تکرار تراژدي جادهي عباسآباد به كلاردشت ، در ماشلك نوشهر؟!
آقاي مجید اسحاق نيم وري، در كامنتدوني پست پيشين برايم نوشته است: جادهي خاكياي كه از ماشلك تا وبسر ادامه داشته و در مسير خويش از بهترين راشستانهاي جنگل نوشهر ميگذرد، با موافقت دو سازمان محيط زيست و جنگلها و مراتع قرار است، آسفالت شود. همچنين به اين بهانه مقرر شده تا دهكدهاي توريستي در منطقه احداث شده و مسئوليت ساماندهي و زيباسازي جاده نيز به شوراي شهر نوشهر واگذار شده است؛ خبري كه انتشارش منجر به افزايش قيمت زمينهاي اطراف جاده شده و اين يعني: تخريب بيشتر يكي از بهترين راشستانهاي كشور، مثل جنگل شوراب.
آيا تراژدي جادهي عباسآباد به كلاردشت ، اين بار در ماشلك تكرار خواهد شد؟!
آخرين بازخوردها از لار:
- تيري ديگر بر قلب محيط زيست ايران! (صلح سبز ايران)
- حداقل ارزش اقتصادي خدمات غيربازاري جنگلها و مراتع كشور سالانه معادل 427 هزار و 528 ميليارد ريال برآورد شده است. اين رقم معادل 43 درصد توليد ناخالص داخلي كشور در سال 1383 است!
- اين اولين بار نيست كه داخل يك پارك ملّي جاده احداث ميشود. در پارك ملي گلستان هم جاده كشيده شد و حالا رئيس سازمان حفاظت محيطزيست اعلام كرده است كه ما براي رفع اشكالات جاده، پارك را ساماندهي ميكنيم! در حالي كه پارك ملي، پارك شهر نيست كه بتوان آن را ساماندهي كرد!! بلكه اين طبيعت است كه پارك ملي را ساماندهي ميكند. مسأله اينجاست كه اول جاده ميكشند و بعد براي رفع نقص جاده ميخواهند پارك و رودخانه را ساماندهي كنند تا با جاده متناسب باشد.
به صف مخالفان احداث جاده بلده نور به گرمابدر لواسان بپیوندید

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.