آيا پيشينيان در مواجهه با طبيعت ، يكسره مثبت عمل کردهاند؟! - 1
بركامهي وجود بارقههايی از خردمندی و کاردانی در شيوهي برخورد پيشينيان با زيستبوم شکنندهي خويش، واقعيتي كه در پستهاي پيشين به مواردي از آنها اشاره شد؛ شوربختانه بايد اعتراف كرد كه نميتوان و نبايد يكسره تمامي عملكرد پيشينيان را در مواجهه با طبيعت مثبت ارزيابي كرد. به سخني ديگر، شواهد و شناسههای قابل توجهی نيز وجود دارند كه ثابت ميكنند، در طول قرون گذشته تا به امروز، نابخرديها و جهل پارهای از حکومتهای محلی و مرکزی در استفاده از سرزمين و مواجهه با بيابانزايي به همراه فشار ناشی از افزايش جمعيت، تخريب اراضی را تشديد كرده و دامنهي محدودههاي طبيعي بياباني را از آنچه كه بايد باشد، فراتر برده است.
هانتينگتون به سال 1903 در كتابش با عنوان « نبض آسيا - The pulse of Asia» مينويسد: «امروز گذراندن يك سپاه از حاشيهي بلوچستان ، غيرممكن است و اشاره به گفتهي سنت جان ميكند ، كه در عصر ما براي كراتروس واقعاً مشكل ميبود، كه فيلها و بار سنگينش را از هيرمند ، از طريق سرزميني كاملاً ناآبادان ، به نرماشير برساند.»
پژوهشهاي باستانشناسي كه اخيراً در شهر سوخته واقع در منطقهي سيستان به انجام رسيده است، نشان ميدهد كه بقاياي نوعي موريانه و سوسك چوبخوار بر روي اشياي چوبي كه قدمت آنها حدود 5 هزار سال تخمين زده ميشود، يافت شده است. با توجه به اينكه چنين حشراتي معمولاً در محيطهاي جنگلي گرم و مرطوب زندگي ميكنند، كارشناسان به اين نتيجه رسيدهاند كه در آن زمان، منطقهي هيرمند و سيستان به احتمال قوي سرسبز و پوشيده از درختان جنگلي بوده است. گفتني است، حتي بررسيهای اخير نشان داده كه تراز زمينهاي زير كشت و پوشش گياهي امروز، ناشي از فرآيندهاي فرسايشي، حدود 3 متر از زمينهاي زير كشت هزارهي سوم پيش از ميلاد پايينتر است؛ واقعيتي كه در شهر بيشابور و معبد آناهيتا (در مجاورت شهرستان كازرون) كاملاً نمايان است. نكتهي حايز اهميت ديگر در مورد شهر سوخته آنكه مطابق قراين موجود، اين شهر حدود 1000 سال به حيات خود ادامه داده و شايد يكي از دلايلي كه سبب متروكه شدن آن (افزون بر آشوبهاي سياسي و اجتماعي) در 2200 سال پيش از ميلاد شده است، كاهش منابع آب و اُفت بارآوري زمينهاي منطقه باشد.
پیوست: