شناسههايي بر هوشمندي ايرانيان باستان در مواجهه با طبيعت - 2
متجاوز از 2500 سال پيش، دولت هخامنشي، شبكهي پيچيدهاي از تأسيسات آبياري ايجاد كرده بود كه جلوي طغيان آب رودخانهها را گرفته و در خشكساليها ذخاير مورد نياز آب را تأمين ميكرد. از نوشتههاي هردوت چنين برميآيد كه در آن زمان، منابع آب دولتي بوده و حكومت توانسته بود با مهار 20 ميليارد مترمكعبِ آن، حدود 5/1 ميليون هكتار زمين را آبياري كند.
هم اکنون در تختجمشيد، كتيبهاي معروف وجود دارد كه بر روي آن جملهاي بدين مضمون از كوروش، بنيانگذار سلسلهي هخامنشي، درج شده است: «خداوند اين كشور را از دشمن ، از خشكسالي و از دروغ حفظ كند.» دريافتی که نشان میدهد نياکانِ ما تا چه اندازه از خطرات خشکسالی آگاه بوده و با همرديف قرار دادنِ آن با دشمن بيگانه، عقوبتهای آن را از نزديک لمس کرده بودند. حتا مهندسی سازههای ساختمانی (طاقهای ضربی، بادگيرها، آبانبارها، يخچالهای طبيعی و بهرهگيری از ويژگيهای گرمايشی و روشنايي جهات جغرافيايی) و مواد به کار رفته در آنها جملگی حکايت از آن دارند که پدران ما، بيشترين تلاش خويش را برای همسازی با طبيعت گرم و خشکِ زيستبومهای مرکزی و شرقی کشور به کار بسته بودند.
در اين تصوير – كه ارديبهشت ماه سال جاري به ثبت رسيده است - ميتوانيد نمونهاي از اين يخچالها يا يخدانهاي سنتي را در بيارجمند مشاهده كنيد.
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.