در ستايش يك عاشق محيط زيست!
نامش سعيد سعيدي است و به تازگي خدمت وظيفهي خويش را در سپاه پاسداران ناحيهي خراسان رضوي به پايان برده است. امّا او پيش از آن كه يك نظامي باشد يك عكاس هنرمند، يك دوچرخه سوار ورزشكار و مهمتر از همه، يك انسان واقعي است ... نخستين گفتگويم را با او هرگز فراموش نميكنم: از طريق وبلاگم با نگارنده آشنا شده بود و در تماسي تلفني برايم شرح ميداد كه چه خون دلها خورده و ميخورد براي حفظ تك پايههاي درخت اُرس در دامنههاي كوههاي مشرف به مشهد مقدس. او حتا با استفاده از تانكر پادگان سپاه، براي آن درختان آب ميبرد و با روستائيان و عشاير محل درافتاده بود تا بلكه آن درختان ديرزيست ارزشمند را از گزند تجاوز و تخريب بيشتر برهاند. او را با مصطفي خوشنويس، همكار عزيز و مجري طرح اُرس در مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع آشنا كردم و قرار شد از اين به بعد، به جاي آبياري درختان اُرس، به تيمار خاك آنها پرداخته و با ريختن خاك بر روي ريشههاي بيرون آمدهي آنها، به پايداريشان كمك كند. كاري كه با عشق فراوان انجام داد؛ همان گونه كه در جريان نصب دكلهاي برق وزارت نيرو در توس چنين كرد و براي گرفتن عكس، از آن دكلها چيزي نمانده بود كه توسط حراست منطقه بازداشت شود.
اينك سعيد نيز، در ادامهي راه محمد تاجران عزيز، درصدد است تا در اقدامي نمادين، ضمن پيوستن به محمّد، در مسير عبورش از شهرهاي گوناگون جهان، درختاني را نيز به نشانهي دوستي با طبيعت غرس كند.
براي سعيد و محمّد بهترين آرزوها را دارم و اميدوارم به عنوان يك ايراني همواره پيامآور محبت و شادي و سبزينگي و صلح در جهان باشند.
موخره :
تا ساعاتي ديگر رهسپار ديار مردمان سختكوش نيمروز (زابل) هستم تا مقدمات اجراي طرحي پژوهشي را به هدف ارزيابي و تهيهي نقشهي حساسيت اراضي به بيابانزايي در دشت سيستان مهيا كنم. آيا هامون خشكيدهي امروز، ميتواند طراوت و شادابي ديروز خود را بازيابد؟!