مي‌خواهم به ياد آناني كه خود را به فراموشي زده‌اند، بياندازم: ارزش سرمايه‌گذاري‌های صورت گرفته در دو بخش محيط زيست و منابع طبيعي، تقريباً با ميزان اُفت ارزش اندوخته‌های طبيعی جنگل و مرتع کشور در طول فقط نخستين برنامه‌ي 5 ساله‌ي كشور برابر شده است!
   در نظام اقتصاد بازاری، شاخص‌های اقتصادی که معمولاً برای اندازه‌گيری رفاه يا خوشبختی به کار می‌روند،  GDP و GNP  هستند. منظور از GDP، ارزش کالاها و خدمات توليد شده در اقتصاد داخلی است؛ در حالی که در GNP درآمدهای برون‌مرزی به جز درآمدهای حاصل از صادرات هم به ارزش کالاها و خدمات توليد شده در اقتصاد داخلی افزوده می‌شود. نکته‌ي درخور توجه که به نقطه‌ي ضعفی آشکار در اين نظام ارزش‌گذاری بدل می‌شود آن است که در محاسبه‌ي دو شاخص ياد شده، استهلاک ذخيره‌ي سرمايه‌ي طبيعی - که از بهره‌برداری اقتصادی و تخريب محيط‌زيست ناشی می‌شود - منظور نمی‌گردد. بحراني كه در زمانه‌ي كنوني و به دنبال كم‌عنايتي آشكار برخي از دولتمردان و زنان ايران، ابعادي نگران‌كننده‌تر يافته، به نحوي كه عالي‌ترين مقام جمهور كشور در جمع مردم خراسان رضوي به منابع طبيعي هشدار مي‌دهد كه نبايد سد راه توسعه قرار گيرد! به عنوان مثال، بر پايه‌ي پژوهشي كه با هدايت گروه اقتصاد كشاورزي دانشگاه تربيت مدرس و به هدف بررسي وضعيت پايداري منابع طبيعي كشور به انجام رسيده است، دستاوردِ تلاش مسئولانِ حوزه‌ي محيط‌زيست و منابع‌طبيعي ايران در طول دوره‌هاي پنج‌ساله‌ي نخست و دوم برنامه‌هاي توسعه، در مقايسه با ميزان تخريبِ اندوخته‌هاي طبيعي تجديد‌شونده‌ي (جنگل و مرتع) كشور در طول 10 سالِ موصوف (77- 1368)، با ترازي منفي مواجه شده است. به عبارت ديگر، ميزان تشكيل سرمايه‌ي خالص يا افزايش در مقدار ارزش منابع‌طبيعي در هر دو بخشِ جنگل و مرتع كمتر از ميزان تخريب و استهلاكِ اين منابع بوده است ؛ خسارتي كه ارزشِ ريالي آن تنها در دو بخش جنگل و مرتع، بالغ بر 1454 ميليارد ريال (نزديك به پنجاه برابرِ كل بودجه‌ي مؤسسه‌ي تحقيقات جنگل‌ها و مراتع در سال 1381) تخمين زده مي‌شود . درحقيقت، ارزش سرمايه‌گذاري‌های صورت گرفته در اين دو بخش که معادل 5/31 درصد کل سرمايه‌گذاري انجام گرفته در بخش كشاورزي بوده (5/446 ميليارد ريال)، تقريباً با ميزان اُفت ارزش اندوخته های طبيعی جنگل و مرتع کشور در طول فقط نخستين برنامه‌ي 5 ساله برابر شده است . اين ارقام نشان مي‌دهد كه رشد اقتصادي 5/3 درصدي كشور در دوره‌ي مزبور ، نمي‌توانسته رشدي واقعي باشد، چرا كه بدون لحاظ ملاحظات زيست‌محيطي و محاسبه‌ي ميزان تخريب سرمايه‌هاي طبيعي، بدست آمده است. 
    وزير محترم جهاد كشاورزي، آقاي اسكندري عزيز؛ رئيس محترم سازمان حفاظت محيط زيست، خانم دكتر واعظ جوادي گرامي و رؤساي محترم فراكسيون محيط زيست و كميسيون كشاورزي، آب و منابع طبيعي مجلس شوراي اسلامي، آقايان محمد جعفر سادات موسوي و سيد جاسم ساعدي!
    باور كنيد اگر عالي‌ترين مقام اجرايي كشور اينگونه بي‌مهابا از سد راه بودن منابع طبيعي در برابر چرخ توسعه شكايت مي‌كند و رسانه‌ها آزادانه – بدون هيچ جرح و تعديلي -  آن را منتشر مي‌كنند، بزرگترين انتقاد نه به ايشان كه به شما دستياران و مشاوران عالي‌رتبه در تيم دولت مهرورزي و نمايندگان مسئول اين حوزه در مجلس شوراي اسلامي بر‌مي‌گردد؛ به شمايي كه بايد يادشان مي‌انداختيد، نخستين گام براي اثبات مهرورزي به مردم، حفظ حرمت طبيعت و مهرورزي با همه‌ي زيست‌مندان عالم است. به قول زنده ياد سهراب سپهري: اگر ما بتوانيم مردم (و مسئوليني) را در ايران بجا آوريم كه دلشان براي آب خوردن يك كبوتر يا سيراب شدن يك سپيدار بسوزد، بي‌گمان آن مردم (و آن مسئولين) اجازه‌ي رواداشتن هيچ ظلم و بي‌عدالتي را به هموطنان خود نيز نخواهند داد؛ چه رسد به تحمّل ناهنجاري‌هاي شتابناكي كه پيوسته بر شمار و غلظت آنها در زيست محيط وطن افزوده هم مي‌شود.