سيماي تحقيقات منابع طبيعي كشور در پايان دوّمين سال برنامه چهارم
جمهوري اسلامي ايران، پس از پشت سر نهادن سه دوره برنامهي پنجساله و واكاوي بازخوردهاي مثبت و منفي اجراي آن، بر بنياد تجربهاي گرانسنگ و به همت جمعي از فرزندان فرهيختهي خود، چون شادروان دكتر حسين عظيمي كه يادش بسيار گرامي باد، اقدام به چيدمان بزرگترين سند راهبردي خويش در طول تاريخ دستكم 3 هزار سالهاي كرد كه از آغاز نخستين جنبشهاي مدني و شكوفايي تمدن در سرزمين مقدس و ديرينهاش ميگذرد؛ سند چشمانداز 20 سالهي كشور، نقشهي راهي است كه براي اوّلين بار دولتمردان، كلاننگران و نخبگان مملكتي را ميتواند به چشماندازي دورتر از هميشه براي وطن رهنمون ساخته و افقي را به تصوير كشد كه ايران را در سال 2025 نشان ميدهد؛ «كشوري توسعهيافته با جايگاه نخست اقتصادي، علمي و فناوري در سطح منطقه ... با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بينالملل … برخوردار از دانش پيشرفته، توانا در توليد علم و فناوري، متكي بر سهم برتر منابع انساني و سرمايهي اجتماعي در توليد ملّي، دست يافته به جايگاه اول اقتصادي، علمي و فناوري در سطح منطقهي آسياي جنوب غربي با تأكيد بر جنبش نرمافزاري و توليد علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادي، ارتقاي نسبي سطح درآمد سرانه و رسيدن به اشتغال كامل … جامعهاي اخلاقي، نوانديش و با پويايي فكري و اجتماعي… ».
بر اين بنياد است كه نخستين برنامه از مجموع چهار برنامهي پنجسالهي توسعهاي كه قرار است كشور را در مسير تحقق اين آرمان رهنمون سازد، بينهايت اهميت يافته و ميتواند همچو خشت اوّلي پنداشته شود كه در صورت جاگذاري ناصواب، تمامي عمارت برپاشده بر روي آن را با ناپايداري و خدشه مواجه ميسازد. نخستين برنامهاي كه نامش، برنامهي پنج سالهي چهارم توسعهي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران بوده و به طرز بيسابقهاي در آن فصول مربوط به مديريت سرزمين، منابع طبيعي و محيط زيست پررنگتر از هميشه ديده شده و مورد اعتنا قرار گرفته است؛ برنامهاي در شش بخش و پانزده فصل كه آشكارا بر پيشاني خويش و در تعاملي افزاينده با جهان، رويكرد «دانايي محوري» را برگزيده و افزون بر آن، شايد براي نخستين بار، يك ششم برنامه (بخش دوّم: حفظ محيط زيست، آمايش سرزمين و توازن منطقهاي)، شامل دو فصل و 26 ماده به گرايههاي بنيادين حفظ محيط زيست، منابع طبيعي و مديريت سرزمين اختصاص يافته است.
چنين است كه در اين مجال و به مناسبت تقارن با هفتهي پژوهش كوشيدهام تا بخشي از خدمات پژوهشي همكاران عزيز پژوهشگرم را مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور به تصوير كشيده و ثبت سازم.
رويكردها و دستاوردهاي بخشها و گروههاي مستقل پژوهشي مؤسسه
مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور با درك اهميت بسيار زياد و حياتي ماده 43 برنامهي پنج ساله چهارم كه آموزهي«توسعه مبتني بر دانايي» را سرلوحهي خويش قرار داده و نيز عزم دولت در كوچكسازي خويش، همزمان و همراستا با ارادهاي كه در كلان وزارت متبوع و به ويژه در سازمان تحقيقات و آموزش كشاورزي به وجود آمده، اقدام به كوچكسازي، نوسازي و بازسازي تشكيلات اداري، سياستها، اولويتها و راهبردهاي پژوهشي، فناوري و آموزشي خويش كرده است؛ اقدامي كه ميتواند در مسير رويكرد غالب و مورد توصيه برنامهي چهارم، يعني رويكرد تقاضامحوري و مشتريمداري تحقيقات، گامي به جلو دانسته تا بدينترتيب، توانايي پاسخگويي بهتر و سزاوارانهتر سرمايهي انساني ارزشمندي را كه در اختيار دارد، فراهم سازد.
به عنوان مثال، در ساختار تشكيلاتي گذشتهي مؤسسه، 11 بخش تحقيقاتي و بيش از 8 گروه مستقل پژوهشي وجود داشت كه اين وضعيت در تشكيلات ابلاغي و در آغاز برنامهي پنجسالهي چهارم به 6 بخش تخصصي و 5 گروه تحقيقاتي مستقل كاهش يافت. همچنين در تشكيلات قبل، 85 درصد پستهاي سازماني مربوط به مشاغل خدماتي – اداري و فقط 15 درصد اختصاص به اعضاي هيأت علمي و كارشناس داشت. در حالي كه در تشكيلات جديد، افزون بر 62 درصد پستها مربوط به هيأت علمي و 38 درصد باقيمانده را مشاغل پشتيباني شامل ميشود.
افزون بر آن، در تشكيلات جديد 40 درصد پستهاي مديريتي كاهش و در مجموع 42 پست مديريتي حذف شد. اين پستها شامل: 13 پست معاونت در بخشهاي تحقيقاتي، 21 پست در رؤساي گروههاي تحقيقاتي و در ساير قسمتها نيز 6 پست كاهش يافت. همچنين، به دنبال تلاش براي بهبود هرم نيروي انساني، كاهش نيرو در مؤسسه از سالهاي گذشته آغاز شده و تاكنون بيش از 250نفر بازنشسته و يا بازخريد شدهاند كه 90 درصد آنها، نيروهاي كارگري شاغل در باغ و مزارع بودهاند كه اين وظايف كلاً به بخش خصوصي واگذار شده است.
1- بخش تحقيقات مرتع
بومسازگان مرتعي ايران به رغم برخورداري از وسعتي قابل توجه (90 ميليون هكتار) و ممتازبودن در ميان ديگر بومسازگانهاي كشور، عملاً از كارايي مطلوبي برخوردار نبوده و توان توليد آن در كمينه قرار دارد. متأثر شدن كشور از زيستاقليمي عموماً خشك به همراه چراي مفرط دام كه شمارِ آنها به بيش از 3 برابر ظرفيت مراتع ميرسد، از جملهي مهمترين دلايل اين ناكارآمدي محسوب ميشود. بنابراين از آنجا كه احياءِ مراتع در اين عرصهها فرآيندي دشوار و پرهزينه خواهد بود، يگانه رهيافت، تأكيد بر شناخت و بكارگيري روشهاي سازگارِ اعمال مديريت مرتع با در نظر گرفتن مؤلفههاي بومشناختي حاكم بر زيستبومِ ايران و رويكردهاي بنيادين نهفته در سند چشمانداز 20 ساله است.
همان طور كه اشاره شد، نظر به اينكه برنامهي چهارم توسعه كشور، مبناي جهتگيري در فعاليتهاي تمامي دستگاههاي دولتي است، از اين رو بخش تحقيقات مرتع نيز كه تاكنون افزون بر 350 طرح خاتمهيافته و 155 طرح در دست اجرا داشته است، همانند ديگر مجموعههاي پژوهشي وزارت متبوع، بعد از تصويب و ابلاغ برنامه، طي نشستهاي مشتركي با مديريت و كارشناسان دفتر فني مرتع سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور، مجموعه برنامههاي پيشبيني شده در برنامهي چهارم را كه تحت عنوان فعاليتهاي محوري مطرح شده است، به شرح زير مورد بررسي قرار داد:
1. طرح ساماندهي خروج دام از جنگل و جنگلنشينان؛
2. طرح بهبود و اصلاح مراتع؛
3. طرح مميزي اراضي و تفكيك منابع ملّي و دولتي از مستثنيات اشخاص؛
4. طرح جنگلكاري و توسعهي فضاي سبز؛
5. طرح آبخيزداري در مناطق بحراني فرسايش و رسوب؛
6. طرح صيانت، حفاظت و توسعه جنگلهاي نواحي رويشي پنج گانه؛
7. طرح مقابله با بيانزايي و كنترل كانونهاي بحران فرسايش بادي؛
8. طرح سوخترساني به عشاير، جنگلنشينان و روستائيان؛
9. طرح تهيهي نقشه پوشش گياهي و آمار پايه منابع طبيعي؛
10. پيشگيري و مقابله با بحران ناشي از خشكسالي؛
11. احداث و تكميل و مرمت راههاي جنگلي؛
12. احداث مراكز آموزش جنگل و مرتع و تكميل، مرمت و نگهداري آن (از فصل آموزش و پرورش)؛
13. نظارت بر بهرهبرداري از جنگلهاي شمال (استاني)؛
14. حفاظت آبخيز و آبخيزداري و كنترل سيل گلستان؛
15. پخش سيل و تغذيه آبخوانها در حوزههاي شهري و روستايي كشاورزي و منابع طبيعي؛
16. پخش سيل و تغذيه آبخوان در حوزه منابع طبيعي؛
17. طرح مطالعات منابع طبيعي (از فصل تحقيقات).
سرانجام از عناوين فعاليتهاي محوري ياد شده، مواردي كه مرتبط با مرتع بود، به شرح زير مورد توجه قرار گرفت:
1. طرح بهبود و اصلاح مراتع؛
2. طرح تهيه نقشه پوشش گياهي و آمار پايه منابع طبيعي؛
3. پيشگيري و مقابله با بحران ناشي از خشكسالي.
در ارتباط با طرح «بهبود و اصلاح مراتع با تأكيد بر اهميت شيوههاي مديريت دام در مرتع»، ضرورت بررسي در زمينههايي كه نتايج آن بتواند مبناي محاسبهي ظرفيت علوفهي قابل استفاده دام در مراتع قرار گيرد و فصل مناسب چرا را نيز بر مبناي اطلاعات علمي و شناخت صحيح از گياهان مرتعي مشخص كند، مورد تأكيد مجدد قرار گرفت. آشكار است كه از اين رهگذر، امكان مديريت چراي دام در مراتع به گونهاي هدايت خواهد شد كه پوشش گياهي مراتع، فرصت احياء و بازسازي طبيعي را داشته باشند.
از اين رو، 4 طرح ملي در قالب «پروژه تعيين علوفه قابل چراي مراتع» تعريف و با مشاركت مالي دفتر فني مرتع از سال 1384- يعني همزمان با آغاز برنامهي چهارم - آغاز و به مدت 5 سال (تا پايان برنامه چهارم) اجرا خواهد شد. طرحهاي ملي تعريف شده به شرح زير است:
1. تعيين مناسبترين زمان ورود و خروج دام از مرتع؛
2. تعيين ارزش رجحاني گياهان مرتعي براي چراي دام؛
3. تعيين ضريب برداشت مجاز گياهان مرتعي؛
4. تعيين مقدار توليد قابل چراي گياهان مرتعي در ماههاي مختلف فصل چرا.
افزون بر آن، در ارتباط با تهيهي نقشه پوشش گياهي و آمار پايه منابع طبيعي، تهيهي نقشه تيپهاي گياهي مراتع، تهيهي سياههي گياهان موجود در مراتع و همچنين تشريح خصوصيات آب و هوايي خاك و زمينشناسي تيپهاي گياهي مراتع ايران، در قالب طرح شناخت مناطق اكولوژيك كشور با مشاركت دفتر فني مرتع در تمامي گسترهي پهناور ميهن، در دست اجرا بوده و اميد ميرود، مطابق برنامهي پيشبينيشده تا پايان برنامه پنجسالهي چهارم كشور، تيپهاي گياهي مراتع كل كشور، همراه با اطلاعات فوقالذكر در قالب نقشه و گزارشهاي مرتبط با آن تهيه و منتشر شوند.
همچنين در ارتباط با پيشگيري و مقابله با بحران ناشي از خشكسالي، طرح ارزيابي مراتع در مناطق مختلف آب و هوايي كشور در دست اجرا است. در اين طرح، تغييرات توليد را در سالهاي متمادي و در مراتع مناطق مختلف آب و هوايي كشور، اندازهگيري كرده و ميزان كاهش و يا افزايش توليد مراتع در سالهاي با مقادير مختلف بارندگي مورد سنجش قرار ميگيرد. نتايج اين طرح مبناي تعيين نياز علوفه در سالهاي خشكسالي براي دامهاي وابسته به مراتع قرار ميگيرد، از اين رو به برنامهي مديريت بحران خشكسالي در مراتع كمك خواهد كرد.
2- بخش تحقيقات جنگل
از آنجا كه در سند ملّي توسعهي بخش کشاورزي و منابع طبيعي مندرج در برنامه چهارم توسعه، اهداف سهگانهي زير در بخش جنگل پيشبيني شده است:
1. جنگلکاري و توسعه فضاي سبز و زراعت چوب؛
2. پوشش کامل حفاظتي در جنگلهاي کشور؛
3. ساماندهي و ارتقاء كيفيت آمار و اطلاعات پايه از وضعيت منابع طبيعي کشور.
در بخش تحقيقات جنگل مؤسسه نيز كه تاكنون افزون بر 140 طرح خاتمه يافته و 91 طرح در دست اجرا را در پيشينهي خود داشته و دارد، طرحهاي زير به منظور رسيدن به اهداف فوق در دستور كار و اجرا قرار گرفته است:
الف) طرحهاي مرتبط براي تحقق هدف نخست
• طرحملياحداث باغ بذرگونههاي جنگلي مهم تجارتي وصنعتي به صورت نهال پيوندي در جنگلهاي ايران (ارسباران)؛
• بررسيسازگاري و عملكرد پرونانسهاي گونههاي صنعتي اكاليپتوس در نواحي مختلف اكولوژيكي ايران؛
• بررسي سازگاري درختان چندمنظورهبراي معرفي درمناطق معتدلاستان ايلام؛
• تحقيقات كاربردي آزمايش جنگلكاري زيتون در استان بوشهر؛
• بررسي جنگلكاري گونههاي پيشاهنگ در استان بوشهر؛
• آزمايش جنگلكاري درختان چندمنظوره در ايستگاه ماهنشان استان زنجان؛
• آزمايش پيشاهنگ گونههاي مختلف پهنبرگ در استان فارس؛
• شناسايي پايههاي مناسب اكاليپتوس در ايران و بررسي امكان استقرار آنها در شرايط بومسازگان حاشيهي كوير مركزي؛
• پرورش جست گروههاي جوان و نوجوان در جنگلهاي شاخهزاد بلوط مريوان؛
• بررسي طرز تربيت دانهزاد ناهمسال (برششبهتكگزيني) براي دستيابي به زادآوري ايدهآل در راشستانهاي استان گلستان؛
• تعيين مناسبترين زمان جنگلكاري با گونه بلندمازو در جنگلهاي اسالم؛
• بررسي شدتهاي مختلف تنككردن بر افزايش كيفيت و كميت محصول درجنگلهاي دستكاشت پيسهآ و مطالعهي ميزان موفقيت آن درمنطقهي اسالم؛
• تعيين مناسبترين فاصلهي كاشت درخت افرا (پلت)؛
• بررسي مناسبترين فاصلهي كاشت درخت بلوط (بلندمازو)؛
• شناسايي پرونانسهاي گونهي راش و بلوط در جنگلهاي هيركاني؛
• بررسي سازگاري سوزنيبرگان مهم جهان در سه منطقهي شمال ايران (اسالم)؛
• بررسي طرز تربيت دانهزاد ناهمسال (برششبهتكگزيني) براي دستيابي به زادآوري ايدهآل در راشستانهاي اسالم؛
• بررسي تأثير شدتهاي تنككردن بر خصوصيات كمي و كيفي توسكاي قشلاقي در منطقهي جلگهاي غرب گيلان؛
• آزمايش جنگلكاري با درختان چندمنظوره در حوضههاي آبخيز و اراضي استان لرستان؛
• بررسي و مقايسهي ميزان رشد و توليد سهگونهي سوزني برگ سازگارشده در سواحل شرق درياي خزر در آزمايش پيشآهنگ؛
• بررسي سازگاري سوزنيبرگان جهان در منطقهي ارتفاعي پايينبند جنگلهاي نكا؛
• بررسي سازگاري سوزنيبرگان در منطقهي ارتفاعي ميانبند جنگلهاي نكا؛
• بررسي اثر فواصل كاشت روي كميت و كيفيت چوب درخت گردو (juglans regia)؛
• بررسي سوزنيبرگان مهم جهان در جنگلهاي شمال ايران (نوشهر)؛
• مطالعه ديناميك جنگل در طرح جنگلداري نكا- ظالمرود؛
• مطالعه و بررسي آثار آگروفارستري (جنگل و كشاورزي) در منطقه يخكش در جهت
بررسي مناسبترين تركيب و تراكم افرا و ون در جنگلكاري(فازدوم)؛
• بررسي و مقايسه كشت خالص و آميختهي بلوط (بلندمازو) با ششگونهي همراه بومي جنگلهاي مازندران در رويشگاههاي بلوط چمستان نور؛
• بررسي اجراي تنككردن در تودههاي دستكاشت جوان افرا و توسكاي ييلاقي در جنگل تنكابن؛
• مطالعه تحولات جنگلشناسي در تودهي ميانسال كاج تدا در گيلان؛
• مطالعه و ارزيابي جنگلشناسي جنگلكاريهاي سنواتي سوزنيبرگ در شمال كشور؛
• آلومتري گونهي درختي راش در منطقه جنگلي نوشهر و بهشهر؛
• بررسي اثر فاصلهي كاشت بر كشت مخلوط بلند مازو و ممرز؛
• احداث باغ بذر ون و نمدار به صورت نهالي و پيوندي در چمستان نور؛
• آزمايش سازگاري با گونههاي سوزنيبرگ در استان همدان؛
• آزمايش جنگلكاري با درختان و درختچههاي چندمنظوره در مناطق مستعد استان يزد؛
• مقايسه طرز تربيت دانهزاد ناهمسال (برششبهتك گزيني) و دانهزاد همسال (برشهايپناهي) براي دستيابي به زادآوري ايدهآل در راشستانهاي خزري؛
• بررسي تنككردن يا روشنكردن در تودههاي جوان(11ساله) دستكاشت پلت در امامزاده عبدالله (آمل)؛
• طرزتربيت دانـهزاد ناهمسال (برش تكگزيني) و دانهزاد همسال (برشهاي پناهي) براي دستيابي به زادآوري در راشستانهاي منطقه صفارود رامسر؛
• طرح ملي آلومتري گونههاي درختي راش، افراپلت، بلوط، توسكا و ممرز در بومسازگانهاي جنگلي شمال؛
• بررسي شيوههاي موجود و تعيين اقتصاديترين روش جمعآوري بذر، توليد نهال و انتقال به عرصه در گونههاي مهم پهنبرگ در جنگلهايشمال؛
• بررسي نقش عوامل ژنتيكي در فرم ظاهري درخت راش استانهايگيلان، مازندران، گلستان؛
• طرح ملي جنگلكاري پيشاهنگ كشور (زير پروژه خودكفايي مواد سلولزي)؛
• بررسي توسعه جنگلهاي مانگرو با كاشت گونههاي حرا (Avicenna marina) و چندل ( (Rhizophora macronataدر سواحل و خورهاي استان هرمزگان؛
• بررسي سازگاري گونههاي جديد اكاليپتوس در مناطق گرمسيري ايران؛
• بررسي سازگاري سهزيرگونه اكاليپتوس (Eucalyptus globules) دراستان گلستان؛
• اثر جنگلكاري گونههاي مختلف اكاليپتوس بر پوشش گياهي كف عرصه و خصوصيات فيزيكي و شيميايي و حاصلخيزي خاك؛
• بررسي فراگير سازگاري گونههاي مختلف اكاليپتوس درايران با نگرشكاربردي؛
• ارزيابي زيستشناختي (مجموعه خرداندامگانها و قارچهاي ميكوريزي) بستر ارس؛
ب) طرحهاي مرتبط براي تحقق هدف دوم
• طرح مطالعه بومسازگانهاي جنگلي غرب استان آذربايجانغربي (زاگرس)؛
• طرح ملي احياء جنگلهاي ارس ايران از طريق نهالكاري در استانهاي تهران، خراسان، اردبيل، گلستان، هرمزگان و چهارمحال و بختياري)؛
• طرح ملي مطالعه بومسازگانهاي جنگلي غرب ايران (زاگرس) در استان ايلام؛
• بررسي روشهاي مناسب احياء و بهرهبرداري تودههاي شاخهزاد بلوط در استان چهارمحال و بختياري؛
• امكان احياء جنگلهاي ارس(Juniperus) استان خراسان از طريق كشت خالص ارس و آميختهي آن با گونههاي پيشاهنگ منطقه؛
• طرح حفظ و نگهداري گونههاي درختي و درختچهاي گرمسيري به صورت آربراتوم؛
• بررسي بيوماس (علوفهاي و خشبي) سازگارترين لگومينوزهاي درختي و درختچهاي قابل استفاده در تثبيت زيستشناختي عرصههاي شنزار شمالغرب رودخانه كرخه؛
• طرح جامع جنگل تحقيقاتي بنه (پستهوحشي)؛
• احياي جنگلهاي بنه از طريق قرق با اعمال زادآوري طبيعي و مصنوعي؛
• مطالعه بومسازگانهاي جنگلي غرب ايران (زاگرس)، استانكرمان؛
• بررسي تأثير قرق در تحول پوشش گياهي جنگلهايكيكم، بنه و ارسكرمان؛
• مطالعه بومسازگانهايجنگليغرب ايران (زاگرس) در استان لرستان؛
• تأثير روش كاشت بر استقرار گونههاي درختي و درختچهاي در عرصههاي تخريبشده
معادن سنگ منطقه چگني (ارژن، بادامك، داغداغان، بلوط، زربين و سرو نقرهاي)؛
• بررسي روشهاي احياء عرصههاي تخريبيافته دانگهاي زادآوري در شورآب توسكاچال؛
• ارايه يكالگوي مناسب براي عمران روستايي، حفاظت و احياي جنگلهاي شمال؛
• بررسي بخشي از تنوعزيستي (شامل ماكروارگانيسمها و عناصر گياهي) در سطح
جنگكاريها (سوزنيبرگ و پهنبرگ) و جنگلهاي طبيعي منطقهي پايين بند نكا؛
• احداث باغ بذر ون و نمدار به صورت نهالي و پيوندي در چمستان نور؛
• بررسي امكان استقرار نهالهاي كلير(Capparis deciduas) دراستان هرمزگان؛
• شبكه قطعات بررسي نيمهدايمي در جنگلهاي طبيعي استان همدان؛
• پروژه مطالعه يومسازگانهاي جنگلي غرب ايران( زاگرس )؛
• بررسي توسعه جنگلهاي مانگرو با كاشت گونههاي حرا (Avicenna marina) و چندل (Rhizophora macronata) در سواحل و خورهاي استان هرمزگان؛
• ارزيابي زيستشناختي(مجموعهميكروارگانيسمها و قارچهايميكوريزي) بستر ارس.
ج) طرحهاي مرتبط براي تحقق هدف سوم
• بررسي نياز رويشگاهي برخي از درختان جنگلي ايران (بارانك، زبانگنجشك و چتنه)؛
• بررسي نياز رويشگاهي برخي از درختان جنگلي ايران (كيكم، سفيدكركو و گيلاس وحشي)؛
• بررسي تغييرات سطح جنگلهاي ارسباران بين سالهاي 73 تا 83 با استفاده از تصاوير ماهوارهاي و مقايسه با عمليات ميداني و ارتباط اين تغييرات با بررسي نياز رويشگاهي برخي از درختان جنگلي ايران (اوري و لور)؛
• تعيين دور آبياري مناسب براي گونههاي كنار و اكاسيا ساليسينا و
نقش شدتهاي مختلف نور در رشد و نمو نهالهاي بلوط ايراني؛
• بررسي نياز رويشگاهي برخي از درختانجنگلي ايران (محلب)؛
• بررسي نياز رويشگاهي برخي از درختان جنگلي ايران (كيكم)؛
• بررسي نياز رويشگاهي برخي از درختان جنگلي ايران (باداممعمولي و كوهي)؛
• شناسايي، جمعآوري و ارزيابيگونههاي Ziziphus و ارقام مرغوب از استانهاي
جنوبي و پيوند آنها بر روي پايههاي بذري به منظور ايجاد كنارستان در باغ گياهشناسي؛
• بررسي ابزار و ارتفاع برش شاخهزاد و هدايت پرورشي جست گروهها در درختان
دستكاشت اكاليپتوسكاملدولنسيس9616 در استان خوزستان؛
• بررسي نياز رويشگاهي برخي از درختان جنگلي ايران(اوري)؛
• اكولوژي كنار در استان فارس؛
• بررسي نياز رويشگاهي برخي از درختان جنگلي ايران (گلابي وحشي)؛
• بررسي نياز رويشگاهي برخي از درختان جنگلي ايران (بلوط ايراني)؛
• بررسي نياز رويشگاهي برخي از درختان جنگلي ايران (بلوط ايراني و گلابيوحشي)؛
• بررسي نياز رويشگاهي برخي از درختان جنگلي ايران(دارمازو و كيكم)؛
• بررسي نياز رويشگاهي برخي از درختان جنگلي ايران (آلبالو وحشي و زالزالك)؛
• مقايسه دقت و هزينه آماربرداري منظم و تصادفي با قطعات نمونه دايرهاي و روش
آماربرداري ترانسكت با خط نمونههاي داراي درخت ثابت در جنگلهاي بلوط غرب؛
• مقايسه درصد زندهماني دوگونهي بنه (Pistacia atlantica) و كلخونگ
(Pistacia khinjuk) تحت تاجپوششها و شرايط نوري متفاوت در جنگل؛
• بررسي فنولوژي گونه راش در راشستانهاي گرگان؛
• بررسيطرزتربيت دانهزاد ناهمسال(برششبهتكگزيني)برايدستيابيبه زادآوري ايدهآل در راشستانهاي استان گلستان؛
• بررسينياز رويشگاهي برخيازدرختانجنگلي ايران (گيلاس وحشي)؛
• بررسينياز رويشگاهي برخيازدرختانجنگلي ايران(آزاد)؛
• بررسيشدتهايمختلف تنك كردنبرافزايش كيفيتوكميت محصول درجنگلهاي دستكاشتپيسهآ و مطالعه ميزان موفقيت آن در منطقه اسالم؛
• تعيين مناسبترين فاصله كاشت درختافرا(پلت)؛
• بررسي مناسبترين فاصلهكاشت درخت بلوط (بلندمازو)؛
• بررسي تأثيرشدتهايتنككردن برخصوصياتكمي وكيفيتوسكايقشلاقيدر منطقهي جلگهاي غربگيلان؛
• بررسي نياز رويشگاهي برخيازدرختانجنگلي ايران(گيلاس وحشي)؛
• بررسينياز رويشگاهي برخي از درختان جنگلي ايران(توسكايييلاقي)؛
• اثر تغييرات فيزيكي و شيمياييخاك ناشي از دخالت انسان و دام بر زادآوري راشستانهاي منطقهي خورگام استان گيلان؛
• آزمايش جنگلكاري با درختانچندمنظوره درحوزههاي آبخيز و اراضي استان لرستان؛
• شناسايي و جمعآوري پايههاي مختلف انجير در استانلرستان به منظور استفاده از پايههاي برتر در جنگلكاري آزمايشي ديم؛
• بررسي اثر فواصل كاشت روي كميت وكيفيت چوبدرخت گردوjuglans regia) )؛
• مطالعه ديناميك جنگل در طرح جنگلداري نكا-ظالمرود؛
• بررسي اجراي تنككردن درتودههاي دستكاشت جوان افرا و توسكاي ييلاقي درجنگل تنكابن؛
• مطالعه تحولات جنگلشناسي در توده ميانسال كاج تدا در گيلان؛
• آلومتري گونه درختي راش در منطقهي جنگلي نوشهر و بهشهر؛
• بررسي نياز رويشگاهي برخي از درختان جنگلي ايران (اوري)؛
• بررسي بخشي از تنوعزيستي(شاملماكروارگانيسمها و عناصر گياهي) درسطح جنگكاريها (سوزنيبرگوپهنبرگ) و جنگلهاي طبيعي منطقه پايينبند نكا؛
• بررسي صدمات بهرهبرداري در قالب مديريتپايدار جنگلدرطرحجنگلداري نكا-ظالمرود؛
• بررسياثر فاصلهكاشت بر كشت مخلوط بلند مازو و ممرز؛
• بررسينياز رويشگاهي برخي از درختان جنگلي ايران(بادامك)؛
• بررسي نياز رويشگاهي برخي از درختان جنگلي ايران(كليروچوج)؛
• بررسينيازآبياكاليپتوسE.camaldulensis با استفاده از آزمايشهاي لايسيمتري؛
• طرح ملي آلومتري گونههاي درختي راش، افراپلت، بلوط، توسكا و ممرز در بومسازگانهايجنگليشمال؛
• بررسي شيوههاي موجود و تعيين اقتصاديترين روش جمعآوري بذر، توليد نهال و انتقال به عرصه در گونههاي مهم پهنبرگ در جنگلهاي شمال؛
• بررسي نقش عوامل ژنتيكي در فرم ظاهري درخت راش استانهاي گيلان، مازندران و گلستان؛
• تأثير باكتريهايمحلولكنندهفسفاتبرفيزيولوژي(تغذيهورشد) افرا(پلت)؛
• بررسياثركودهاي مختلف شيميايي و دامي بر رشد چهار گونه نهال جنگلي در نهالستانهاي مرتفع و مقايسهرشد آنها پس از انتقال به عرصه؛
• ارزيابي زيستشناختي(مجموعهميكروارگانيسمها و قارچهايميكوريزي) بستر ارس؛
• بررسياستفاده از روشزمينآمار در برآورد موجوديدر جنگلكاريها؛
همانطور كه ملاحظه ميشود، اجراي بيش از يكصد و سي فقره طرح پژوهشي در دستور كار بخش تحقيقات جنگل ستاد مؤسسه و ايستگاههاي اغماري آن در زيستاقليمهاي گوناگون و واجد توان رويشگاهي جنگلي كشور قرار گرفته تا بتوانند در پايان يك دورهي 5 ساله به اهداف سه گانهي پيشبيني شده در برنامهي چهارم توسعهي كشور دست يابند.
شايان توجه آنكه بيگمان انگارهي كاركردهايي محدود براي منابع طبيعي تجديد شونده، هر روز از طرفداراني كمتر و منتقداني بيشتر برخوردار ميشود. به نحوي كه امروز در كمتر كشوري ميتوان شاهد برتري انديشهاي بود كه ميپندارد: اندوختههاي طبيعي تجديدپذير تنها منبعي براي توليد چوب و گوشت هستند. راست آن است كه براي پهنهي وسيعي از بومسپهر، وجود منابع طبيعي به معناي استمرار حيات و تداوم زندگي بوده و محو و نابودي آن برابر با مرگ و نيستي است.
از آنجا كه اين وضعيت در مناطق خشك و نيمه خشك جهان كه بخش اعظمي از سرزمين ما را نيز به خود اختصاص داده، به نحو چشمگيرتري نمايان است، لازم مينمايد تا با بهرهگيري از نگرشي بومسازگاني، ضمن حفظ اراضي جنگلي موجود و اعمال مديريت جنگل با ديدگاه نزديك به طبيعت و با جنگلكاري در خارج از جنگل به حفظ آب و خاك و افزايش توليد چوب بپردازيم.
و اين همان آموزه و آرماني است كه در راستاي روح حاكم بر سند چشمانداز 20 سالهي كشور در بخش تحقيقات جنگل مؤسسه با جديت هر چه تمامتر پيگيري ميشود
3- بخش تحقيقات بيابان
آشکار است که فرآيند برنامهريزي در كشوري كه صاحب يكي از شكنندهترين و در عين حال ناهمتاترين زيستبومهاي جهان است، تا چه اندازه ميتواند، دشوار و مهم باشد. قرارگرفتنِ 7/89 درصد از مساحت ايران در قلمرو سرزمينهاي خشك، گواهي است بر اين مدعا؛ بهويژه آنكه بدانيم تنها 2/47 درصد از خشكيهاي كرهي زمين را سرزمينهاي خشك اشغال كردهاند و فقط 5/7 درصد، سهم مناطق فراخشك يا بيابانهاي واقعي است ,UNEP)1997)؛ درصورتيكه نسبت نظير آن در ايران، از مرز 8/34 درصدِ مساحت كشور (خليلي، 1371)، يعني حدود پنجبرابر ميانگين جهاني نيز، گذر كرده است. چنين ويژگيها و شناسههاي منحصربهفردي، سبب شده تا از بدو بنياد مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور در متجاوز از 38 سال پيش، رسالت پژوهش در اين حوزه، به هدف كشف سازوكارهاي حفاظت و احياء پايدارِ اندوختههاي طبيعي و تضمين توليد منابع آبي، خاكي و گياهي كشور در دستور كار و اولويت نخست قرار داشته باشد. شايان ذكر آنكه دو هدف يا وظيفهي بنيادی بخش تحقيقات بيابان مؤسسهي تحقيقات جنگلها و مراتع كشور را میتوان به شکل زير نيز طبقهبندي و بيان کرد:
• مديريت منابع و اندوختههای طبيعی در زيستبوم بيابان؛
• مهار بيابانزايی (که بر پايهي تعاريف پذيرفتهشدهي موجود، دستکم سراسر زاگرس و البرز ميانی، يعنی زيستاقليمهای نيمهمرطوب کشور را نيز در بر میگيرد).
با لحاظ دو رسالت بنيادين فوق، محدودهي عملياتي بخش، نه فقط زيستبومهاي بياباني، كه هر زيستاقليمِ مستعد بيابانزايی در كشور خواهد بود كه از شرايط سكونتگاهي برخوردار باشد. به بياني روشنتر، همان طور كه بيابان را نميتوان در اقليمي خاص، ارتفاعي مشخص، عرض جغرافياييِ معين و يا فاصلهي تعريفشدهاي از دريا محدود كرد، بيابانزايي نيز، قيد اقليمي را برنميتابد و نبايد انتظار داشت كه جولانگاهِ آن، صرفاً در قلمرو سرزمينهاي خشك جهان باقي ماند؛ مهمتر آنكه نبايد بر اين پندار بود كه خطر بيابانزايي در سرزمينهاي خشك بيشتر بوده يا خسارتهاي كمتري را ميتواند به زيستاقليمهاي مرطوبتر وارد آورد . چنين است كه به پشتوانهي نزديك به چهار دهه تلاش پژوهشگرانِ اين بخشِ تحقيقاتي، امروزه ميتوان با باوري راسختر بر اين آموزه پاي فشرد كه:
«جريان بيابانزايي، بيش از آنكه با كاهش كارايي سرزمين در زيستبومهاي بياباني، از توليد ناخالص داخلي بكاهد، آسيبي بزرگتر، گستردهتر و پايدارتر را ميتواند بر ديگر زيستبومهاي كشور وارد آورد.»
دريافت قابل تأمل ديگرِ بخش – كه آشكارا ميتواند زمينهساز توسعهاي پايدار در كشور شده و اهداف برنامهي چهارم را به سرمنزل مقصود هدايت كند - آن است كه بيابانزايي در شمارِ آن دسته از پديدههايي قرار دارد كه مبارزهي مستقيم با تظاهراتِ بيرونياش (نظير: حركت ناهمواريهاي ماسهاي، شوريزايي، نشست زمين و ...)، كمترين دستاورد ممكن را ببار خواهد آورد؛ چه، بيابانزايي، فرآيندي است كه پيش از آنكه بتوان از ريشههاي طبيعي آن ياد كرده و با شناسايي آنها، به مهارشان اقدام كرد، بايد در انديشهي شناخت ريشههاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسياش برآمده و با عزمي برآمده از ارادهاي معطوف به دانش و قدرت، با هماهنگي بسياري از نهادهاي تصميمگيري در حوزههاي سياسي، فرهنگي، اقتصادي، نظامي و محيطزيستِ كشور، به مهار يا ريشهكني آن مبادرت ورزيد.
چنين است كه بخش تحقيقات بيابان در راستاي بازمهندسي و بازنويسي مهمترين اولويتهاي راهبردي خويش براي يك دورهي 20 ساله، با فراخواني گسترده و برپايي چندين كارگاه مشورتي، درصدد نوسازي و همراهسازي اهداف كلان خويش با روح حاكم بر برنامههاي پنجساله و سند چشمانداز اقدام به تعيين آرمان، مهمترين چالشهاي فراروي دستيابي به آرمان و در نهايت معرفي اولويتهاي راهبردي ششگانهاي براي تحقق وظايف مربوطه كرده است كه تا پايان سال 1385 نهايي خواهد شد.
پيگيري طرحهايي كه هدف آن پايش و پهنهبندي حساسيت اراضي به بيابانزايي، منشأيابي شنهاي روان، استعداد سيلخيزي كشور و تعيين دقيق قلمرو بيابانهاي طبيعي ايرانزمين است، در همين راستا معنا مييابد.
همچنين در راستاي مشتريمداري، تعاملات گستردهاي با دفتر امور بيابان و معاونت مناطق خشك و نيمهخشك سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور و نيز سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري به عمل آمده كه منجر به كليدخوردن چند طرح مطالعاتي – پژوهشي از ابتداي سال 1386 (در حوزهي تقويت جنبههاي بومگردي در مناطق كويري و بياباني كشور) خواهد شد.
4- بخش تحقيقات گياهشناسي
بخش تحقيقات گياهشناسي در راستاي اهداف و وظايف خود ضمن تداوم كار در امور از پيش تعيين شده در زمينههاي ردهبندي گياهي، بومشناسي، فيتوسوسيولوژي و آناتومي، براي تحقيق و دستيابي به روشهاي جديدتر و نيز موضوعات ديگر كه شالودهي بسياري از بررسيها و پژوهشها از جمله تنوّع زيستي و مطالعات همه جانبه بر روي گياهان بيگل است (مواردي كه مورد تأكيد برنامهي پنجسالهي چهارم هم هست)، سزاوار ميبيند تا در عرصهي گستردهتري به تلاش علمي خود ادامه دهد. لذا اولويتهاي تحقيقاتي يا محورهاي راهبردي اين بخش مرتبط با زمينههاي ردهبندي گياهان عالي، فيلوژني و بيوسيستماتيك، بررسيهاي بومشناختي و جامعهشناسي، مطالعات تنوّع زيستي و ردهبندي گياهان بيگل است.
5- بخش تحقيقات گياهان دارويي و محصولات فرعی
شناسايي، حفظ، حراست و احياءِ آن گروه از گونههاي گياهي مراتع كشور كه خاصيت دارويي داشته و يا سمي يا معطر (معطر سمي) هستند، مهمترين رسالت بخش تحقيقات گياهان دارويي و محصولات فرعي را تشكيل ميدهد؛ بخشي كه اصليترين اهدافش عبارتند از: جمعآوري، شناسايي، كشت، اهليكردن و درنهايت، تعيين مواد مؤثرهي شمار زيادي از گونههاي بومي كشور. از اين رو، با كشف و معرفي گونههايي كه در شرايط ويژه داراي بيشترين ميزان مواد مؤثره هستند، اقدام به ترويج و كاشت اين گياهان در سطح وسيع كرده تا هم فشار بر رويشگاههاي طبيعي و ناهمتاي كشور كاسته شود و هم پايداري آنها تضمين گردد.
در ادامه رئوس فعاليتهاي اين بخش پژوهشي در ارتباط با اهداف و راهبردهاي برنامه چهارم توسعه در پنج فراز زير خلاصه و ارايه شده است:
• تلاش و تحقيق براي اهلي كردن گياهان دارويي مورد استفاده مردم و ارائه روشهاي كشت و تكثير گياهان دارويي مورد استفاده مردم و گسترش فرهنگ عدم برداشت از طبيعت به منظور بهره برداري از گياهان دارويي بومي بر مبناي اصول توسعه پايدار؛
• برنامهريزي براي تكثير گونه هاي دارويي در حال انقراض و در عين حال مفيد و نقشآفرين در صنايع داخلي و صادرات در جهت حفاظت و احياي تنوع زيستي مثل گونه هاي مختلف جنس Satureja ؛
• بازنگري، تحقيق و ارايه روشهاي صحيح بهره برداري محصولات فرعي از گياهان مولد آنها (مثل باريجه، آنغوزه، كتيرا و...) براي اصلاح شيوههاي بهرهبرداري، به نحوي كه بقا و زندهماني اين گياهان ارزشمند حفظ شود؛
• برنامهريزي براي توسعهي كشت ديم گياهان دارويي در ديمزارهاي كم بازده براي تقويت و همكاري بهرهبرداران در مديريت پايدار و حفاظت از منابع طبيعي و همچنين ايجاد اشتغال و كسب درآمد براي مرتعداران و دامداران جهت كاهش تعداد دام و حفاظت از مراتع؛
• تلاش براي توسعهي سطح سلامت جامعه از طريق معرفي گياهان دارويي بومي كشور كه ميتوانند در صنايع داروسازي مورد استفاده قرار گيرند.
6- بخش تحقیقات علوم چوب و کاغذ
با توجه به تخريب و كاهش سطح جنگلها در چند دههي گذشته و بحران كمبود چوب و مادهي اوليه صنايع چوب و كاغذ، اين بخش در سالهاي اخير پيوسته در جستجوي يافتن مادهي سلولزي جـايگزين چوبهاي جنگلي و در نتيجه كاهش فشار بر جنگلهاي طبيعي محدود، امّا ارزشمند شمال بوده است. به همين دليل عمده فعاليتهاي خود را حول چند محور اصلي مرتبط با قانون برنامهي پنجسالهي چهارم متمركز كرده است.
7- گروه تحقيقات صنوبر و گونههای سريعالرشد
از آنجا كه از يك سو اندوختهها و منابع جنگلي ايران با محدوديتهايي جدي روبرو بوده و از سوي ديگر به دليل افزايش جمعيت و تنوّع كاركردها و مصارف حاصل از فرآوردههاي چوبي، پيوسته بر تقاضاي مصرف اين مادهي حياتي افزوده ميشود؛ لزوم اعمال تمهيداتي خردمندانه و عملي به منظور به كمينه رساندنِ آسيبهاي وارده به پوششهاي جنگلي كشور، به نحوي كه نيازهاي بازار نيز با خدشهاي جدي مواجه نشود، كاملاً احساس ميشود. از اين رو، در سالهاي اخير تلاش شده تا با شناخت و بهرهگيري از استعدادها و توانمنديهاي طبيعي زادبوم و با انتخاب و كاشت گونههاي سريعالرشد نظير صنوبر، به اين نياز تا آنجا كه امكان دارد، پاسخ داده شود. چنين است كه بخش تحقيقات صنوبر و گونههای سريعالرشد ميكوشد با پژوهش بر روي گونههاي مختلف سريعالرشد، بهويژه صنوبر، گونه و ارقام خاصي از صنوبر را كه داراي درجهي سازگاري و تطابق بهتري بوده و بازده توليد چوب آن نيز بيشتر است، كشف و معرفي كرده تا با كاربرد ستادههاي پژوهشي از سوي دستگاههاي اجرايي و ترويج آن به بومنشينان، هم نيازهاي مشروع واحدهاي دولتي و خصوصي مرتبط با محصولات چوبي برطرف شود و هم از فشار وارد بر اندوختههاي ناهمتاي جنگلي كشور كاسته گردد.
در حقيقت، ضرورت حفظ جنگلها بر اساس ملاحظات زيست محيطي از يكسو و روند شتابان افزايش نيازهاي جوامع صنعتي توسعه يافته و در حال توسعه به چوب و فرآوردههاي آن باعث شده است تا گونههاي سريعالرشد مورد توجه قرار گرفته و در طرحهاي زارعت چوب بكار گرفته شوند. به طوري كه امروزه در مناطق مختلف جهان عرصههاي وسيعي به زراعت چوب با استفاده از گونههاي مختلف سوزني برگ و پهن برگ اختصاص يافته است. از ميان گونههاي سريعالرشد ارقام مختلف صنوبر بيشترين توجه و مقبوليت را براي طرحهاي زراعت چوب به خود جلب كرده است. به طوري كه در حال حاضر كشورهايي چون ايتاليا، اسپانيا ، آلمان، چين و تركيه اقدام به كاشت صنوبرهاي پرمحصول، پربازده و زودبازده در سطح هزاران هكتار كرده و هر ساله ميليونها متر مكعب چوب در اين عرصهها توليد و روانهي بازار مصرف داخلي وخارجي ميكنند.
چنين است كه مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور با اشراف به مسايل و معضلات دامنگير رويشگاههاي جنگلي كشور و توجه ويژه به نقش و جايگاه حياتي عرصههاي صنوبركاري و زارعت چوب در كاهش فشار وارده به عرصههاي جنگلي ايرانزمين، از آغاز تأسيس اين مؤسسه، تحقيق و بررسي وضعيت صنوبركاريهاي كشور را شروع كرده و با تشكيل گروههاي تحقيقاتي فعال در قطبهاي صنوبركاري كشور و اختصاص ايستگاهها و مراكز تحقيقاتي و امكانات و اعتبارات مناسب به تحقيقات صنوبر توجه ويژهاي به اين موضوع داشته است. در اين راستا بيش از 17 كلن موفق صنوبر از ميان صدها كلن بومي و خارجي مورد بررسي و تحقيق قرار گرفته و كلنهاي پرمحصول و سازگار به بخشهاي اجرايي براي توسعه كشت و كار معرفي شدهاند. اين كلنها در مقايسه با كلنهاي بومي و متداول كشور كه از توليد 10 تا 15 متر مكعب در سال و در هر هكتار برخوردار هستند، از توان توليدي 25 تا 30 (براي تعدادي از كلنها تا 40) متر مكعب در سال و در هكتار برخوردار هستند.
8- گروه تحقيقاتي زيستفناوري
با توسعه و تنوّع فعاليتهاي تحقيقاتي، ضرورت راه اندازي بخش تحقيقات ژنتيك و فيزيولوژي با هدف كاربستِ مطلوبترِ علوم نوين فناوري زيستي نظير كشت بافت، ريزازديادي، زيستشناسي مولكولي و مهندسي ژنتيك احساس شد؛ ضرورتي كه سرانجام در سال 1370 جامهي تحقق گرفت. انجام عمليات به نژادي، تكثير پايههاي برتر در امر جنگلكاري و مرتعكاري در كنار استفاده از پيشرفتهترين تجهيزات با توجه به لزوم حفظ و تقويت اندوختههاي توارثي كشور، از جملهي مهمترين اهداف تأسيس اين بخش به شمار مي رود؛ بخشي كه اميدوار است با بهرهگيري از اصول اصلاح نباتات كلاسيك، فيزيولوژي گياهي، دانش نوين ژنتيك، مهندسي ژنتيك و فناوري زيستي در حل معضلات و مشكلات امور وابسته به منابع طبيعي كشور گامهاي مؤثري برداشته و زمينههاي مناسبي براي انجام طرحهاي ساير بخشهاي تحقيقاتي فراهم آورد.
9- بانك ژن منابع طبيعي ايران
قدمت فعاليتهاي بانك ژن منابع طبيعي به بيش از سي سال ميرسد. لزوم شتابدهي به كار جمعآوري گونههاي مرتعي و فعاليت بيشتر در زمينهي گردآوري و شناسايي گونههاي جنگلي و دارويي، با توجه به توضيحات مذكور در فوق، امري طبيعي به نظر ميرسد. بنابراين شايد بتوان مهمترين اهداف و رسالت اين بخش پژوهشي را وظيفهي جمعآوري، شناسايي و حفاظت از گونههاي گياهي دانست؛ آن هم در شرايطي كه انواع تهديدهاي با منشأ انساني حيات كمّي و كيفي گونههاي گياهي را مورد هجوم و تحديد قرار دادهاند. اين واقعيت از آنجا اهميت بيشتري مييابد كه بدانيم تعداد كثيري از رشتههاي علوم زيستي، نظير زراعت، اصلاح نباتات، ژنتيك گياهي، تكنولوژي زيستي، كشت بافت، مرتع، جنگل و گياهان دارويي به طور مستقيم و يا غير مستقيم مرتبط با تنوّع گياهي هستند؛ تنوّعي كه در ايرانزمين به وضوح به چشم ميآيد و در واقع مركز تنوّع بسياري از گونههاي گياهي موجود در جهان، زيستبومِ ماست. اينك با توجه به اينكه ممكن است در اثر پديدهي جهاني تغيير اقليم، اين تنوّع تشديد يافته يا برخي از گونههاي گياهي موجود در دنيا از عرصههاي كشورها حذف شوند، تشديد فعاليتهاي بانكهاي ژن در سراسرِ دنيا توجيهپذير است. شايان توجه آنكه امروزه در اغلب بانك هاي ژن معتبر در كشورهاي مختلف دنيا، نمونههاي گياهي گردآوري شده از ايران وجود دارد و متخصصين فعال در اين بانكهاي ژن، توانستهاند ضمن مطالعهي نمونههاي گياهي، دست به انتخاب يا بهرهبرداري از توان ژنتيكي آنها بزنند تا نيازهاي مختلف انساني، نظير خوراك دام، تهيهي مواد اوليهي صنعتي و دارويي برآورده شود. آخرين نكته آنكه نمونههاي گياهي مورد بحث به روشهاي مختلف در دسترس كارشناسان قرار ميگيرد. اعزام هيأتهاي كارشناسي به عرصههاي رويشي براي جمعآوري نمونههاي گياهي و تبادل بذر بين بانكهاي ژن، از جملهي اين روشها است.
همان طور كه در مادهي 56 از قانون برنامهي پنجسالهي چهارم صراحت دارد، دولت مؤظف است، براي تسريع در اجراي برنامه عمل حفاظت و بهرهبرداري از تنوع زيستي كشور, هماهنگي لازم را بين دستگاههاي ذيربط ايجاد كند. شاخصهاي تنوع زيستي كشور ميبايست تا پايان برنامه چهارم به سطح استانداردهاي جهاني نزديك شود و وضعيت مناسبي يابند.
چنين است كه در راستاي تسريع اجراي برنامهي حفاظت و بهرهبرداري از تنوع زيستي كشور، اقدامات جمعآوري، شناسايي و ارزيابي نمونه بذرهاي مرتعي، دارويي و جنگلي كشور ادامه يافت. دورنماي پايان برنامه چهارم توسعه در بانك ژن منابع طبيعي ايران، رسيدن به تعداد 27 هزار نمونه بوده است. اكنون كه كشور ميرود كه وارد سومين سال اجراي برنامه چهارم توسعه شود، مفتخريم تا اعلام كنيم: تعداد نمونههاي مورد اشاره به رقم 26400 رسيده است.
همچنين در مادهي 59 از قانون برنامه چهارم، سازمان مديريت و برنامهريزي كشور مكلف شده تا با همكاري سازمان حفاظت محيط زيست و ساير دستگاههاي مرتبط، به منظور برآورد ارزشهاي اقتصادي منابع طبيعي و زيستمحيطي و هزينههاي ناشي از آلودگي و تخريب محيط زيست در فرآيند توسعه و محاسبه آن در حسابهاي ملّي, نسبت به تنظيم شيوهنامههاي محاسبهي ارزشها و هزينههاي موارد داراي اولويت از قبيل: جنگل, آب, خاك، انرژي, تنوع زيستي و آلودگيهاي زيستمحيطي در نقاط حساس اقدام و در مراجع ذيربط به تصويب رساند.
از همين رو، به منظور برآورد ارزشهاي اقتصادي منابع طبيعي و به ويژه ذخاير توارثي گياهي كشور، بانك ژن منابع طبيعي ايران اقدام به تنظيم دستورالعمل و محاسبه ارزشها و هزينههاي ذخاير توارثي گياهي كشور در قسمت منابع طبيعي كرده است.
در ماده 60 قانون برنامه چهارم نيز، دولت موظف است، به منظور تقويت و توانمندسازي ساختارهاي مرتبط با محيطزيست و منابع طبيعي، ساز و كارهاي لازم را براي گسترش آموزشهاي عمومي و تخصصي محيط زيست، در كليه واحدهاي آموزشي و مراكز آموزش عالي، حمايت از سرمايهگذاري در بخش محيط زيست و منابع طبيعي، ايجاد تقويت ساختارهاي مناسب براي فعاليتهاي زيستمحيطي، در دستگاههاي اثرگذار بر محيط زيست، تنظيم و برقرار كند.
در اين راستا، به منظور تقويت و گسترش آموزشهاي عمومي و تخصصي و نيز توانمندسازي ساختارهاي مرتبط با ذخاير توارثي منابع طبيعي كشور، تلاش شده است تا واحدهاي آموزشي و مراكز آموزش عالي بيش از پيش به ارزشهاي ذخاير توارثي منابع طبيعي كشور آشنا شوند.
نهايت آنكه در ماده 69 دولت مكلف است، برنامه حفظ، احيا، اصلاح، توسعه و بهرهبرداري از منابع طبيعي تجديد شونده را به مورد اجرا گذارد. از اين رو، براي توسعهي جنگلهاي دست كاشت بنه در كشور، از نتايج دو طرح تحقيقاتي تحت عنوان:
• بررسي قدرت تركيبپذيري ژنوتيپهاي نر و ماده درختان بنه در عرصههاي طبيعي، به منظور انتخاب برترين والدين در تلاقيها
• انتخاب والدين مطلوب توليد كننده نهال بنه جهت گسترش جنگلهاي كشور
اقدام به تهيه مواد لازم براي بهره برداري و اجراي طرحهاي پايلوت شده است.
همچنين به منظور تقويت و گسترش آموزشهاي عمومي و نيز توانمندسازي مردم محلي در حفاظت، گسترش و بهرهبرداري از جنگلها و مراتع، اقدام به تهيه و اجراي پروژه مديريت مشاركتي، بهره برداری و توسعه پايدار جنگلهای بنه (Pistacia atlantica) در سه منطقه مختلف رويشي استان كردستان شده است.
10- گروه تحقيقاتي حمايت و حفاظت جنگلها و مراتع
با هدف حراست از تنوّع زيستي و پايداري زيست در گسترهي پهناورِ جنگلها و مراتع كشور، بيش از 12 سال پيش، بخش تحقيقات حمايت و حفاظت آغاز به كار كرد؛ بخشي كه شايد بتوان مهمترين آرمانش را اعمالِ مديريتي تلفيقي به منظور حفاظت و حمايت از بوم سازگانهاي مختلف جنگلي و مرتعي معرفي كرد.
اميد است با عنايت بيشتر برنامهسازان و دولتمردان كشور به امر خطير پژوهش در حوزهي منابع طبيعي و افزايش توانمندي اعتباري آن (كافي است بدانيم تمامي اعتبار سالانهي مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور به حدود يكدهم اعتبارات اجرايي يكي از دفاتر معاونت سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور هم نميرسد! و اين در حالي است كه كل اعتبار تخصيصي به سازمان جنگلها در برابر مسئوليتي كه در حراست و كياست از اندوختههاي ارزشمند طبيعي وطن برعهده دارد، همواره مورد اعتراض بوده و كارشناسان مربوطه خواهان افزايش آن بودهاند.
پيوست:
- هشدار مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي در مورد محقق نشدن اهداف برنامهي پنجساله چهارم.