در ستايش باغ بيبرگي ؛ پاييز ايراني!

تقريباً بسياري از نقاط ايران چهرهي زمستاني به خود گرفته و در آستانهي جشن سال نو مسيحيان جهان، درست مثل سالهاي دور كودكي، همه جا سفيدپوش شده است ... حتا خبر ميرسد كه مردمان ديار خشكيدهي سيستان و بلوچستان هم طعم شيرين باران را چشيدهاند و خلاصه همهي شواهد حكايت از آن دارد كه ايرانزمين پس از مدتها خود را پذيراي يك «ترسالي» همهگير و كمنظير ميكند. كاش اين اتفاق بيافتد و آبخوانهاي تشنهي ما در مناطق بياباني بتوانند نفسي تازه كنند.
با اين وجود ميخواهم در اين پست از فصلي ياد كنم كه مجال نشد در آخرين روزش، او را سزاوارانه بدرقه سازم ... از پاييز؛ هنگامهي بيبديل پادشاه فصلها ...

البته اینجا خيليها پاییز رو دوست ندارن
پاییز که از راه میرسه پا روی برگاش میذارن
اما شاید تو زندگی یه بغض خیس و کال دارن
چند تا غم و یه غصه و آرزوی محال دارن...
بر خلاف آنچه كه سرايندهي ابيات فوق بر آن تأكيد ميورزد، به گمانم آنها كه در سوّمين فصل سال – در پاييزي كه اينك نفسهايش از شماره بازايستاده است - اين مجال و بخت را يافتند تا به قلب طبيعت جذاب وطن پا نهاده و از نزديك به تماشاي ضيافت الوان رنگها بنشينند، با نگارنده بيشتر هم رأي باشند تا شاعر مزبور! چرا كه باور دارم پاييز 1385 يكي از زيباترين رنگافشانيهاي متنوع و چشمنواز خويش را به مشتاقان خويش هديه داد و به درستي آن بيت حكيم فرزانهي معاصر، شادروان مهدي اخوان ثالث را – كه چند سالي است در كنار فردوسي بزرگ آرميده است - به اثبات رساند:

باغ بيبرگي
كه ميگويد كه زيبا نيست؟
... جاودان بر اسب يالافشان زردش
ميچمد در آن
«پادشاه فصلها» پاييز

آري، پاييز 1385 وطن، بار ديگر ثابت كرد كه پادشاهي فصلها، تنها و تنها سزاوار سوّمين فصل سال است و بس.
براي همين است كه به بهانهي بدرقهي اين رنگارنگترين فصل سال و به نشانهي اداي دين به همهي زيباييهاي ناهمتايي كه مادر مهربان طبيعت بدون منت به ايرانيان عرضه داشت، كوشيدهام تا جلوههايي از پاييز 85 را در برخي از مناطقي كه توفيق ديدارشان را داشتم، به تصوير كشم ... از ديار تشنهي نيمروز (سيستان) گرفته تا رويشگاههاي متراكم جنگلي بلوط در دنا و سبزكوه و از روستاي فردو و دهكدهي ييلاقي محققين حوزهي علميه (وسف) در جنوب شرقي قم گرفته تا گلستاني بهشتگونه به نام محلات ...

دهكده تفريحي وسف - ۱۷ آبان ۸۵
پس اين شما و اين پاييز 1385 از دريچهي دوربين البته غيرحرفهاي «مهار بيابانزايي» ... اميدوارم كه آرش شريفي عزيز مرا ببخشد!




تصوير هوايي زاهدان ؛ شهري كه اغلب اينگونه خشك به نظر مي آيد!
آب گرم گواراي محلات در آخرين روز آبان ۸۵
گال هايي كه بر خلاف زيبايي ظاهري شان ، درختان را مي كشند! - آب ملخ پادنا
اين هم تصاويري از گلهاي زيباي ايستگاه ملي تحقيقات گل و گياهان زينتي محلات:
تصوير ۱ - نوعي گياه گوشتي!
تصوير ۲- شمعداني!
تصوير ۳ - فلفل!
پیوست:

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.