چرا نبايد منابع طبيعي را سد راه توسعه پنداشت؟ - 1
به دنبال سخنان بحث برانگيز رئيسجمهور در جمع مردم خراسان رضوي و تبعات تأسفبار آن براي مواهب طبيعي ارزشمند وطن - به ویژه رویشگاه ارس منطقه - ميكوشم تا دلايل پندار نادرست رئيس جمهور را شرح دهم. به ويژه آنكه متأسفانه اين سخنان نگران كننده از پژواكي درخور در بين محافل زيستمحيطي كشور برخوردار نشده و حتا فراكسيون محيط زيست مجلس شوراي اسلامي نيز هيچگونه واكنشي نسبت به آن نشان نداده است.
بر پايهي بند 13 از بيانيهي پايانی اجلاس ژوهانسبورگ، هم اکنون عقوبت نابخرديهای آدمی چنان وضعيت ناهنجاری را برای يگانه زيستبومِ مشترک ما رقم زده که اجماعِ شرکتکنندگان در همايش با ترسيم چنين تصويرِ زنهاردهندهای از شرايط امروزِ زمين به توافق میرسند:
«تخريب و خسارت محيطزيستِ جهانی هنوز ادامه دارد. تداوم روند نابودی تنوّع زيستی، تداوم کاهش ذخاير ماهيان و بيابانزايي که بيش از پيش زمينهای حاصلخيز را از بين میبرد، اثرات نامطلوب تغييرات آب و هوا که کماکان مشهود است، بلايای طبيعی که به طور مکرر و مخرّبتر وجود دارند و کشورهای در حال توسعه در برابر آنها آسيبپذيرند و تداوم آلودگيهای دريايي، آب و هوا که ميليونها حيات آراسته را مورد تهديد قرار میدهد.»
بر بنياد چنين هشدارها و افزايش شتابانِ آگاهیهاي عمومی از فجايع انسانساز است که بسياری از صاحبان انديشه و رأی در سراسر جهان معتقدند: محيطزيست میرود تا به يکی از بنيادیترين مؤلفههای تأثيرگذار در تبيين سياستهای کلان جهانی بدل شود؛ مؤلفهای که نهتنها هماکنون نيز بسياری از مؤلفههای ديگر را تحتالشعاع قرار داده است، بلکه میتوان با جرأت ادعا کرد: «هيچ تحوّل يا انقلاب سياسي، اجتماعي و اقتصادي در سدهي اخير نتوانسته است، همپای تحوّلات زيستمحيطي بر رفتار و بينش انسانها تأثير گذارد».
جالب آنکه گروهی حتا پا را از اين هم فراتر نهاده و شاخص يک جامعهي فرا صنعتی (Post- industrial) را با طرح يکی از عجيبترين فرضيههای زمان ما، يعنی: «محيط زيست عبارت است از برقراري ارتباط» پيگيری میکنند (Mowlana، 1994).
Mowlana, hamid. 1994: Civil society, Information society and Islamic society; In Information society and civil society. ed. 5. splichal, A. Calabrese and C. Sparks. Indiana (USA). purdue university press, 17p.
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.