هر چند نبايد فراموش كرد كه در بعضي از مناطق كويري و بياباني مرطوب، امكان رويش گياهان غير زراعي و مقاوم در برابر شوري مثل گز، خارشتر و اشنان هم وجود دارد و اين مراتع مكان مناسبي براي پرورش و چراي شتر مي‌توانند محسوب شوند. همچنين مبحث سازگاري، شناخت و معرفي گونه‌هاي مقاوم‌‌تر با خواهش‌هاي بوم‌شناختي كمتر در اين مناطق همچنان مي‌تواند يكي از موضوعات اصلي پژوهشي در اين حوضه محسوب شود. امّا گرانيگاه سخن نگارنده اين است كه براي اثبات حقانيت كوير نيازي به كشف راه‌هاي سبز كردنش ، آن هم به هر قيمتي نيست. به عنوان مثال، تنوّع كويرهاي ايران[1] به همراه املاح متنوّع موجود در قريب به 50 كفه‌ي نمكي اصلي كشور در زمينه‌هاي رطوبت‌گيري، صنايع پتروشيمي، شيشه و كاغذسازي، موادشوينده، كشاورزي و خوراكي كاربردهاي فراواني دارد؛ به ويژه آنكه بدانيم سالانه منابع هنگفتي از ارز كشور براي خريد همين املاح - كه در كويرهاي ايران وجود دارد – مصرف شده كه درصورت توجه مسوولان، سرمايه‌گذاري‌هاي زيادي مي‌تواند به اين سمت سوق پيدا كند[۲]. نكته‌ي حايز اهميت ديگر آن است كه اغلب كويرها‌ زاينده هستند؛ يعني، املاح آنها هر ساله يا يك سال در ميان قابل برداشت است.

از اين نظر كويرها را مي‌توان همچون جنگل‌ها و مراتع، منابع طبيعي قابل تجديد به شمار آورد.
فرازناي كلام آنكه درباره كويرهاي ايران شايد اين پند حكيمانه‌ي كهن وافي معنا باشد كه: «هرگز نخواه چيز ديگري باشي، پس بكوش در كمال آنچه كه هستي باشي.»

واقعيت اين است كه هر تلاشي براي تغيير شرايط طبيعي كويرها و بيابان‌هاي واقعي ايران ناممكن و بي حاصل است و بايد اين گستره ها را همانگونه كه هستند به عنوان چشم‌اندازهايي خاص در طبيعت ايران پذيرفت. به قول ناصر كرمي: «بپذيريم يگانه بودن ، كمال اين پهنه‌هاست كه گستره‌اي به مساحت ۸ كشور مشهور اروپايي[۳] دارند، اما نمي‌توانند ظاهراً نان يك روستا را هم تأمين كنند[۴].»

چنين است كه كماكان بر اين باور قلبي پا‌مي‌فشارم: «بي هيچ ترديدي بيابان‌ها و كويرها، بي‌نظيرترين چشم‌اندازهاي طبيعي كشور ما را تشكيل مي‌دهند. چرا كه بسياري از مناطق جهان، داراي جنگل و كوه و دريا هستند كه شبيه جنگل و كوه و درياي كشور ماست، امّا در هيچ كجاي اين كره‌ي خاكي، كويرها‌يي مشابه كويرهاي ايران نخواهيم يافت و عوارض خاص جغرافيايي مانند شهر افسانه‌اي لوت، تپه‌هاي لغزان ريگ‌بلند و محمد‌آباد ريگان و مصر يا سازه‌ها و كهن‌زادبوم‌هاي تاريخي مانند ده‌ها كاروان‌سراي كوچك و بزرگ و تمّدن كويري ايران در شهرهايي همچون يزد، كرمان و كاشان و سرانجام زيست‌منداني منحصر به فرد، تنها و تنها در ايران قابل مشاهده و دسترسي هستند»؛ واقعيتي كه اين توانايي را دارد تا بيابان‌هاي ايران را به قطب ممتاز بيابانيِ جهان تبديل كند.

 



[1] از انواع كويرهاي موجود در كشور بايد به كويرهاي موسوم به "چربه"، "پف كرده يا متورم"، "شوره‌زار"، "قليايي يا باتلاقي" و "قشري" اشاره كرد كه در شمار مهم‌ترين كويرهاي شور دنيا محسوب شده و املاح موجود در هر يك از آنها در زمينه‌هاي مختلف كاربرد دارد. مثلاً از كويرهاي نمك، مي‌توان كلرورسديم به دست آورد كه نمگير يا جاذبه‌الرطوبه است و در صنعت موارد استفاده متعدد دارد. از كويرهاي متورم، مي‌توان نمك سولفات سديم آبدار را استخراج كرد كه در تهيه‌ي مواد پاك كننده، صنعت كاغذسازي، شيشه سازي و ... كاربرد فراوان دارد. از كويرهاي قشري هم مي‌توان نمك طعام استخراج كرد و سرانجام از شوره‌زارها نمك نيترات پتاسيم به آساني قابل استحصال است.

[3] خوشبختانه جرقه‌هايي از اين رويكرد نوين را مي‌توان در برخي استان‌هاي كويري و بياباني كشور، مثل استان سمنان ملاحظه كرد. در حقيقت رديف‌هاي تبخيري ترشيري به ويژه در شمال گرمسار و دشت كوير حاوي انباشته‌هاي اقتصادي از سنگ نمك و سنگ گچ بوده و در جنوب سمنان هم رسوبات آبرفتي كواترنر حاوي سولفات دوسود هستند. شورابه‌هاي دشت كوير نيز دربردارنده‌ي املاح گوناگوني از كلرورها و سولفات‌ها هستند كه هم‌اكنون به طور صنعتي نسبت به استحصال آنها برنامه‌ريزي و اقدام صورت گرفته است.

[4] دانمارك، بلژيك، سوئيس، لوكزامبورگ، چك، آلباني، اتريش و هلند.

 

پيوست


 مهيب‌ترين فاجعه‌ي زيست‌محيطي در راه است! گزارش ۷۰۰ صفحه‌ای سر نیکولاس استرن، اقتصاددان ارشد سابق بانک جهانی به گوردون براون، وزیر خزانه‌داری انگلیس را حتماً بخوانيد.
 
توصیه های مجله‌ي نیچر برای دانشجویان دکتری.