پارک ملی گلستان و یک نابخردی آشکار دیگر - 1
بيش از چهار سال پيش، يعني در سپيده دم سوّمين روز از شهريورماه 1381، نگارنده در معيت يك گروه كارشناسي راهي استان گلستان شد. گروهي شش نفره مركب از آقايان دكتر محمّد خسروشاهي، دكتر حسن روحيپور، مهندس هاشم كنشلو، مهندس محمّد فياض، مهندس محمّد فتاحي و مهندس مجيد حسني كه به فرمان مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور و پس از وقوع چندين رخداد سيل فاجعهبار در حوزهي آبخيز تنگراه، تصميم گرفته بود تا به شيوهاي علمي مهمترين دليل يا دلايل اين رخدادهاي سريالي غمانگيز واقع در گوشهي شرقي استان گلستان را كه منجر به نيستي بيش از 600 نفر از هموطنان عزيزمان و نابودي سازههاي زيربنايي و اراضي كشاورزي، همچنين ويراني بخشي از پارك ملّي و ارزشمند گلستان را فراهم كرده بود، بررسي و اعلام كند.
به سخني ديگر، مهمترين انتظاری که از گزارش تحليلی اين گروه میرفت، يافتنِ پاسخی بر اين پرسش است که با توجه به ثابتبودنِ ويژگيهای طبيعی منطقه (اعم از مختصات هندسی آبخيز، خصوصيات اقليمی و يا مؤلفههای زمينشناسی و ...)، مهمترين دليل يا دلايلِ اين رخدادِ فاجعهآفرين چه بوده است؟
نوشتار پيشرو، با توصيفِ پارهای از مهمترين مشاهدات از عرصهي وقوع سيل و جمعبندی ستادههای موجود اقليمی، پيکری و کاربری اراضی، برخی از محدوديتها و نارساييهای بازدارندهای که سبب شده در آن مقطع نتوان پاسخی قطعی به اين پرسش داد را مورد اشاره قرار داده است؛ هرچند که به نظر میرسد، با تلاشی که به منظورِ فراکافتِ گرانيگاهِ اين رويداد، به عمل آمده، امکان پاسخی درخور به پرسشِ ياد شده، همان زمان نيز فراهم شده بود.
آشكار است كه بهانهي پرداختن به اين موضوع، دستور پرسشبرانگيز عاليترين مقام حافظ محيط زيست كشور است كه سرانجام بر مقاومتهاي چندينسالهي سازمان و دوستداران محيط زيست خط بطلان كشيده و مجوز تخريب بخش ديگري از پارك ملّي زخمي و رنجور گلستان را صادر كرد تا عملاً در انديشهي مجلس ختم اين پارك 50 ساله باشيم!!
به هر حال، وقتي عاليترين مقام اجرايي كشور به راحتي از منابع طبيعي با عنوان «سد راه توسعه بودن» سخن ميگويد، معلوم است كه عاليترين مقامش در حوزهي محيط زيست هم بايد چنين فرماني را صادر كرده و بقيهي مقامها در بخش متولّي منابع طبيعي كشور هم ترجيح دهند اخبار مربوط به استيضاح وزير متبوع خويش را پيگيري كنند تا ...