و سرانجام سال جهاني «بيابان و بيابانزايي» به پايان رسيد ...

شهر افسانه ای لوت در نخستین روز از زمستان ۸۵
براي تارنمايي كه عنوانش بيشترين قرابت را با سال 2006 داشت، بيگمان دلكندن از سال كهنه و سلام كردن به سال جديد، همانگونه كه پيشتر اتفاق ميافتاد و لابد پستر هم اتفاق خواهد افتاد! نه آسان است، نه سزاوار و نه منطقي. چرا كه اين نخستين بار بود كه مهمترين دغدغهي نگارنده در طول دستكم دو دههي اخير از عمرش به صدر ملاحظات راهبردي جهان نزديك شده بود و امروز مجبور است هم با 2006 و هم با كوفيعنان - كه بيترديد، در بين دبيركلهاي سازمان ملل نشان داد كه بيشترين درك ممكن را هم از خطر ناپيداي «بيابانزايي» دارد و هم بيشترين حرمت و عشق را به زيباييهاي بيبديل «بيابان» - خداحافظي كند.
با اين وجود، خوشحالم كه در سال 2006 سفرهاي متعددي به نواحي كويري و بياباني كشورم داشتم و آخرين روزهايش را نيز در شهداد گذراندم تا همراه با بيش از سه هزار نفر از هموطنان شيفتهي كوير، لحظاتي بيادماندني و تكرارناشدني را به تقويم حياتم بيافزايم.
در شب يلداي ايراني، با كمترين تبليغ ممكن بيش از سه هزار نفر از عاشقان كوير خود را به لوت رساندند و حاضر شدند علاوه بر هزينههاي معمول، بين 10 تا 15 هزار تومان بليط خريداري كرده تا وارد شهر افسانهاي لوت شوند! اين ميتواند بزرگترين و مهمترين پيام به مديران و برنامهريزان كشور باشد تا نسبت به تغيير بنيادي رويكرد خود نسبت به مزيتهاي سرزمين مادري اقدام كرده و مپندارند كه اگر توانستيم به خودكفايي كشاورزي دست يابيم - آن هم به هر قيمتي!- به كشوري مستقل و ثروتمند بدل خواهيم شد و لا غير!

توجه كنيد كه در لوت نه آبي است كه بخواهد در اثر هجوم گردشگر آلوده شود، نه گياهي است كه در نتيجهي فشار عابرين، لگدكوب شده يا چيده شود و نه حيات وحشي وجود دارد كه بيم شكار و نيستي آن در ميان باشد! و اين يعني بزرگترين امتياز ممكن براي جذب بدون دغدغهي گردشگر نه تنها از ايران كه از سراسر جهان. چرا كه به جرأت ميتوان ادعا كرد: اگر كسي خواهان ديدن بزرگترين ياردانگهاي جهان است، اگر كسي به دنبال لمس بلندترين نبكاهاي شناخته شده در گيتي است، اگر فردي ميخواهد تا طبيعيترين شهر كويري جهان را از نزديك مشاهده كرده و در كنار شورترين رودخانهي دايمي كوير، عكسي به يادگار گرفته يا حضور خويش را در گرمترين نقطهي كرهي زمين (محلي به نام گندم بريان) به ثبت رساند؛ چارهاي ندارد كه خود را به 40 كيلومتري شمال شرقي شهداد برساند و بدينترتيب، يكي از پاكترين و پرسودترين درآمدهاي ممكن را به توليد ناخالص ملّي تزريق نمايد.
همين!

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.