هشداري كه به حقيقت پيوست!
حدود 5 سال پيش، در صفحهي 11 از شمارهي 2653 روزنامهي همشهري اقتصادي، آمده است: مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي در بررسي بودجهي سال 1381 كل كشور، پيشنهاد حذف بند الف تبصرهي 18 را با اين استدلال مطرح كرد كه « اختصاص 500 ميليارد ريال به توسعهي منابع آب، اگر چه به ظاهر مطلوب است، اما تأمين هزينهي آن توسط وزارتخانههاي ذيربط، منجر به شروع صدها طرح سدسازي جديد در كشور خواهد شد كه اتمام آنها سالها طول ميكشد و هزينههاي زيادي را به كشور تحميل ميكند.»
آن پيشنهاد البته به مدد نفوذ سدسازان قدرتسالار، هيچگاه اجرايي نشد و رأي نياورد، امّا اينك شاهديم كه پيشبيني كارشناسان آن زمان مركز پژوهشها، تا چه اندازه به حقيقت نزديك بوده است! چرا كه نهتنها هنوز سدهاي بسياري وجود دارند كه دستكم بين يك تا 5 سال از برنامهي زمانبندي راهاندازي خويش عقب هستند، بلكه چندين برابر سدهاي نيمه تمام نيز، پروژههاي در نوبت احداث داريم.
و باز اين در حالي است كه شمار قابل توجهي از سدهاي تكميل شده، كماكان به دليل عدم وجود اعتبار براي ساخت شبكههاي آبياري پايين دست آنها، عملاً بلااستفاده ماندهاند. حيرتانگيزتر آن كه يكي از معدود مناطقي كه تقريباً احداث اين شبكهها در آن به پايان رسيده، دشت سيستان (اراضي شيبآب و پشتآب پايين) است؛ سرزميني كه 8 سال است آب چنداني نداشته تا در اين شبكهها جاري كند!!
كف مرتب براي مديريت آب كشور فراموش نشود، لطفاً!
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.