سفر اخيرم به استان بوشهر – كه در پست آينده به صورتي مشروح‌تر به آن خواهم پرداخت – بهانه‌اي شد براي نگارنده كه ياد چندين مأموريت گذشته‌اش در سال‌هاي 1379 و 1380 به اين استان بيافتد كه حميدرضا عباسي عزيز نيز همراهش بود؛ مأموريتي كه وظيفه‌ي آن بررسي و شناخت مهمترين مؤلفه‌هاي تشديد بيابان‌زايي در حوضه‌ي آبخيز رودخانه‌ي مُند (MOND) بود. آبخيزي كه به جرأت مي‌توان ادعا كرد توان بوم‌شناختي آن از متوسط كل كشور نيز بيشتر است؛ ميانگين بارندگي حدود 350 ميلي‌متر در سال (حجم ريزش‌هاي آسماني اين حوضه، معادل 4/3 درصد كل نزولات كشور است، در حالي كه تنها 8/2 درصد از مساحت ايران را به خود اختصاص داده است)؛ تنوع ارتفاعي قابل ملاحظه از صفر تا 3165 متر؛ حجم روان‌آبي حدود چهار برابر حوضه‌ي آبخيز زاينده‌رود (تقريباً برابر حوضه‌ي آبخيز سفيد‌رود بزرگ)؛ تمركز بيشترين منابع آب‌كارست كشور؛ تنوع‌زيستي قابل ملاحظه؛ پارك‌هاي ملّي، پناهگاه‌هاي حيات وحش و مناطق حفاظت‌شده‌ي پر‌شمار و گسترده؛ نخلستان‌ها، پرديس‌هاي انبوه و زيباي مركبات، دشت‌هاي وسيع و هموار كشاورزي، به همراه تراكم جمعيتي كمتر از ميانگين كل(57/0 ميانگين كشور) در شمار شناسه‌هايي است كه مدعاي فوق را به اثبات مي‌رساند.

پل رودخانه‌ي مُند، در مسير خورموج به كاكي – استان بوشهر

     به همين بهانه در اين پست كوشيده‌ام تا تصويري موجز از اين آبخيز پهناور و رودخانه‌ي خروشانش ارايه دهم، رودخانه‌اي كه اغلب اوقات سيل‌هايي بنيان‌كن را به مردم سخت‌كوش ديار رئيسعلي دلواري ارزاني داشته و اهالي سختكوش آن ديار مقدس، به دليل عملكرد مديريتي ضعيف ما، بيشتر با نغمت سيل مواجه بوده‌اند تا نعمتش.

     از بلنداي 3165 متري خرمن‌كوه در زاگرس جنوبي تا سواحل نيلگونِ خليج فارس در نواري به پهناي 2 درجه و 35 دقيقه‌ي عرض جغرافيايي و از آن‌سوي خورموج تا حوالي لار در ستوني به عرض 3 درجه و 15 دقيقه‌ي طول جغرافيايي، پيرامونِ حوضه‌اي است كه با نام آبخيز مُند در 4 ميليون و 785 هزار  و 400 هكتار (بيش از مجموع مساحت 3 استان كهكيلويه و بويراحمد، همدان و گيلان)، از قلمروِ ايران‌زمين، گسترش يافته است. شايان ذكر آنكه مطابق تقسيم‌بندي طرح جامع آب كشور(جاماب)، حوضه‌ي آبخيز مورد بحث - كه خود يكي از 9 آبخيزِ تشكيل‌دهنده‌ي حوضه‌ي آبريز خليج فارس و درياي عمان محسوب مي‌شود - به پنج زيرحوضه تقسيم شده است كه عبارتند از: مُند مياني(1)، قره‌آغاج و شورجهرم(2)، فيروزآباد و شور دهرم(3)، هرم و كاريان(4) و پاياب مُند و باغان(5). در اين ميان، زيرحوضه‌ي مُند مياني واقع در جنوب شرق حوضه با 14480 كيلومتر مربع، بزرگترين و زيرحوضه‌ي پاياب مُند و باغان، واقع در جنوب غرب حوضه با 5184 كيلومتر مربع، كوچكترين زيرحوضه‌ي آبخيز مُند به شمار مي‌روند.

موقعيت زيرحوضه هاي آبخيز مند(خطوط سبز رنگ) به همراه مرز استاني(نقطه چين قرمز رنگ)


    از نظر پراكنش استاني، تنها زيرحوضه‌اي كه تمامي مساحتش در محدوده‌ي استان بوشهر قرار گرفته، زيرحوضه‌ي پاياب مند و باغان است. علاوه بر اين زيرحوضه، بخش‌هاي كوچكي از زيرحوضه‌هاي مُند مياني، فيروزآباد و شور دهرم نيز در قلمرو اين استان قرار دارند. بقيه‌ي حوضه به جز بخش كوچكي از جنوب شرق آن، واقع در زيرحوضه‌ي مُند مياني كه در محدوده‌ي استان هرمزگان قرار گرفته است، متعلق به استان فارس است. به عبارت ديگر، تنها زيرحوضه‌اي كه همانند آبخيز مادر، در هر سه استان پراكنش دارد، زير حوضه‌ي مُند مياني است.