چرا «سدها» آني نبودند كه بايد باشند؟!
«دروغ را به ناگزير باور ميداريم، آنگاه كه با چشمان و نه از راه چشمان، مينگريم.»
ويليام بليك
ايرانزمين، به دليل قرار گرفتن در حاشيهي جنوبی نيمکرهي شمالی و متأثرشدن از زيستاقليمی عموماً خشک، با تنگناهای اقليمی و محدوديتهای پرشمارِ طبيعی، روبرو است؛ واقعيتی که سبب شده از ديرباز تاکنون، هيچ کالايي مانند آب، نتواند ردپای خويش را بر مناسبات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی قوميتهای مختلف کشور، چنين عميق بر جای نهد. با اين وجود و برکامهي چنين پيشينهای که نشان از چربش آبمداری در تاريخ دستکم 3 هزارسالهي کشورداری در ايران دارد، متأسفانه هنوز هم، نهتنها نمیتوان از مديريت اعمال شده بر آن، به گونهای که سزاوارِ اين کالای ناهمتا و يگانه است، کاملاً خرسند بود، بلکه شواهد پرشماری حکايت از آن دارند که استفادهي کنونی از اندوختهي آبی محدود امّا ارزشمند کشور، میتوانست بسيار بهتر و کاراتر از آنی باشد که هماکنون وجود دارد؛ بويژه در شرايطی که رشد شتابناک جمعيت ديگر مجالی برای جبران اشتباهات باقی ننهاده و دامنهي شکنندگی و آسيبپذيری شرايط امروز را غير قابل قياس با مقاطع پيش از خود ساخته است.
چنين است که نوشتارِ پيش رو جان میگيرد؛ نوشتاری که مهمترين هدفش، نماياندنِ شفافترِ کاستيها و ناهنجاريهای موجود در حوزهي مديريت آب کشور است.
سالها پيش شاردن، سفرنامهنويسِ مشهور فرانسوي، گفته بود: «در فن اكتشاف و هدايت آب، هيچ مردمي در جهان به پاي ايرانيان نميرسند. » امروز هم ظاهراً با احداث بيش از هشتاد سد بزرگ مخزني و تداركِ ساخت دو برابرِ سدهاي موجود در آينده، يكي از ده كشور سدخيزِ جهانيم! به نحوي كه وزير وقت نيرو، در تاريخ 5/4/1372 قول ميدهد: « تا پايان برنامهي پنج سالهي دوم، 90 درصد از آبهاي كشور را مهار خواهيم كرد.» امّا هشت سال بعد، در 20/11/1380، يعني در پايان دوّمين سال از برنامهي پنج سالهي سوّم، مجدداً وزير نيرو (كه در آن زمان معاون وزير بود!)، در مراسم افتتاح سد كمايستان سبزوار، با خوشبيني ميگويد: «هنوز 40 ميليارد متر مكعب از هرزآب كشور را نتوانستهايم مهار كنيم.» آن هم به فرض آنكه حجم كل آبهاي سطحي كشور را تنها حدود 66 ميليارد متر مكعب در نظر بگيريم كه البته به اعتبار آمارهاي منتشر شده در بولتنهاي وضعيت منابع آب (تماب)، ميانگين 34 سالهي حجم آبهاي سطحي كشور (79-1346)، رقم 13/97 ميليارد متر مكعب را نشان ميدهد. به عبارت ديگر، به جاي 90 درصد، توفيق مهارِ كمتر از 40 درصد از آبهاي سطحي كشور را بدست آوردهايم! روندي كه هنوز هم ادامه دارد و كماكان هيچ مسئولي از بخش مديريت آب كشور نميتواند ادعا كند، كه در اين حوزه حجت را تمام كرده و استحصال آب را به آستانهي بهينگي رسانده است! به عنوان شاهد ميتوان به سخنان اخير معاون وزير نيرو (مهندس زرگر) اشاره كرد كه گفته است: هماكنون ۱۷۸سد بزرگ با گنجايش ۳۴ميليارد متر مكعب در كشور در دست بهرهبرداري است و ۸۸ سد با ۱۰ميليارد متر مكعب گنجايش نيز در حال ساخت است. يعني در طول 5 سال گذشته فقط توانستهايم رقم 26 ميليارد را به 34 ميليارد برسانيم! امّا چرا؟ دليل اين ناتواني فاحش در يكي از توانمندترين و ثروتمندترين بخشهاي مهندسي كشور چيست؟! بخشي كه هيچ مانع و قدرتي نيز ظاهرا ياراي مواجهه و كند كردن چرخ حركتش را نداشته، نه ملاحظات زيستمحيطي و نه ميراث فرهنگي! و پرسش مهمتر آن كه آيا از عملكرد همان تعداد سدهايي هم كه با صرف ميلياردها دلار از اندوختهي ملي ساختهايم، راضي هستيم؟ آيا شبكههاي آبياري پشت سدها را نيز همزمان با افتتاح آنها راهاندازي كردهايم و آيا عمر مفيد آنها همان چيزي بوده كه پيشبيني ميكرديم؟!
ادامه دارد ...
پيوست:
- يك خبر خوب براي ميانكاله: پتروشيمي نيامده رفت! و يك خبر بد براي گيلان: پتروشيمي ميآيد!
- با دستور يك قاضي دادگستري، بيش از هزار درخت در مينودشت قطع شد!
- تخريب تالاب آذيني (خور آذيني)، يکي از بکرترين تالابهاي بينالمللي حرا و چندل در سواحل شرقي تنگهي هرمز کليد خورد!
- بهترين خبرخوش زيستمحيطي سال را هم بنياد مستضعفان تكذيب كرد!