كارخانه آلومينيوم اراك - خبرگزاري فارس

سندي ديگر در لزوم مهار هر چه سريع‌تر توسعه‌ي ناپايدار در كشور

      سپهر ابراهيمي عزيز برايم نوشته است: « ... همین 2 روز پیش، بهترین دوستم که فقط 22 سال دارد، متوجه شد كه به سرطان حنجره و ریه مبتلا گشته است؛ چرا كه محل سکونت وي با کارخانه‌ي ذوب آلومینیوم اراک، فقط يك کیلومتر فاصله دارد! کارخانه‌ای که باید دست‌كم، 45 کیلومتر با شهر اراک فاصله مي‌داشت ...»
     غم‌انگيز‌تر آنكه اين كارخانه سالها پيش و به دنبال اعتراض‌هاي گسترده‌ي مردم و مسئولين محيط زيست استان، حكم تعطيلي گرفت؛ امّا با ميانجيگري برخي مسئولين كشور و تعهد متصديان كارخانه براي رفع آلودگي، مجدداً با دريافت مهلت به ‌كار خود ادامه داد! مهلتي كه اينك بيش از 800 روز نيز از فرصت 999 روزه‌ي آن گذشته و هنوز آلودگي ادامه دارد! بحران چنان جدي است كه حسن مرادي، نماينده‌ي مردم اراك در مجلس شوراي اسلامي را وامي‌دارد تا نسبت به آنچه «وضع نابسامان بهداشتي و تداوم آلودگي كشنده‌ي كارخانه آلومينيوم اراك» اعلام كرد، هشدار دهد.
     امروز هم در برخي روزنامه‌ها اين خبر كار شده بود كه «آلودگي آب شرب اراك به مرز بحران رسيده است!» و حتا اين تيتر كنايه‌اي در تهران امروز به چشم مي‌خورد :«آب با طعم فاضلاب!»
     متأسفانه گويا بحران در حوضه‌ي آبخيز بسته‌ي ميقان جدي است، به نحوي كه استاندار استان مركزي، آشكارا اعلام مي‌كند: ‌آب اراك آلوده‌ترين آب كشور است! اعترافي كه نخستين بازخورد محلي آن، گران شدن بي‌سابقه و كميابي بطري‌هاي يك ليتري آب معدني در سطح شهر بود.
      در همان حال، دكتر سعيد حيدري رئيس مركز بهداشت اين شهر نيز اعلام كرده است كه اغلب‌ چشمه‌ها و كاريز‌هاي اطراف شهر داراي آلودگي ميكروبي است. به نحوي كه براساس 21 مورد نمونه‌برداري از چشمه‌هاي اين شهرستان، 7 مورد آلودگي ميكروبي و باكتري در آب وجود داشته است.
      همان طور كه مي‌بينيد، بلايي كه اينك به بهانه‌ي توسعه بر سر مردم بيگناه اراك آمده و مي‌آيد، مصداق بارزي از توسعه‌ي ناپايدار است كه از هر زاويه و هر ملاحظه‌اي كه به آن نگريسته شود، كاملاً غير عقلاني محسوب شده و سماجت در استمرارش حيرت‌آور است!
      سپهر عزيز! دلم مي‌خواهد بداني كه چقدر دوست دارم پروردگار مهربان عنايتي كرده و آن هموطن جوان اراكي را از چنگال سرطان نجات دهد و دلم مي‌خواهد بداني كه دلم با تو و مردم عزيز شهر اراك است ... ولي هنوز از خود مي‌پرسم: چرا بايد كار را به جايي رسانيم كه جز دعا كردن و دست‌ها را به آسمان ساييدن، نتوان هيچ كار ديگري كرد؟ چرا؟!

      پيوست:
     خوشبختانه حمايت‌ها از پارك ملّي لار، كماكان ادامه دارد و امروز علاوه بر آنكه شمار امضاي پتيشن مربوطه به رقم  164 نفر رسيده است، آقاي دكتر سيد ابراهيم صادقي، عضو هيأت مديره انجمن حشره‌شناسي كشور و سردبير فصلنامه‌ي علمي پژوهشي «حمايت و حفاظت منابع طبيعي ايران»، پشتيباني خود و اعضاي انجمن را از نامه به رئيس‌جمهور و درخواست ابطال مصوبه‌ي احداث جاده بلده به گرمابدر اعلام كردند. 

     - تصاويري تازه از عمق فاجعه در جاده بلده نور – هومن روانبخش عزيز
     - چرا محيط زيست بايد قرباني «تختي» شود؟!

- قابل توجه آقاي رئيس جمهور!
سالانه 1017 ميليون متر مكعب فاضلاب وارد خاك و آبراه‌هاي استان مازندران مي‌شود (همشهري، ش 4178، 19 دي ماه 85، ص 7)! شما گمان مي‌بريد، پس از رسيدن جمعيت غرب استان به حد نصاب و استان شدن مازندران غربي، ميزان اين فشار مرگ‌آفرين بر اندوخته‌هاي آبي مازندران چه تغييري خواهد كرد؟!!


به صف مخالفان احداث جاده بلده نور به گرمابدر لواسان بپیوندید