محمّد نصرتي ، رئيس جامعه‌ي جنگلباني ايران هشدار‌هاي شديداً نگران‌كننده‌اي را طرح كرده است ؛ وي از شروع موج جديد زمين‌خواري و جنگل‌خواري در كشور خبر داده و اعلام داشته: «در حال حاضر، قبح تخريب جنگل ريخته شده و سازمان‌هايي كه بايد از جنگل حفاظت كنند، به آن توجه ندارند و هر طرح و برنامه دولتي كه مي‌خواهد در كشور، آزمايش شود، در دل جنگل اجرا مي‌شود.» نصرتي اين را هم گفت كه فكر مي‌كنند با واگذاري جنگل براي اجراي طرح‌ها مشكلات حل مي‌شود؛ در قالب طرح خودكفايي تا نوك زاگرس را هم شخم زدند، اما نتيجه آن تنها زمين‌خواري شد. او حتا اعلام كرد كه هم‌اكنون بعضي از تعاوني‌هاي مربوط به سازمان‌هاي مرتبط با حوزه‌هاي زيستي و كشاورزي، اقدام به فروش قطعاتي از جنگل‌هاي شمال تهران در سايه‌ي حمايت‌هاي سازمان متبوع خود كرده‌اند!!

     خوانندگان عزيز مهار بيابان‌زايي
    لابد يادتان هست كه چندي پيش رئيس جمهور هم در ملاقات رو در رو با مردم خراسان رضوي با صراحت به همكاران خود در وزارت جهاد كشاورزي هشدار داد:  «منابع طبيعي سد راه توسعه و سد راه مردم نشود.»  به دنبال همين اظهار نظر، برخي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي نيز چنان بر طبل توسعه كوفتند كه نتيجه‌ي آن از بين رفتن بيش از 40 هكتار از جنگل‌هاي ارس خراسان در ارتفاعات بالاي 2000 متر در عرض كمتر از 2 هفته و هجوم گسترده‌ي فرصت‌طلبان و متجاوزان به اراضي ملّي بود و به گزارش اعتماد ملي (ششم شهريورماه 1385) اين‌قدر به زمين‌خواران جسارت داد تا حتا مسوولان واحد حفاظت اداره‌ي منابع طبيعي كلات را مورد ضرب و شتم قرار دادند!
     

     خواستم بگويم: از ماست كه بر ماست!
     و خواستم بگويم: پژوهشگران اقتصادي ما در دانشگاه تربيت مدرس، با بررسي عملكرد برنامه‌هاي نخست و دوّم 5 ساله‌ي كشور در حوزه‌ي منابع طبيعي و محيط زيست به صراحت اعلام داشته‌اند: دستاوردِ تلاش مسئولانِ حوزه‌ي محيط‌زيست و منابع‌طبيعي ايران در طول 10 سال ياد شده، در مقايسه با ميزان تخريبِ اندوخته‌هاي طبيعي تجديد‌شونده‌ي (جنگل و مرتع) كشور در همان دوره‌ي زماني، با ترازي منفي مواجه شده است. واقعيتي تلخي كه در پست بعدي به ابعاد بيشتري از آن اشاره خواهم كرد.