اينک اغلب دانشمندانِ حوزه‌ي محيط­زيست بر اين باورند: شرط «پيدايش مسئوليت زيست­محيطی و التزام به رعايت قواعد آن در فعاليت اقتصادی» و نيز حصول اطمينان از اين که «تجارت، اهداف زيست­محيطی توسعه‌ي پايدار را تأمين می­کند»، وضع مقررات و شيوه­نامه­های جهانی برای تجارت است. چه، آنها معتقدند با جهانی­شدنِ تجارت، نخستين موضوعی که از اهميتش کاسته شده و به حاشيه رانده می­شود، توجّه به پيامدهای تخريب و ويرانی محيط­زيست است. اين در حالي است كه بر پايه‌ي نگره‌ي هرمان دالی[1] در مورد پديده­ای به نام «رشد غيراقتصادی»: اين احتمال که در اثر شتاب رشد، هزينه­ها بيشتر از منافع افزايش يابد، کاملاً محتمل است؛ رخدادی که در صورت تحقق، شهروندان را به عوض ثروتمند­تر کردن، فقيرتر خواهد ساخت (Daly و Cobb، 1989). به همين دليل، بسياری از دانشمندان محيط­زيست با تجارت آزاد[2] مخالفت کرده و ترديدي ندارند که بازار در حمايت مطلوب از ارزشهای زيست­محيطی با شکست مواجه می­شود. از اين رو، گروهِ ياد­شده اساساً رشد اقتصادی را پديده­ای ناسازگار با زيست پايدار معرفی می­کنند. در مقابل، کسانی هم وجود دارند که رشد اقتصادی را نخستين شرط لازم برای دست­يابی به محيط­زيست سالم و ريشه­کنی فقر می­دانند. آنان پيرو نظريه­ای هستند که می­گويد: «تجارت آزاد بين­المللی رفاه جهانی را به بيشينه‌ي خود خواهد رساند»؛ نظريه­ای که برای نخستين بار توسط آدام اسميت (پدر علم اقتصاد) بيان شد و پس از آن طرفداران بسياری يافت.

در ادامه‌ي اين سلسله جستارها اين موضوع را بيشتر باز خواهم كرد.

 



[1] Herman Daly

[2] هرمان دالی معتقد است که «بازرگانی بين­المللی بدون قانون»، نام زيبنده­تری است تا «تجارت آزاد».