شناسهاي بر وجود دموكراسي در تشكيلات مديريت آب كشور!
يكي از نشريههاي تخصصي كه وزارت نيرو منتشر كرده است، فصلنامهي پيام آب نام دارد كه در صفحهي 38 از نخستين شمارهي آن، يعني در زمستان سال 1379، به نتايج پژوهش گروهي از دانشمندان مشهور انگليسي اشاره كرده كه هنوز هم خواندن آن سخت شنيدني و عبرتآموز است! چرا كه آن پژوهشگران بريتانيايي، پس از مطالعات مفصل و پردامنه بر روي يكصد سد مخزني شاخص در مناطق مختلف جهان، اينگونه نتيجه گرفتند: : «عوارض زيستمحيطي و اجتماعي 45هزار سد موجود در جهان چنان است كه ضرر عدم استفاده از آنها به مراتب كمتر از استفادهي كنوني است!»
به اين ميگويند: دموكراسي كامل در تشكيلات مديريت آب كشور! تشكيلاتي كه خود صداي مخالفينش را اينگونه نشر ميدهد و البته توجهي هم به آن نميكند! نظر شما چيست؟
البته در اين مورد ميتوان به روند گستردهي تخريب يا اعمال محدوديت در ساخت بسياري از سدهاي بزرگ در ايالات متحدهي آمريكا، چين و استراليا اشاره كرد و يا از مطالعات تقي عبادي و زهرا جباري هم سود جست كه صراحتاً اعلام داشتند: «صنعت سدسازي، بين 20 تا 25 درصد از گونههاي ماهيان آب شيرينِ جهان را در معرض نابودي كامل قرار داده است (شمارهي 4 از ماهنامهي پيام سبز). امّا بعداً متوجه شدم كه نيازي نيست! و همين مقدار كافي است تا آن مديران و برنامهريزاني كه خواب هستند – و نه خود را به خواب زدهاند – بيدار شوند!
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.