نه! اين پايان راه و نهايت انتظار ما از كوير نيست! چه، اگر بتوانيم وابستگي معيشتي به سرزمين را كاهش داده و سهم بخش خدمات و صنعت را در توليد ناخالص ملّي بيافزاييم، آنگاه درخواهيم يافت كه چگونه بيابان‌ها و كويرهاي ما از سرزميني نفرين شده به پهنه‌اي جذاب و درآمدزا بدل خواهند شد.  گفتني آنكه مدیریت صحیح بر منابع آب به معنای افزایش بهره‌وری این ماده‌ي حیاتی و تولید محصولات با ارزش اقتصادی بالا است. از اين رو، بیشترین ارزش افزوده‌ي آب مربوط به مصارف صنعتی است. صنعت به آب کمتری در مقايسه با كشاورزي نیاز دارد و اشتغال بیشتری را هم ایجاد می‌کند. متوسط رشد مصارف صنعتی در 20 سال آینده 2/6 درصد در سال پیش‌بینی شده است. همچنين انتظار مي‌رود مصرف صنعتی از 720 ميليون مترمکعب موجود به حدود 4/2 میلیارد مترمکعب در سال افزایش یابد. بدون شک توسعه‌ي چشمگیر صنایع در مناطقی میسر است که طرح‌های تأمین و انتقال آب برای آنها پیش‌بینی شده باشد. امّا جانمایی صحیح صنایع در ایران و استفاده از قابليت مناطق بياباني و كويري كشور هم می‌تواند به مدیریت منابع آب کشور کمک کند. در کشورهای صنعتی، مجوز احداث کارخانه‌ها و صنایع «آب بر» تنها برای مناطق مجاور رودخانه‌های پرآب صادر می‌شود. امّا قلمرو جغرافیایی کشورهای صنعتی و توسعه یافته عموماً در مناطق پرآب و اقلیم‌های مرطوب است. بنابراين در کشورهایی نظیر ایران که اقلیم خشک و نیمه خشک در آن غالب است، جانمایی صنایع به شیوه‌ي کشورهای صنعتی نمي‌تواند باشد. بل باید تلاش شود تا در مناطق خشک و کویری ایران کارخانه‌ها و صنایع به مصرف‌کنندگان آب تبدیل شوند؛ دريافتي كه در سند مديريت منابع آب ايران نيز بر آن تأكيد شده است. چه، صنعت در مقایسه با کشاورزی، آب کمتری و با ارزش افزوده‌ي بیشتر مصرف می‌کند. بدین ترتیب آب اندک موجود در مناطق کم آب کشور به بهترین شیوه مورد استفاده قرار می‌گیرد. وزارت نیرو تلاش می‌کند تا مکان‌های مناسب برای جانمایی صنایع را برای استفاده از آب معرفی کند. حتا اعطاي مجوز حفر چاه به مصارف صنعتی کمتر از مصرف کشاورزی موجب اُفت منابع زیرزمینی را فراهم مي‌آورد و بدين ترتيب، به بازده بهره‌وری آب اضافه شده و محصولات اقتصادی با ارزش‌تری برای کشور تولید می‌شود.
     بنابراين، حتا اگر امكان سبزكردن تمامي كويرها و بيابان‌هاي كشور را نيز مي‌داشتيم كه نداريم، باز هم بي‌گمان از منظر ملاحظات اقتصادي، بهترين، سزاوارانه‌ترين، خردمندانه‌ترين و پايدارترين شيوه‌ي درآمدزايي از اين زيست‌بوم‌هاي طبيعي كمك به معرفي جاذبه‌هاي فراوان و متنوّع آنها از حوزه‌هاي گردشگري و طبيعت‌گردي گرفته تا صنعت و كارمايه‌هاي نو و معدن‌كاوي و پژوهش‌هاي علمي فرهنگي است. به عنوان مثال، آب و هواي كوير ايران دست‌كم براي نيمي از سال مطلوب است. آسمان پر ستاره‌ي كوير به راستي افزون بر منجمان و ستاره‌شناسان، براي شهرنشينان و طالبان مناظر بديع، ديدني و شگفت‌آور است. سكوت محض و آرامش كامل، مناظر و چشم‌اندازهاي بديع، سراب‌هاي اغوا‌كننده، زمين‌هاي سياه و سفيد، خاكهاي بر آمده، موزائيك‌هاي تشكيل شده از نمك، لايه هاي نمكي برخاسته از زمين و ساير مناظر طبيعي و زيبا را فقط مي‌توان در كويرها ديد. علاوه بر اين  بسياري از كاخ‌ها، آب انبارها، كاريزها، مراكز زيارتي و مذهبي را در دل خود جاي داده است كه نشان از قدمت و ديرينگي زيست انسان در حواشي و محدوده‌هاي آن دارند. افزون بر آن، از بعد پژوهشي نيز مشاهده‌ي حيات متنوّع گياهي در حاشيه‌ي كوير كه برخي شن‌دوست، برخي نمك‌دوست و بعضي خشكي‌پسند هستند، براي محققان اين حوزه كاملاً جذاب است.
     اهميت اين دريافت در زيست محيط ايران از آنجا بيشتر آشكار مي‌شود كه اصولاً جاذبه‌ها و مزيت‌هاي مناطق بياباني و كويري ايران به دليل مشكلات و محدوديت‌هاي بي‌شمار تاكنون كمتر معرفي شده و به نسبت زيست‌اقليم‌هاي مشابه در ديگر كشورهاي جهان از بكري و دست‌نخوردگي بيشتري برخوردار است و به راحتي مي‌توان اغلب آنها را در شمار مناطق «نارام» (wilderness) جهان جاي داد.
    به همين علّت در سال‌هاي اخير در اغلب كشورهاي توسعه يافته به اين مناطق كه داراي جاذبه‌هاي طبيعي و انساني فراوان و درآمدزايي كلان است، توجه ويژه‌اي مي‌شود. مثلاً آشنا شدن با شيوه‌ي معيشت و خلق و خوي مردمان و ساكنان واحه‌ها‌ي كويري و بياباني كشور كه غالباً تفاوت معني‌داري با فرهنگ و معيشت ديگر مناطق دارد، خود نوعي جاذبه براي كساني است كه مشتاق ديدن اين گونه مناطق هستند.

ادامه دارد ...