در ستايش «گلستان» ؛ نگيني كه قدرش را نميدانيم!
نه تنوّع كمّي و كيفي حيات و نه عوامل تهديدكننده و تحديدكنندهي آن، به يك نسبت درگسترهي گيتي انتشار نيافتهاند و از پراكنشي متوازن و همگن برخوردار نيستند. از اينرو، وجود زيستگاههايي كه در مقايسه با ديگر همتايان خويش، از تراكم و تنوّع گونهاي بيشتر و غناي ژنتيكي گستردهتري برخوردارند، كاملاً طبيعي است. به عنوان مثال، ثبت شده که زيستگاهِ دوسوّم از تمامی گياهان آوندی و 96 درصد از کل گونههای حشراتِ شناخته شده در جهان، جنگلهای استوايي است. فقط كافي است بدانيم: در حالی که تنها در يک قطعه زمين به مساحت هزار متر مربع در يک جنگل گرمسيری مرطوب در اکوادور متجاوز از 365 گونه از گياهان آوندی زيست میکنند، جنگلهای معتدله معمولاً دارای کمتر از 12 تا 15 گونه هستند. تنها در پارک ملّی مانو واقع در جنگلهای آمازون (پرو)، بيش از 10 هزار گونهي گياهی گلدار، هزار گونهي پرنده و يک ميليون گونه از حشرات و عنکبوتها زيست میکنند، متجاوز از 30 ميليون پرندهي کنارآبزی فقط در 21 تالاب جهان به مساحت 2 ميليون هکتار حضور دارند؛ بيش از 25 درصد از کل پرندگان موجود در قارهي آمريکا، تنها در وسعتی کمتر از 5 ميليون هکتار (اندکی بيشتر از يکچهارم مساحت استان سيستان و بلوچستان) از پناهگاههای آمريکای لاتين زيست میکنند و يا از آن آشکارتر اينکه تنها در 25 منطقهي حفاظتشدهي جهان كه مساحت آن از 35/1 درصد از سطح كرهي زمين (برابر مساحت كشورگرينلند)، تجاوز نميكند، افزون بر 44 درصدِ كل گونههاي گياهي و 35 درصدِ مهرهداران زيست ميكنند. شاهد ديگر آنکه تقريباً 20 درصد از کل گونههای شناختهشده از گياهان گلدارِ جهان تنها در 18 ناحيه با مساحتی بالغ بر 740 هزار کيلومتر مربع (کمتر از نيمی از مساحت ايران) استقرار يافتهاند. ولی شايد گوياترين شاهد، همين پارك ملّي گلستان خودمان باشد؛ نگيني ناهمتا و كاملاً استثنايي به وسعت 92 هزار هكتار كه به تنهايي ميزبان بيش از 50 درصد گونههاي شناخته شدهي پستاندار و يك سوّم پرندگان موجود در كشور است! آن هم در عرصهای که تنها شش صدم درصد از پهنهي ايران را به خود اختصاص داده است!!
چنين است كه براي پاسداري و حمايت از زيستگاههاي ناهمتاي فوق كه سرنوشت آنها آشکارا بر روند آتی انقراض و کيفيت تنوّع زيستی در جهان تأثيرگذار خواهد بود، اعمالِ مراقبتي ويژه به همراه تمهيداتي هوشمندانه، كاملاً ضروري به نظر ميرسد؛ دريافتي كه نخبگانِ انديشهورز در اين حوزه را واداشت تا با ارايهي پيشنهادي ارزشمند، پارههايي از زيستبوم را: «مناطق تحت حفاظت و مديريت» اعلام كرده و از هرگونه تغيير و فشارِ پسروندهای با منشأ انساني محفوظ دارند. گفتني آنكه اتحاديهي بينالمللی حفاظت از طبيعت (IUCN) و مرکز نظارت پيوستهي حفاظت جهانی (WCMC) تاکنون بالغ بر 10 هزار محدوده به مساحت 930 ميليون هکتار را در جهان حفاظت شده اعلام کردهاند.
اميد كه آنچه ديدهبان محيط زيست ايران را نگران كرده، به وقوع نپيوندد و مسئولين آگاه و دلسوز طبيعت از بروز چنين جنايتي در حق بشريت در پارك ملي گلستان ممانعت كنند.
يادمان باشد! شايد بتوان فقر را از ميان برد، شايد بتوان خاك تصرف شده را از دشمن متجاوز پس گرفت و شايد بتوان خانهي ويران شده را از نو ساخت، آن هم با استحكام و زيبايي بيشتر؛ امّا مسلماً تنوّع زيستي از بين رفته را با صرف ميلياردها ميليارد دلار هم ديگر نميتوان بازگرداند ...
راستي! چرا باور نداريم كه:
«لادن» اتفاقي نيست؟
و چرا درك نميكنيم كه:
در چشمان دمجمبانك امروز،
برق آبهاي شط ديروز است ...
در همين ارتباط :
- تنها در پارك ملي گلستان با ششصدم درصد از مساحت ايران، يك هزار و 350 گونه گياهي وجود دارد. اما ميبينيم كه همين پارك آماج انواع و اقسام طرحهاي عمراني، راهسازي و... است و جادهاي بينالمللي از ميان آن ميگذرد! – فرهاد جم