در نيمه‌ي شمالی کره‌ي زمين، يعنی يگانه سياره‌ي ظاهراً دارای حياتِ منظومه‌ي شمسی، به مختصات 25 درجه و صفر دقيقه تا 39 درجه و 47 دقيقه‌ي عرض شمالي و 44 درجه و 2 دقيقه تا 63 درجه و 20 دقيقه‌ي طول شرقي، يکی از ديرينه‌ترين کهن‌زادبوم‌های تمدّن بشری استقرار يافته که ايران-َ ش می‌نامند؛ گستره‌ي پهناوری که به تنهايي بيش از 3 برابرِ بزرگترين کشور اروپا وسعت دارد (از نظر وسعت، فرانسه با 547026 كيلومتر مربع، چهل و پنجمين كشور جهان است، درحالي كه ايران رتبه‌ي هفدهم  را در اختيار خود دارد. چنين است که مساحت ايران به تنهايي بيشتر از مجموع مساحت شش كشور اروپايي آلمان، فرانسه، ‌انگلستان، ايتاليا،‌ هلند و ‌بلژيك است).

     نخستين شناسه‌ي قلمرويي که ايران را در خود جای داده (نيمه‌ي جنوبي منطقه‌ي معتدله موسوم به منطقه‌ي پرفشارِ مجاور حاره)، غلبه‌ي خشکی بر رطوبت و گرما بر سرما است؛ بدين معنی که اگر در ناحيه‌ای از اين قلمرو  با آب و هوايي سرد يا مرطوب مواجه شويم، علّت را نه در عرض بالای جغرافيايي که در ويژگی پيکری و ارتفاع بالای عرصه‌ي مورد بحث يا نزديکی به دريا بايد جستجو کرد. به سخنی ديگر، هر چند عرض جغرافيايي ايران‌زمين، مؤلفه‌ای کاهنده در تنوّع اقليمی کشور محسوب می‌شود؛ امّا ديگر ويژگي‌های طبيعی سرزمين  (نظير شرايط توپوگرافيک و دامنه‌ي بردباری قابل توجّه گونه‌های گياهی مستقر در آن) سبب شده تا شاهد يکی از متنوّع‌ترين و ناهمتا‌ترين زيست‌اقليم‌های جهان در ايران باشيم. استاد فرج‌الله محمودی در توصيف اين ويژگی می‌گويد: «گسترش سامانه‌ي چين‌خوردگي‌های آلپی و حجم و روند ناهمواري‌های موجود در آن، به طور نسبی وسعت قابل توجهی از باختر و شمال ايران را از چنگال مهيب کم‌آبی رهانيده و در ساير نواحی، در تعديل اثار شوم آن، نقش نسبتاً سازنده‌ای داشته است.»