تصويري كه فراكسيون محيط زيست مجلس را به غليان انداخت! امّا ...
در واپسين روز 2006، نشريهي الكترونيك جغرافياي ايران، اقدام به معرفي سياههاي از 10 عنوان از محبوبترين مطالبش كرده است كه از آن ميان، نمايش 10 تصوير ماهوارهاي تأثيرگذار از آنچه كه «10 رويداد مهم جهان» ناميده، حايز رتبهي چهارم است. تصاويري كه يكي از آنها، همان گونه كه مشاهده ميكنيد، كوشش شيخنشينهاي ثروتمند اماراتي براي افزايش مساحت خشكيهاي كشور كوچكشان، آن هم به بهانهي جذب گردشگر است؛ سازهاي كه با بوق و كرناي فراوان با نام «جزيرهي نخل؛ زيباترين جزيرهي ساخت بشر»، چند سالي است كه تبليغش را در هر جا كه بتوانند و نتوانند! انجام داده و ميدهند.

و متأسفانه در اين هياهوهاي منطقهاي، نه گوششان بدهكار سازمانهاي بينالمللي طرفدار محيطزيست است و نه حتا زحمت كشيده و پاسخي به اعتراض رسمي حجتالاسلام سادات موسوي، رئيس فراكسيون محيط زيست مجلس شوراي اسلامي دادند!
كسي چه ميداند، شايد عربها به خوبي دريافته باشند كه وقتي دولت ايران خود درصدد انجام چنين پروژههايي در درياي بستهي خزر – كه به مراتب آسيبپذيرتر از خليج فارس است – برآمده و ميخواهد جادهاي چهاربانده در ساحل رامسر احداث كند، ديگر چه جاي اعتراض و ژستهاي سبز گرفتن؟!
راستي! آقاي سادات موسوي عزيز!
چرا براي ما نميگويي كه فرجام آن نامهنگاريها به كجا انجاميد و با ورسيون ايراني آن چه برخوردي داشتهاي؟!
پیوست:
به صف مخالفان احداث جاده بلده نور به گرمابدر لواسان بپیوندید.

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.