دستاوردها و تجربیات ایران در مهار بیابان زایی (14)
مهمترين گراية گروه نخست (شناسايی منابع پاية آب و اراضی)، فراهم کردنِ بستری مناسب برای شناختِ اصلیترين مناطق بحرانی کشور و مهمترين عوامل کاهندة کارايی سرزمين بوده و به همين دليل، اغلب، طرحهايی بنيادی- کاربردی محسوب میشدند که ستادههای حاصل از آنها میتوانست به کمک برنامهريزان کشوری شتافته و درجة موفقيت برنامههای توسعه را افزايش دهد. بدينترتيب، نهتنها از هدررفت سرمايههای ملی ممانعت میشد، بلکه از پسروی و زوال زيستبومهای آسيبپذير و شکنندة کشور نيز کاسته میشد. در اين راستا، میتوان به موارد زير، به عنوان مهمترين دستاورهای گروه موصوف اشاره کرد:
· آشنايي با خواهشهای بومشناختی برخی از گياهان بومی مناطق خشک کشور؛
· كشف بيشينة كارايي مطالعات كشور در تهية نقشة بيابانزايی به روش فائو و يونپ و تعيين كارايي توان اطلاعاتي كشور به تفكيك 9 فرايند معرف بيابانزايي؛
· آگاهی از اين حقيقت که افزايش و كاهش شوري خاك در حوضة مرکزی، اغلب به دليل تبديل اراضي با شوري متوسط به سطوح نمكدار رخ داده است؛
· معرفی 32 پيراسنجة پيكري (مرفومتريك)، آبخيز گرگانرود و تعيين كارايي روشهاي مكانيكي سنجش شيب حوضه نسبت به يكديگر؛
· کشف اين واقعيت که حوضة مركزي ايران طي 17 سال از يك دورة چهل ساله از وضع اقليمي نسبتاً مطلوب برخوردار بوده و 23 سال از سالهاي همين دوره به سمت بيابانيشدن ضعيف و متوسط تمايل خود را نشان داده است؛
· آگاهی از مهمترين عامل اُفت کيفيت منابع آب حوضة آبخيز درياچة نمک؛
· معرفی عوامل مؤثر در پايداری خاکدانهها؛
· کشف اين حقيقت که در دورة 30 سالة مورد بررسی، در بيشتر موارد رژيم آبدهي رودخانههاي حوضة آبخيز مركزي ملايمتر شده است؛
· آگاهی از اين واقعيت که 5/86 درصد از كل مساحت شمال استان خراسان تحت اثر فرايندهای بيابانزايی با شدتهاي مختلف قرار دارد که در اين ميان، تخريب پوشش گياهي با 46 درصد، عمدهترين و فرسايش بادي با 5/0 درصد گستردگي، ضعيفترين نقش را در بروز اين بحران برعهده دارند.