قابليت بياباني‌شدنِ ايران مركزي به احتمال زياد با دوره‌هاي ناپايدار (رگسيستازي) زمين، كه امكان رويش گياهي و توليد زيست‌توده - Biomass -  را به كمينه مي‌رساند، منطبق بوده است. برپايه‌ي شواهد بدست آمده، آب و هواي ايران‌زمين، بين 180 تا 200 ميليون سال پيش (دوره‌ي لياس)، يعني زماني كه در عرض‌هاي شمالي كمتر از 10 درجه قرار داشت، گرم و مرطوب بوده است، ليكن به موازات حركت‌هاي قاره‌اي، بيشترِ قلمرو جغرافيايي ايران در عرض‌هاي 25 تا 35 درجه (كمربند بياباني جهان) استقرار يافت كه اين رخداد به همراه پاره‌اي ديگر از عوامل محيطي، زمينه‌سازِ حاکميتِ شرايط بياباني بر اغلب نواحی ايران در متجاوز از يک تا دو ميليون سالِ پيش (دوران نئوژن و كواترنر) شد.
    بنابراين، هر چند زمان زيادی از پيدايش بيابان در ايران می‌گذرد، اما اين زمانِ طولانی، در مقايسه با هنگامه‌ي شکل‌گيری نخستين بيابان‌ها در جهان در 400 الی 570 ميليون سال پيش - مربوط به دوران نخست زمين‌شناسی (کامبرين تا سيلورين)، موسوم به کهن‌زيست (پالئوزوئيک) تحتانی -  بسيار ناچيز می‌نمايد؛ بيابان‌هايی که خود در شمارِ يکی از جوان‌ترين پديده‌های طبيعی سياره‌ي  4600 ميليون ساله‌ي زمين جای می‌گيرند؛ آنهم سياره‌ای که دست‌کم از 10 ميليارد سال تاريخ کهکشانِ هستی بی خبر است.
    چنين است که حتا اگر سرآغازِ بيابان‌زايي در جهان را تا 5 هزار سالِ پيش و همزمان با زوال نخستين تمدن‌هاي بشري در بين‌النهرين هم امتداد دهيم، باز هم در قياس با ارقام فوق، کسری از ثانيه را هم دربر نخواهد گرفت. با اين وجود، اين پديده‌ي جنينی توانسته با متأثر‌کردنِ عرض حيات در زمانی کوتاه و شتابی حيرت‌انگيز، عقب‌ماندگی خويش را در طول آن جبران کند.

 پیوست:

تخریب و آتش سوزی های باغهای قصردشت شیراز ادامه دارد ...