از اختصاصات مهم حوضه‌ي آبخيز درياچه‌ي نمک، غلبه‌ي اندک بوم‌سازگان‌های (اكوسيستم) دشتی بر کوهستانی است، به نحوی که افزون بر 3/46 درصد حوضه (42979 کيلومتر مربع) را مناطق کوهستانی تشکيل می‌دهند؛ اين در حالی است که يکی از دلايل سيل‌خيزی اغلب حوضه‌های آبخيز کشور (مثل حوضه‌ي آبخيز مُند)، غلبه‌ي سهم کوهستان بر دشت است.
     نکته‌ي ديگر آن است که محدوده‌ي مورد مطالعه بخش باختری از حوضه‌ي آبخيزِ بزرگتری به نام حوضه‌ي مرکزی را تشکيل می‌دهد؛ حوضه‌ي مرکزی خود يکی از 5 حوضه‌ي آبخيز اصلی کشور در تقسيم‌بندی تماب (سازمان تحقيقات منابع آب) محسوب می‌شود که بر پايه‌ي يك بررسي 16 ساله (81-1365)، ضريب تغييرات حجم منابع سطحی آب آن (74/33)، کمترين ميزان در بين 4 حوضه‌ي ديگر بوده و به ميانگين کشوری (88/33) نزديک‌تر است (تماب، 1382).
     اين حوضه در ميان 37 حوضه‌ي آبخيز کشور با 35 دشت، دارای بيشترين تعداد دشت بوده که مطابق تقسيم‌بندی طرح جامع آب کشور (جاماب، 1369) در 6 زيرحوضه‌ي اصلی به نام‌های شور، کرج و جاجرود، کاشان، قم، اراک و قره‌چای پراکنده‌اند.
     البته آشکار است که با توجه به تعريف حوضه‌ي آبخيز، تعداد زيرحوضه‌های آبخيز درياچه‌ي نمک می‌تواند به مراتب بيشتر باشد. به عنوان مثال، قديمی عروس محله (1377) در پژوهش خويش، محدوده‌ي مورد مطالعه را به 29 زيرحوضه  بر مبنای ايستگاه‌های رسوب‌سنجی موجود در آن تقسيم کرده است.  
     نکته‌ي حايز توجه آنکه در دو زيرحوضه‌ي اراک و کاشان هيچ رودخانه‌ي مهمی وجود ندارد، امّا در عوض دو رودخانه‌ي دايمی کرج و جاجرود در يک زيرحوضه قرار داشته و همچنين رودخانه‌های قره‌چای (وفرقان)، شور (خررود) و قم‌رود ديگر رودهای مهم منطقه را تشکيل می‌دهند. جالب آنکه بر پايه‌ي يک پژوهش دانشگاهی (وفاخواه، 1377)، ظاهراً متأثر از 5 زيرحوضه‌ي اصلی محدوده‌ي مورد مطالعه، 5 منطقه‌ي همگن تشخيص داده شده است كه روش تجزيه و تحليل تفكيكي نشان داد كه اين 5 منطقه‌ي همگن كاملاً متمايز از يكديگر بوده و متوسط بارندگي سالانه مهمترين متغيري است كه مناطق همگن را از هم تفكيك کرده است.