درآمدي بر بيابانزايي، فقر و پايداري -1
امنيت غذايی چگونه بدست میآيد؟ چه زمان میتوان اميدوار بود که جريانهای کاهندهي کارايی سرزمين، مجالی برای فروسايی بيشتر در زيستمحيطِ ايران نيابند؟ کداميک از ابعاد فقر خطرناکتر است و مقابله با آن در اولويت نخست قرار دارد؟ آيا میتوان صفت پايداری را به توسعهای منسوب کرد که صرفاً اندوختههای طبيعی را تخريب نمیکند؟ منظور از جنبههای فراموششدهي شاخصهای فرهنگی چيست و چه ملاحظاتی را بايد در قلمرو پژوهشی اين حوزه لحاظ کرد؟ گرانيگاه برنامههای توسعه چيست يا چه بايد باشد و چرا؟ آيا درآمد سرانهي بيشتر ، همواره احساس رضايتمندی بيشتری را در پی خواهد داشت؟ و سرانجام آنکه پرداختن به جنبههای طبيعی بيابانزايي و کاوش دلايل فيزيکی آن ضرورت بيشتری دارد يا تقويت نگاهی غير سازهای و پرداختن به علل غير طبيعی آن در حوزهي عملکردهای انسانی؟
نوشتار پيش رو با طرح دريافتهای فوق، میکوشد تا در شش بخش، خوانندهي عزيز «مهار بيابانزايي» را با منظری ديگر برای نگريستن به يکی از مهمترين چالشهای زيستمحيطی ايران و جهان ترغيب کند.
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.