تبريك و تسليت به پاسداران طبيعت ايران!

در اين چند روزه، صحنهي خبري ايران در حوزهي محيط زيست، آكنده از ناسازههايي مسرتبخش، امّا بنيانكن بود!!
نخستين خبر آنكه
ايران در رديف پنج كشور نخست دنيا از دو منظر قرار گرفته است!
هم از منظر جاذبههاي بومگردي (اكوتوريسم) و هم از منظر تخريب منابع طبيعي!
دوّمين خبر آنكه
شمار صنايع آلودهكننده در كشور رو به كاهش نهاده است!
سوّمين خبر، امّا
حكايت از بحرانيترين شرايط حاكم بر پارك ملّي درياچهي اروميه دارد!
چهارمین خبر:
خزر هم به عنوان يگانه دريايي در جهان معرفي شد كه ساحل ندارد!
چشم مسئولين روشن!
پنجمين خبر:
يك ايراني، پیشنویس كنوانسیون بینالمللی اكوتوریسم را – براي نخستين بار - به برنامهي محیط زیست سازمان ملل ارايه كرد.
ششمين خبر:
مرگ هزاران قطعه ماهي بر اثر ورود فاضلاب صنعتي مجتمعهاي پتروشيمي استان خوزستان به خليج فارس!
هفتمين خبر:
مصرف سوخت مازوت در نيروگاه حرارتي شازند اراک ، روزانه حدود 400 تن انواع ترکيبات گوگردي در محيط زيست منطقه منتشر مي کند.
و سرانجام هشتمین خبر ميگويد:
در اقدامي شايان تقدير، پايتخت ايران هم به جمع 54 عضو ديگر كنوانسيون محيط زيست شهري پيوست.
اين يعني: ستارههاي پيشرفت قرار است به تهران هم برسند!
خُب حالا با اين اوصاف، بيشتر بايد از فرط شادي پاكوبيد و دستافشاني كرد يا متأثر از غم ، شيون سرداده و بر سينه كوبيد؟!
پیوست:
این هم برای اینکه باور کنید: آسمان هر کجا همین رنگ است!
حفره لايه ی اوزون بر فراز قطب جنوب مجددا گسترش يافت!
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.