در تهران سبزينه را خفه مي كنند! - طرح از روزنامه ايران

    بعدازظهر ديروز، هنگامي كه دوست و همكار عزيزم، دكتر احمد رحماني را در راهروهاي ستاد مركزي مؤسسه متبوع ديدم، او را اندكي نگران و بسيار بيشتر خشمگين و تا حدودي غمگين و مأيوس و البته مقداري هم حيرت‌زده یافتم! رخدادي كه كمتر در مورد اين خاكشناس برجسته‌ و در عين حال صبور و صميمي بخش تحقيقات جنگل مصداق دارد. احمد رحماني را مدتهاست كه مي‌شناسم و در سفرهاي متعدد كاري و علمي در كنارش بوده‌ام. او رئيس هیات مدیره انجمن اعضاي هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع نيز هست و به خصوص در طول يك ساله‌ي اخير و به موازات شدت گرفتن فشار مضاعفي كه بر عرصه‌هاي منابع طبيعي كشور به بهانه‌ي توسعه، سد سازي، احداث جاده، خودكفايي كشاورزي و ... تحميل شده است، چند باري پيش آمده كه او را برافروخته و پژمان ديده باشم. امّا بايد اعتراف كنم كه تاكنون به‌ندرت پيش آمده، ميزان توأمان درجه‌ي حيرت، غم، افسوس و خشمناكي در او تا اين حد مشهود و نگران‌كننده باشد! آنقدر كه تصميم گرفتم پست امروز را بنابر خواسته‌اش به دليل نگراني او – يعني سرنوشت باغ قلهك – اختصاص دهم!
   آري، همان پرديس مشهوري كه چند صباحي است ادعاي تصرف و مالكيت آن از سوي دو طرف ايراني و انگليسي به فضاي رسانه‌اي و صفحات سياسي روزنامه‌ها هم كشيده شده است!
   مي‌دانم؛ براي من نيز در نگاه نخست اندكي غريب بود كه در اين هنگامه‌ي فرودآمدن فجايعي به مراتب بزرگ‌تر و جبران‌ناپذير‌تر بر ميراث‌هاي طبيعي و ناهمتاي وطن، چرا احمد رحماني بايد نگران، غضبناك و اندوهگين از سرنوشت باغ 2 هكتاري قلهك باشد؟! وقتي كه به راحتي شاهد مرگ يا به خطر افتادن حيات گياهي و جانوري در ميليون‌ها هكتار از ارزشمندترين پارك‌هاي ملّي و مناطق حفاظت شده‌ي كشور هستيم؛ وقتي كسي حتا به پاسارگاد و نقش رستم و آرامگاه فردوسي و گنبد كابوس و بيستون و ... هم رحم نمي‌كند و وقتي دفاع از موجوديت آبي درياچه‌هايي چون بختگان و اروميه و هامون با استهزاء آشكار رهبران محلي پرنفوذ منطقه همراه است؛ ديگر چه جاي غم خوردن براي باغ 2 هكتاري قلهك(1)؟!
   اما گمان برم اگر شما نيز آنقدر بدشانس بوده و شنونده‌ي آن برنامه‌ي كذايي راديويي مي‌‌بوديد كه صبح روز شنبه، چهاردهم بهمن‌ماه 85 از صداي جمهوري اسلامي ايران براي ميليون‌ها شنونده‌ي فارسي‌زبان در داخل و خارج از كشور پخش شد، مانند او و شايد بسيار بيشتر از او، بر غلظت آدرنالين خون‌تان افزوده مي‌شد و از اين همه حماقت و تنگ‌نظري و نابخردي سر به بيابان مي‌نهاديد و از ته دل فرياد برمي‌آورديد كه خدايا چرا؟! چرا بايد مجريان و برنامه‌سازان اصلي‌ترين رسانه‌ي شنيداري كشور، چنين نگاه حقيرانه و غيرقابل توجيهي به سبزينه داشته باشند؟!
    من تقريباً ايمان دارم اگر از فردفرد شهروندان تهراني هم اين پرسش را مطرح كنند كه به عقيده‌ي شما، مناسب‌ترين كاربري براي باغ كهن قلهك – كه فعلاً در اشغال سفارت انگليس است – چه خواهد بود؟ كمتر كسي اين پاسخ را دهد كه مي‌توان از داخل آن اتوباني بزرگ را عبور داده يا خانه‌هايي براي مردم فقير و بي‌سرپناه ساخت!

اقدام مردم معترض براي بازپس گيري باغ قلهك!


   امّا باور كنيد كه گوينده‌ي راديو ايران دقيقاً همين آرزو را طرح كرده و ابراز خوشنودي نمود تا به مجرد شكست حقوقي استعمار پير و پس دادن اين باغ ارزشمند و كم‌نظير در شمال شرق تهران، جايي كه به اعتراف سنجنده‌هاي ستاد هواي پاك شهري – همواره داراي بيشترين غلظت آلودگي هوا نيز بوده است! بتوان آن درخت‌هاي سرسبز و قديمي را ريشه كن كرده و با از بين بردن «خرداقليم» كم‌نظيرش و به ويژه پرندگان بسياري كه در آن مأوا گرفته‌اند، عمارت‌‌ها و برج‌هايي آنچناني – البته براي كوخ‌نشيناني كه توان خريد ملك در منطقه‌اي كه قيمت زمين در آن – دست‌كم - بالاي دو ميليون تومان در متر مربع است! – در اين باغ 20 هزار متر مربعي بنا نهاده و يا آزادراهي هشت باندي را از دل آن عبور داد!
   مي‌دانيد از چه دلم بيشتر مي‌سوزد؟ از اينكه اين پيام و ديدگاه چندش‌آور بايد از رسانه‌اي – آن هم در پرشنونده‌ترين ساعت آن، يعني قبل از 8 صبح – پخش شود! رسانه‌اي كه قرار بوده و هست كه دانشگاه باشد و با ظرفيت‌سازي فرهنگي، به خصوص در حوزه‌ي مظلوم محيط زيست، شهروندان را به آشتي و همراهي بيشتر با طبيعت فراخواند! راستي در اين صورت، ديگر چه جاي گله از ائمه‌ي جمعه‌ي شيراز و اروميه و سمنان و نماينده بندرعباس و وزير و مشاور وزارت راه و ...
    براي همين است كه در دل آرزو كردم و كرديم، اگر قرار است چنين بلايي بر سر باغ قلهك آوريم، همان بهتر كه استعمارگران پير بي‌بي سكينه‌ي بريتانيايي كماكان صاحب آن پرديس پرشكوه باقي مانند و حقوق‌دانان ما را در اين دعوي حقوقي شكست دهند! آزردگي روح رئيسعلي دلواري عزيز هم با من! 
   پيش خودمان باشد ... اصلاً شما نشنيده و نخوانده بگيريد! امّا به راستي اگر باغ قلهك در طول همه‌ي اين 170 سال گذشته (از زمان محمد‌شاه قاجار)، مالكي جز سفارت متجاوز انگليس! داشت، تاكنون چيزي از آن باقيمانده بود؟! آيا سرنوشت باغ 90 هكتاري ملك را فراموش كرده‌ايم؟ آيا در شميران و زرگنده و كن و همين قلهك و كاشانك و نياوران و اقدسيه و الهيه و فرمانيه و آجودانيه و دربند و ولنجك و ... كم از اين باغ‌ها داشته‌ايم؟ آن باغ‌هاي سرسبز و پرشكوه الآن كجا هستند؟! ... واي بر ما ...

   (1) گفتني آنكه به نوشته شرق در اين باغ كه در سال ۱۳۷۳ هجرى قمرى ساخته شده، هنوز كاريزهايي جارى است. ساختمان مسكونى و تشريفاتى، يك استخر تفريحى و يك بركه آب، به همراه قبرستان كشته‌شدگان سربازان بريتانيايي در فاصله‌ي دو جنگ جهاني اوّل و دوّم، مجموعه اين باغ را تشكيل مى‌دهد. در ضلع شمالى اين باغ، مركز مطالعاتى به نام انجمن ايران‌شناسى بريتانيا ساخته شده است كه فعاليت خود را از سال ۱۹۶۱ آغاز كرده است و در زمينه ايران‌شناسى و چاپ كتاب در اين زمينه كار مى‌كند. همچنين دو مدرسه كه در حال حاضر به مدارس آلمانى‌ها و فرانسوى‌ها اختصاص يافته است، در مجاورت اين انجمن قرار دارد.

آيا ما خود نشان داده ايم كه نگهبان شايسته اي از باغ هاي تهران هستيم؟!

   مؤخره :
   از حق نگذريم، اگر بر آن گوينده‌ي طبيعت‌ستيز و بدسليقه‌ي راديو ايران مي‌تازم، بايد اين را نيز اذعان كنم كه در همين راديو و تلويزيون خودمان، شنونده و بيننده‌ي برنامه‌هايي نيز بوده‌ام كه عاشقانه از طبيعت سخن گفته و به حمايت از آن برخواسته‌اند ... من در همين راديو اشك‌هاي اسماعيل ميرفخرايي عزيز را هم ديده‌ام كه چگونه از مرگ سبزينه در وطن دلش ريش است ... من صداي «مهران دوستي» عزيز را خود شنيده‌ام كه در برنامه راديو جوان خطاب به جاده‌سازان لار در همين ماه گذشته گفت: «وقتي كشوري اعلام مي‌كند كه در سال شش هزار كيلومتر جاده ساخته است، نخست از او سؤال مي‌كنند كه به چه بهايي اين جاده‌ها را ساخته است و اگر معلوم شود، براي ساختن اين جاده‌ها، جنگل‌هاي خويش را نابود كرده‌اند، آن جاده‌كشي هيچ نمي‌ارزد و دنيا براي ما پشيزي اعتبار هم قائل نخواهد بود.» پس با احترام به اين عزيزان و نيز فرزانگان ديگري چون محمدعلي اينانلو و ايرج مصلحي ميلاني عزيز، اميدوارم كه كماكان رد پاي انديشه‌ي سبز در فضاي رسانه‌اي كشور بيش از پيش اوج گرفته و به جايگاهي كه شايسته‌ي آن است، دست يابد.

انشاالله

   در همين ارتباط :
انگليسي‌ها آخرين زمستان خود را در باغ قلهك سپري مي‌كنند!
گزارشي از اشغالگري انگليسي‌ها از باغ قلهك تا زاينده‌رود!
باغ قلهك در ويكي پديا؛
عكسي از حضور نيروهاي محافظ باغ قلهك!
تصويري از تجمع تعدادي از دانشجويان و طلاب دختر مقابل باغ سفارت انگليس در قلهك
ماجراي تصرف باغ قلهك توسط انگليسي‌ها
انتقال درختان، بهانه‌اي براي تخريب باغ‌هاي كهن!
شهرداري نمي‌تواند جلوي تخريب باغ‌هاي تهران را بگيرد. مالكان در باغ‌ها را بسته‌اند و دور آنها ديوار كشيده‌اند. با آهك درخت‌ها را مي‌خشكانند و بعد از آن به عنوان زمين باير برايش به راحتي مجوز ساخت و ساز مي‌گيرند!
- شهردار منطقه 5: ساخت و ساز در توتستان كن، اجتناب‌ناپذير است!
افزايش در حريق فضاي سبز تهران!
همه چيز در باره‌ي باغ‌هاي ايراني!

- باغ قلهک و سرنوشت غم‌انگیز باغ های تهران!

   پيوست :
افتخاری که دیگر از آن ما نیست! 

يك پويانمايي زيبا در رثا محيط زيست اثر تيل نواك ... حتماً ببينيد!

- اعتراض انجمن فيزيك ايران به پخش اخبار علمي دروغ و غيرموثق!

مرکز پژوهش‌هاي مجلس شوراي اسلامي از اختلافي ۷ ميليون نفري در آمار جمعيت کشور سخن مي‌گويد!

‌بعد از افزايش قيمت اخير زعفران، ديگر حتا نتوانسته‌ايم يک مثقال آن را صادر كنيم!
انتقاد شديد اروپا از سياست‌هاي جديد بخش كشاورزي آمريكا.
گفتگويي پر از غلط با ناصر مقدسي در باره‌ي بيابان‌زايي در همشهري امروز!
سازمان حفاظت محيط زيست از ارايه گزارش به مجلس طفره مي‌رود!

بلوچستان، سرزمين کوه‌هاي مريخي و تضادها!
- پس از تجاوز نخستين؛ مخابرات براي دومين بار هم حريم جهاني بيستون را شكست!
مخالفت با آبگيري سد سيوند ؛ تجمع آرام در برابر ساختمان وزارت نيرو

45 کشور جهان به فراخوان فرانسه برای تشکیل یک سازمان جدید زیست‌محیطی برای کندکردن سیر اجتناب‌ناپذیر گرمایش جهانی و محافظت از سیاره - احتمالا از طریق قدرت‌های انتظامی برای تنبیه تخطی‌کنندگان - پاسخ مثبت دادند. نگران نباشيد؛ نام ايران در بين آن 45 كشور نيست! همان گونه كه نام آمريكا نيز نيست!!
از نخستين نمايشگاه مجازي بين‌المللي محيط زيست شهري ديدن كنيد!

- محيط زيست؛ نخستين چالش بزرگ بين دموكرات‌ها و جمهوري‌خواهان! دموكرات‌ها خواهان حفاظت كامل از حدود 500 هزار هکتار اراضی "پناهگاه ملی حيات وحش قطب شمال" در سواحل شمال شرقی آلاسکا، هستند؛ منطقه‌اي كه زيستگاه حيواناتی چون خرس‌های قطبی، گاو، گوزن شمالی و ميليون‌ها پرنده مهاجر است. اما در عين حال دارای ذخاير نفتی معادل بيش از ده ميليارد بشکه نيز هست! از همين رو، جرج بوش به شدت با تصويب اين طرح در كنگره مخالف است. چرا كه در صورت تصويب، عمليات شركت‌هاي حفاري نفت با محدوديت‌هاي جدي مواجه مي‌شود. شما مي‌گوييد برنده كيست؟!
سازمان جهاني صلح سبز: «ويندوز ويستا» عاملي براي افزايش ضايعات الكترونيكي!
شهر هرت به روايت «طبيعت مرد»!
چندل‌ها می‌افتند، محیط زیست نظاره می کند!!
- جديدترين توصيه‌ي يك دختر! آنها كه پسر مي‌خواهند، از تهران بروند!

 به آبگيري سد سيوند اعتراض كنيد!