همان طور كه اشاره شد و با توجه به مسئوليت‌هاي اصلي بخش تحقيقات بيابان، تهديدها و خطراتي كه كارايي سرزمين را چه در محدوده‌‌ي بيابان‌ها و كويرهاي كشور و چه در خارج از قلمرو بيابان‌هاي طبيعي با كاهش مواجه ساخته، از دو منظر قابل بررسي و مداقه است. به سخني ديگر، بخشي از پژوهش‌هايي كه در بخش تحقيقات بيابان سامان گرفته و خواهد گرفت، در صدد پايدارسازي بوم‌سازگان (اكوسيستم) بيابان و كاستن از محدوديت‌هاي اعمال شده بر آن است و بخشي ديگر – كه شايد از اهميتي بيشتر نيز برخوردار باشد – مي‌كوشد تا به معرفي شگردها و تمهيداتي منجر شود كه بتواند از شتاب جريان ويرانگر بيابان‌زايي در ديگر بوم‌سازگان‌هاي غير بياباني كشور بكاهد.
    چنين است كه شايد بتوان بحران‌ها و خطرات ناپايداركننده‌ي تعادل بوم‌شناختي را در داخل و خارج از قلمرو طبيعي كويرها و بيابان‌هاي كشور در شش حوزه‌ي زير خلاصه كرد:
• گسترش برهنگي سطحي خاك و زوال تنوّع زيستي گياهي و جانوري، به ويژه گونه‌هاي اندميك سرزمين‌هاي خشك كشور ؛
• تشديد فرسايش و افزايش‌هاي بادي ، تشديد سيل‌خيزي و فرسايش آبي ؛
• اُفت كمّي و كيفي اندوخته‌هاي آبي ؛
• شوري‌زايي ، فشردگي ، سله‌بستن ، كاهش مواد آلي خاك و فزوني تزريق سموم به آن ؛
• غلبه‌ي تفكر سنتي رويكرد معيشتي به سرزمين و ذبح اغلب ملاحظات زيست‌محيطي به بهانه‌ي مصلحت‌سنجي‌هاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي (عدم آشنايي با روش‌هاي مهار بيابان‌زايي و حفاظت از خاك) ؛
• عدم شناخت دقيق استعدادها و حساسيت‌هاي سرزمين (نبود نقشه‌ي راه) .

    بنابراين، انتظار مي‌رود براي مقابله با نشان‌زدهاي بازدارنده و كاهنده‌ي اين شش بحران، دست‌كم بايد شش اولويت يا محور اصلي پژوهشي را هم براي بخش تحقيقات بيابان تعريف و معرفي كرد.

ادامه دارد ...