وقتی برای نخستین بار سخنان فرماندار توسعه زده شهرستان نوشهر را خواندم که صراحتاً همنوا با عالیترین مقام جمهور کشور، از سد راه بودن منابع طبیعی در برابر چرخهای توسعه سخن گفته و خواستار بازنگری در قوانین مناطق حفاظت شده البرز مرکزی شده است، باید اعتراف کنم که ناراحت شدم؛ اما حیرت نکردم! چرا که مشابه چنین حرفی را مقامات استان چهار محال بختیاری هم در مورد منطقه حفاظت شده سبزکوه و تنگ صیاد می زنند؛ همان طور که دولتمردان استان سیستان و بلوچستان هم آشکارا از محدودیتهای اعمال شده در منطقه حفاظت شده گاندو گله دارند و ...
      امّا هنگامی که در شماره  دیروز "آینده نو" و از قول بهزاد انگورج، مدیرکل منابع طبیعی غرب استان مازندران، همان حرف ها را مجدداً خواندم؛ بر خویش لرزیدم و بسیار تأسف خوردم ...
     به راستی، وقتی متولی منابع طبیعی استان، خود اینگونه از محدودیتهای تحمیل شده بر توسعه شهر! به دلیل قوانین حفاظتی می نالد، دیگر چه انتظاری باید از سید قدیر رضایی (فرماندار نوشهر) یا مصطفی مهدی نژاد (رئیس سازمان صنایع و معادن استان مازندران) داشت؟!
      راستی چرا در این مملکت کسی هیچ راهی برای افزایش تولید ناخالص ملی، به جز تشدید فشار بر زمین به بهانه کشاورزی یا رشد صنعتی ندارد و چرا همه راهها باید به رم ختم شود؟ چرا کسی رقم ریالی خدمات غیرقابل تبادل منابع طبیعی را در همین محدوده نوشهر به یاد آقایان نمی اندازد که ارزشش از ده ها برابر هزینه هایی که تاکنون برای ترویج زیرساخت های صنعتی و کشاورزی مصروف داشته اند، بیشتر است؟ چرا کسی نمی گوید که ریشه 40 درصد بیماریهای کنونی که دامن بشریت را گرفته، به دلیل تعرضی است که به طبیعت روا داشته و تخریبی است که بر جلوه های ارزشمند زیست بوم روا داشته است؟ چرا کسی فریاد بر نمی آورد که تنها اعمال تمهیدات مناسب برای بازدید از این اندوخته گاه های ناهمتای هیرکانی می تواند درآمدی سرشارتر و با عوارض زیست محیطی به مراتب کمتری را به مردمان سختکوش دیار مازندران هدیه کند؟!
     راستی! چرا هنوز فکر می کنیم همه میوه ها با رسیدن توت فرنگی می رسند؟ و چرا انگور را از یاد برده ایم؟!

     در همین رابطه!
     شماره هشتم شهریورماه 1385 روزنامه همشهری جمله ای سخت شنیدنی از قول همین مدیرکل محترم منابع طبیعی غرب استان مازندران دارد که شاید بهترین پاسخ به خودش تلقی شود!
     وی در تشریح دلایل ساخت و سازهای غیرقانونی و تغییر کاربری در کلاردشت، میگوید: "این تغيير كاربري ، تغييرات ناهنجار در طبيعت است ؛ يعني هر تغييري بدون برنامه و قبل از انجام زيرساخت هاي منطقه اي صورت بگيرد ، سبب تخريب محيط زيست مي شود."