كابوسي به نام جاده ؛ ناقوسي كه اينبار با «جنگل ابر» به صدا درميآيد!
خوانندگان عزيز اين تارنما لابد به ياد دارند كه در نوشتار 14 تيرماه سال جاري، نگارنده به شدّت از عاقبت جنگل زيباي ابر شاهرود كه به بهانهي احداث دهكدهي گردشگري، پايدارياش به مخاطره افتاده است، ابراز نگراني كرده و هشدار داده بود:
« اگر "ابر" را هم از دست دهيم ؛ فرزندان آگاه اين سرزمين ديگر ما را نخواهند بخشيد.»
اينك خبر ميرسد كه شوربختانه گويا مديران كل منابع طبيعي و محيط زيست استان گلستان نيز در برابر آنچه كه از سوي يك مقام آگاه در سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور: «ارادهي قوي سياسي نهفته در پشت اين دستور» عنوان شده است، تسليم شده و با ساخت محور عليآباد به شاهرود كه منجر به پاكسازي 17 كيلومتر از رويشگاه باستاني جنگل ابر شاهرود خواهد شد (شيرينآباد به روستاي ابر)، موافقت كردهاند.
پروژهاي كه به گفتهي مديركل راه و ترابري استان گلستان، يكي از مصوبات حاصل از سفر استاني آقاي رئيسجمهور به استان گلستان بوده و مبلغ 5 ميليارد ريال نيز به آن اختصاص داده شده است!
حيرت و تأسف هر علاقهمند به محيط زيست وطن، هنگامي دوچندان ميشود كه بدانيم: دستكم سه جادهي ديگر در همين محور وجود دارد (راميان به شاهرود، آزادشهر به شاهرود و توسكستان به چهارباغ) و اينك ميخواهند راه چهارمي نيز احداث كنند تا لابد آقايان بيشتري از گران شدن اراضي حاشيهي جادهي جديد، بهرهمند شده و ره صدسالهي خويش را يكشبه بپيمايند! همانگونه كه در عسلويه چنين كردند؛ در آزادراه تهران شمال چنين ميكنند و ميخواهند در محور بلده نور به گرمابدر لواسان چنين بكنند!
جالب آنكه آقاي احمد ناطق نوري، نماينده محترم مردم نور در مجلس شوراي اسلامي بر اين باورند كه محور بلده به لواسان را خود شخصاً ارزيابي كرده و ايمان دارند كه خطراتش از آزادراه تهران – شمال كمتر است! چون به گفتهي ايشان: بخشي از مسير آزادراه تهران – شمال از روي گسل زلزلهخيزي ميگذرد كه بسيار خطرناك است!! و جالبتر – و در عين حال غمانگيزتر – آنكه ايشان براي جبران آن اشتباه! مناسبترين راهكار را نه در تلاش براي توقف آن پروژه كه ساخت جادهاي ديگر و به موازات آن ميدانند تا شهرستان حوزهي انتخابيه خويش را به ييلاقات شمال شرق تهران (لواسان) وصل كنند و بدينترتيب پارك ملّي لار، حوضهي آبخيز شديداً شكنندهي لتيان و منطقهي حفاظتشدهي البرز مركزي را هم به دو نيم بكنند!!
به راستي بخشينگري و قربانيكردن ملاحظات ملّي در پاي مصلحتهاي منطقهاي و قوميتي تا كجا بايد ادامه داشته باشد؟
چرا نمايندهي استاني كه به راحتي ميتواند قطب گردشگري كشور باشد (حسينعلي قاسمزاده، نماينده مردم بابل)، در پي صنعتي كردن استان خويش است و به راحتي از محدوديتهاي محيط زيست به عنوان يكي از دلايل كمشدن درآمدهاي استاني خويش ياد ميكند؟!
و چرا «جاده» كه سزاوارنه ميتواند به عنوان يكي از زيرساختهاي توسعه در هر كشوري محسوب شود، اينك به دليل جانماييهاي غلط و بدون ارزيابي زيستمحيطي(EIA)، به كابوسي ويرانگر براي طبيعت ايرانزمين بدل شده است؟!
البته همهي خبرها هم تلخ نيست! علاوه بر ملاقات ثمربخش روز يكشنبهي رئيس مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع (دكتر محمّدحسن عصاره) با عاليترين مقام قوهي مقننهي كشور و چندتن ديگر از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي (26 آذرماه 1385) و انتقال نگراني جامعهي علمي پژوهشي در خصوص تصميمات طبيعتستيزانهي دولت، بخصوص مصوبهي اخير در مازندران، ديروز هم توانستم – در حاشيهي نخستين كارگاه مشورتي تعيين اولويتهاي راهبردي تحقيقات بيابان - حمايت گروهي ديگر از مديران و محققين عاليرتبهي كشور را از نامهاي جلب كنم كه در اعتراض به مصوبهي موصوف (احداث جادهي بلدهي نور به گرمابدر لواسان) نوشته شده و تاكنون امضاي بيش از يكصد و بيست تن از نخبگان اين حوزه را در پاي خويش به ثبت رسانده است. از آن جمله بايد به آقاي مهندس ناصر مقدسي (معاون سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور)، دكتر عبدالرسول تلوري (معاون مركز تحقيقات حفاظت خاك و آبخيزداري كشور)، مهندس احمد رجبي (نمايندهي وزارت امور خارجه در كنوانسيون مقابله با بيابانزايي)، مهندس ايرج شاهسوار (معاون دفتر امور بيابان سازمان جنگلها)، دكتر خديجه رضوي (مديرعامل مؤسسه توسعه پايدار – CENESTA) و چندتن ديگر از كارشناسان عاليرتبه سازمان هواشناسي، دفتر امور بيابان، اتحاديهي جهاني حفاظت از جنگلها و مراتع اشاره كنم.
هرچند كه ميدانم سرعت و قدرت تدافعي حاميان محيط زيست به شتاب ويرانگر توسعهسازان بيترمزي كه آشكارا بنيانيترين آموزهها و ارزشهاي زيستمحيطي وطن را به سخره گرفته و ميگيرند، نميرسد.
پيوست:
- مهلت سازمان ميراث فرهنگي به پايان رسيد، دكلهاي برق چه هنگام از حريم آرامگاه فردوسي برچيده ميشوند؟ آقاي استاندار خراسان رضوي، آقاي جواد آرينمنش، آقاي رحيم مشايي و آقاي وزير نيرو لطفاً پاسخ دهيد!
- پنجشنبه در شهركرد و جمعه در كرمان و شهداد خواهم بود و ميكوشم تا امضاهاي بيشتري را از مديران و پژوهشگران استاني طرف ملاقاتم اخذ كنم.