چرا طرحهاي توسعه در ايران ، ديرتر و پرهزينهتر به پايان ميرسند ؟!
آنچه در اين پست خواهم گفت، شايد باورش براي آن گروه از دولتمردان و زناني كه به راحتي از بياهميت انگاشتن منابع طبيعي سخن ميرانند، اندكي دشوار باشد! هم آناني كه براي خوشامد مستمعين اغلب تحت فشار[1] و ناآگاه يا كسب اطمينان از حمايت جناح سياسي حامي خود، اولويت ملاحظات زيستمحيطي را عملاً به پايينترين رتبهي ممكن در برنامههاي توسعهي ملّي تنزل ميدهند.
افزون بر نيم قرن پيش - يعني به سال 1950 ميلادي - كاپ[2] به صراحت هشدار داده بود: «نتايج معكوسِ ديرهنگامِ رشد اقتصادي بر محيطزيست غيرقابل انكار است». مطالعاتی که به وسيلهي رپتو و همکاران در سال 1989 با استفاده از دادههای بخش نفت و جنگلداری در اندونزی به انجام رسيد هم به نتايجی مشابه ختم شده و نشان داد رشد توليد خالص ملّی کشور در فاصلهي سالهای 1971 تا 1984 با احتساب تخريب صورت گرفته در محيطزيست، بسيار کمتر از ارقامی است که پيشتر اعلام شده و تنها 4 درصد بوده است. به سخنی ديگر ، رشد اقتصادی نمیتواند بدون به حسابآوردنِ منابعطبيعی و تغييراتی که در آن ايجاد میکند، تداوم يابد.
رخدادِ ديگري كه هر روز بر اهميت آن افزوده ميشود، ناديدهانگاشتنِ يكي از دلايل طولانيشدن و افزايش هزينهي تمامشدهي طرحهاي به اجرا درآمده و کالاهای توليدشده است. در حقيقت شايد بتوان از جمله ضرورتهای اساسی کشور را اعمال دقيق هزينههای زيستمحيطی در محاسبات تمامشدهي کالا و خدمات دانست؛ مؤلفهای که عدم توجه به آن تاکنون موجب ناپايداری بسياری از برنامهها و پرداخت هزينههای گزاف جبران خسارت شده است. بر پايهي مطالعهای که نتايج آن برای نخستين بار در همايش «چالشها و چشماندازهاي توسعهي ايران» ارايه شد، مشخص شده که در شمارِ قابل توجهی از طرحها و برنامههای به اجرا درآمده، نسبت درآمد به هزينهها بدون توجه به مخارج مربوط به محيطزيست ، بزرگتر از عدد يک و اميدبخش بوده است ، امّا پس از اعمال هزينههای زيستمحيطی قدر مطلق عدد مذکور کوچکتر از يک شده است.
مثلاً چنانچه پارهاي از هزينههاي زيستمحيطي، نظيرِ هزينهي مربوط به فرسايش خاك در مراتع را مدنظر قرار دهيم، آنگاه ضريب منفعت طرحها از 3/1 به 7/0 تنزّل خواهد يافت و براي زراعت فارياب گندم در دشتهاي بحراني از نظر زيرزميني، اين ضريب از 25/1 به 4/0 كاهش مييابد (در وضعيت محاسبهي هزينههای جبران بيلان آبی)[3]. از اين رو، انتظار میرود نهتنها لحاظِ هزينههای زيستمحيطی، به منطقیتر و واقعیتر شدنِ محاسبات برنامه کمک کند، بلکه بتواند برنامهريزان را هرچه بيشتر به سوی همگامی با استعدادهای طبيعی سرزمين و منطبق با اصول آمايشی مربوطه رهنمون سازد.
اهميت چنين دريافتهای زنهاردهندهای، هنگامي بيشتر رُخ مينمايد كه بدانيم هزينهي لازم براي تخريب 100 هكتار سرزمين آبادان، اغلب، كمتر از هزينهي آبادكردنِ دوبارهي يك هكتار زمينِ ناآبادان است؛ ترجمان اين مفهوم آن است كه هزينهي جبران اشتباهاتِ زيستمحيطي چنان سنگين شده و ميشود كه اگر دير چارهجويي كنيم، ديگر سرمايهاي براي جبرانِ مافات وجود نخواهد داشت؛ حقيقت تلخي كه بيش از دو هزار سال پيش، ويرجيل، شاعر انديشمند رومي در سرودهاي تكاندهنده، آن را به آيندگان زنهار داده بود:
آسان است پايينرفتن از دوزخ
چرا كه درهاي تاريك دوزخ
همواره شبان و روزان گشوده است
امّا بازگشتن به سوي بهشت و روشنايي روز
رنج است و محنت بسيار[4]
غمانگيز نيست كه قريبِ دوهزار و هفتاد سال پس از ويرجيل، هنوز نيز به آساني از پلههاي دوزخ پايين ميرويم و فراموش كردهايم كه راه بازگشت تا چه اندازه دشوار و جانفرسا خواهد بود؟
وضعيت نگرانکنندهي اندوختههاي طبيعي زادبوم، خود گواهی است بر اين مدعا؛ چرا که به نظر نمیرسد، پايداري كمّي و كيفي آنها هيچ زمان چون امروز، چنين در مخاطره بوده باشد؛ مخاطراتي كه با وجودِ جدي بودن، متأسفانه نتوانستهاند در تغيير سمت و سوي ملاحظات راهبردي كشور آنچنان که بايد، توفيقي بدست آورند و كماكان شاهديم كه نيازهای اجتماعي، اقتصادي و سياسي اغلبِ برنامههاي توسعه، بر خواهشها و ملاحظات زيستمحيطي ارجحيت داشته و راهبردها، بر بنيانِ مهمترين اولويتهاي زيستبوم آفريده نميشوند. اين در حالی است که بر پايهي آمارهای بانك جهاني: «سالانه بيش از 15 درصد توليد ناخالص ملي كشورمان به دليل تخريب منابع طبيعي و آلودگي محيطزيست از ميان ميرود.»
با این وجود آیا سزاوار است که کماکان منابع طبیعی را سد راه توسعه پنداشته و مجوز تجاوز به عرصه های طبیعی را صادر کرده یا تشویق سازیم؟!
[1] آمارها حكايت از آن دارند كه معمولاً در هر سفر استاني رئيسجمهور چندين وانت نامه از مردم جمعآوري ميشود كه خواستار بررسي مشكلات خويش توسط شخص اوّل اجرايي مملكت هستند! رخدادي كه به تنهايي اوج فقر و تنگدستي مردم ، يا نااميدي ايشان از توان پاسخگويي مسئولين استاني را نشان ميدهد.
[2] Kapp
[۳] برگرفته از مقالهي «ضرورت برنامهريزي توسعه با احتساب هزينههاي زيستمحيطي»، ارايه شده در همايش چالشها و چشماندازهاي توسعهي ايران. تهران. مؤسسه عالي آموزش و پژوهش مديريت و برنامهريزي، کد بازخوانی: 11303.