يك پرسش زعفرانی!
![]()
چرا اسپانيا بزرگترين تاجر زعفران دنيا لقب ميگيرد، درحالي كه بین 80 تا ۹۶ درصد از زعفران جهان (بیش از ۲۲۰ تن در سال)، در ايران توليد ميشود؟! كافي است بدانيم قيمت جهاني هر تن زعفران، 500 هزار دلار است (به قيمتهاي سال 2001)؛ ليكن به دليل فقدان صنايع بستهبندي و عدم مهارت به اصول علم روز بازاريابي، مجبوريم زعفران خود را به صورت فله و با قيمتي نازل به اسپانيا صادر كنيم، تا جهان، اسپانيا را به خاطر طعم زعفرانِ استثنايياش بستايد! آيا تأملي جدي در حوزهي علم بازاريابي و بستهبندي كالاهاي كشاورزي، نميتواند يا نبايد در اولويت محورهاي راهبردي كشور جاي داشته باشد؟!
آيا ميدانيم كه فقر ما در حوزهي بستهبندي، انتقال و توزيع مناسب كالاهاي كشاورزي، سببساز نابودي حدود 30 درصد از كل توليد كشاورزي ایران در سال است؛ آن هم توليدي كه در اغلب اوقات به بهاي تزريق روزافزون كودهاي شيميايي و آفتكشهاي خطرناك و شورشدن اراضي . كاهش سطح سفرههاي آب شيرين به سرزمين تحميل ميشود!! آيا شناسههاي بيابانزايي را در صادرات زعفران نميبينيم؟!
بي دليل نيست كه برخي از صاحبنظران، مشكل بزرگ اقتصاد ايران را چنين معرفي ميكنند:
«ما هنوز درنيافتهايم فروش يك كالا نيازمند نرمافزار مديريتي و تكنيكي بسيار پيچيدهتري نسبت به توليد آن است.»
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.