ايرانيان ؛ به سياههاي از «ترين» ها نيازمند نيستند!
يادم ميآيد مجلهي سياست خاورميانه(JOURNAL OF MIDDLE EAST POLICY) ، در شمارهي نخست از سال هفتم خويش(مارس 2001)، طي مقالهاي به نقد برنامهي دوّم پنجسالهي كشور پرداخته بود و ضمن رد توجيه برخي مديران دولتي كه دليل تحققِ كمتر از 65 درصد اهداف پيشبيني شده در برنامه را، به تحريم اقتصادي و كاهش قيمت نفت ربط داده بودند، نوشت: « دستگاه برنامهريزي ايران بايد به سمت شفافيت ، خلاقيت و كارايي حركت كند. اين دستگاه با يكدهمِ نيروي كار و يكپنجم بودجهي خود ميتواند برنامهاي ميانمدت و ساده را بر مبناي سناريوهاي مختلف تدوين كند.»
راست آن است كه به رغم گذشت بيش از 5 سال از انتشار اين مقاله، هنوز هم بايد اعتراف كرد كه دريافت فوق كماكان در نظام برنامهريزي و اجرايي كشور مصداق دارد. راستي! آيا تأسفبار نيست بيگانگان زودتر از ما، دليل ناكارآمدي را تشخيص دهند و به زبان بيزباني اشاره كنند كه ايرانيان براي آفرينشِ زيرساختهايي كه هر كشور آباد، آزاد و مستقل بدان محتاج است، بيش از آنكه به سياههاي از «ترين»ها نيازمند باشند؛ بيش از آنكه به ساخت بزرگترين، بلندترين، گرانترين، طولانيترين، مجهزترين، پيشرفتهترين … سد، برج، دانشگاه، آزادراه، بيمارستان، تونل، خودرو و همهي آنچه كه مديريتي سختافزاري يا صرفاً سازهاي، متكي بر فناوري پرهزينهي روز(مدرن) را ميطلبد، نيازمند باشند؛ محتاجِ اعمال مديريتي اغلب نرمافزاري يا غيرسازهاي، شفاف و هوشمند هستند؛ مديريتي انعطافپذيركه نهتنها هزينهاي به مراتب كمتر را بر سرمايهي ملي تحميل ميكند، كه پايداري نسخههاي تجويزي آن نيز در طول زمان بيشتر و مؤثرتر خواهد بود و ميتواند مشاركت و همدلي بيشتري را در راهِ تحقق اهدافش برانگيزد.
در اين خصوص، اگر مجالي بود، بيشتر خواهم نوشت ...
پيوست:
- احتمال توقف پروژه آزادراه تهران – شمال ؛ بهترين احتمال زيستمحيطي سال!
- خدانگهدار پارك ملي گلستان!