دكتر اينگريد هاون، در سال 2002 ميلادي، بخشي از ستاده‌هاي پژوهشي پردامنه و گسترده‌اش را منتشر كرد كه بيش از 20 سال ادامه يافته بود و نتايج آن براي نخستين بار در قالب مقاله‌اي با عنوان: The Convention to Combat Desertification – Aims and Implementation - در صفحات 49 تا 53 از مجله‌ي «agriculture rural development» به چاپ رسيد (شماره نخست از سال نهم). بر پايه‌ي اين تحقيقات که از منظر تغييرات «ظرفيت پذيرش هر هکتار زمين يا (Land fit for cultivation)» در منطقه‌ي خاورميانه به انجام رسيده است، ظرفيت نگهداری هر هکتار زمين از 45/0 نفر در سال 1975 به 27/0 نفر در سال 1995 کاهش يافته و در منطقه‌ي عربی، اين نماگر از 18/0 به 13/0 نفر اُفت كرده است. بنابراين، چنانچه نتايج پژوهش اخير را به کشور خويش هم تعميم دهيم، درمی يابيم که در سال 1975، ظرفيت پذيرش سرزمين ايران 35/73 ميليون نفر بوده که در سال 1995 به 01/44 ميليون نفر کاهش يافته است.

      به سخنی ديگر، وقتی در ابتدای مقطع 20 ساله‌ي مورد مطالعه، جمعيت کشور کمتر از نيمی از ظرفيت پذيرش سرزمين را اشغال کرده بود، نابخردي‌های مردمان و مديريت حاكم بر سرزمين چنان بود که 40 درصد از توان بالقوه‌ي پذيرش نيز کاسته شد؛ در نتيجه آشکار است اينک که جمعيت کشور به مرز 2 برابر ظرفيت پذيرش طبيعي سرزمين نزديك شده است، چه بلايي و با چه روند شتابناکی بر اندوخته های سرزمين نازل شود. به ويژه اگر بدانيم هنوز برخي از رهبران كشور مي‌انديشند كه مي‌توان براي سكونت پايدار دست‌كم 120 الي 300 ميليون نفر در كشور برنامه‌ريزي كرد! آنگاه شايد ژرفناي فاجعه بيشتر نمود يابد!

   پيوست:
  - وبلاگ معترضان به آبگيري سد سيوند