قدمت «بيابانزايي» در متون علمي چقدر است؟! - 1
85 سال پيش، در مجلهای موسوم به انجمن آفريقا، مقالهای از يک دانشمند انگليسی به نام «بوويل[1]»، چاپ شد که برای نخستين بار، مخاطبين خويش را با زبانی علمی از فرآيندی مخرب در شمال آفريقا آگاه میساخت؛ فرآيندی که ظاهراً نتيجهاش گسترش مرزهای فيزيکی بيابان بود. شش سال طول کشيد تا سرانجام، در سال 1927 ميلادی يک کاشفِ فرانسوی به نام لوئيس لاوودن[2]، نامی در توصيف آن فرايند برگزيد: بيابانزايی[3]، نام پيشنهادی لاوودن بود؛ نامی که تقريباً 22 سال را در گمنامی و خاموشی نسبی سپری کرد تا اينکه يک فرانسوی ديگر به نام «ابرويل[4]» کتابي را به رشتهي تحرير درآورد و برای نخستينبار از دانشواژهي بيابانزايي در پيشانی آن سود برد[5]. ابرويل که يک بومشناس بود، در پی سفری به منطقهي ساحل در آفريقا و در توصيف مناظر ناخوشايندي كه به چشم ديده بود[6]، بيابانزايی را واجدِ نزديکترين مفهوم به آنچه که اتفاق افتاده بود، يافت. با اين وجود، شايد كمتر كسي ميتوانست بپذيرد، آن ضايعهي زيستمحيطي محلي و مهجور[7]، در كمتر از 30 سال به يكي از بزرگترين و شناختهشدهترين بحرانهاي حياتي جهان معاصر تبديل شود؛ بحراني كه هماكنون حدود يکهزار و سيصد ميليون انسان ساكن در بيش از 110 كشور (نزديك به سه پنجم كشورهاي جهان)[8]، از اثرات زيانبارش در رنج هستند و پيامدهاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي آن بيشك، ساكنان ديگر نقاط زمين را چنان متأثر خواهد ساخت که پيکار با آن را معادل پيکار با فقر قرار دهند[9].
[۱] E. Bovill
[۲] Luies Lavvden
[3] Desertification
[4] A. Aubreville
[5] عنوان کامل اين کتاب که توسط ابرويل در سال 1949 و به وسيلهي انتشارات:
"Société des Editions Géographiques, Maritimes et colonials " در پاريس به چاپ رسيده بود، عبارت است از:Désertification de I'Afrique Tropical Climats, foréts" "
[6] تخريب جنگلها و اراضی کشاورزی در اثر بهره برداری بیرويه و خشکسالی.
[7] در منطقهای که به نظر میرسيد فاصلهي زيادی با مناطق امن اروپا، آمريکا و آسيا داشته باشد!
[9] هاما آربا ديالو، دبير اجرايی پيمان (کنوانسيون) مهار بيابانزايي، میگويد: «اصولاً پيکار با بيابانزايی، همان پيکار با فقر است.».