یک كشتار شرمآور دیگر ... این بار در استان همدان!
«هنگامي كه جانداري را ميكشيد، در دل با او بگوييد: همان نيرويي كه تو را ميكشد، مرا هم خواهد كشت و من هم خورده خواهم شد؛ زيرا همان قانوني كه تو را به دست من گرفتار كرد، مرا هم به دست تواناتري گرفتار خواهد كرد.»
جبران خليل جبران – پيامبر و ديوانه
از جبههي سبز همدان خبر ميرسد كه شوربختانه تمامي يكصد و سي رأس قوچ و ميش ارمني (يكي از گونههاي جانوري ارزشمند طبيعت ايران) موجود در منطقهي «نشر» واقع در 55 كيلومتري مركز استان همدان به دليل مديريت نابخردانهي ادارهي كل محيط زيست استان، طعمهي شكارچيان نابكار شده و از بين رفتهاند. واقعاً بايد افسوس خورد ... گونهاي كه با تمهيدات فراوان در طول چند سال اخير توانسته بوديم شمار آن را از سه به يكصد و سي رأس افزايش دهيم، به يكباره و با دستور توقف محيطباني در منطقه، همهي آن را از دست داديم!
ميگويم: نكند قرار است آن منطقه كاربري ويژهي اقتصادي يا ... پيدا كند و آن حيوانات بخت برگشته مزاحم بودهاند؟!
مسئولين محترم سازمان حفاظت محيط زيست؛ روي سخنم با شماست!
در آستانهي چهلمين روز شهادت «يحيي شاهكوه محلي» قرار داريم؛ سرباز جان بر كفي كه طبيعت وطن بيش از هر زمان ديگري براي محافظت از خويش به امثال او نيازمند است ... يادمان باشد كه آمارها چه ميگويند: درفاصلهي دو سرشماري سالهاي 1356 و 1380 حدود 90 درصد از شمار حيات وحش در ايران كاسته شده است. اين آمار تكاندهنده حكايت از آن دارد كه روند شتابناك و پسروندهي طبيعت ايران كه از ابتداي قرن حاضر آغاز شده است، طي 3 دههي گذشته نه تنها كاهش نيافته، بلكه ابعاد گستردهتري نيز پيدا كرده است. اين روند تا كجا تداوم خواهد يافت؟ سرنوشت طبيعت ايران و زيستمندان بي پناه آن چه خواهد شد؟
دستكم بياييم براي نجات آن ده درصد كاري بكنيم ... بياييم براي محيطبانان بيپناه طبيعت حرمتي درخور قايل شويم تا آن عاشقان بي توقع طبيعت بدانند كه اگر جانشان را در اين راه از دست ميدهند، كسي هست كه يادشان را گرامي دارد و خانوادهي عزيزشان را به شايستهترين شيوهي ممكن حرمت نهد.
براي همين است كه از شما هموطن عزيز كه هنوز لينك حمايت از اين عاشقان بيپناه طبيعت را امضاء نكردهايد، خاضعانه ميخواهم تا چنين كنيد و به جمع 5۴۴ همراه و همدلي بپيونديد كه پيش از شما اين كار را انجام دادهاند ... باشد كه روح آن سردار بزرگ طبيعت وطن از اين اقدام كوچك ما دلشاد و خوشنود شود.
از دكتر يوسف قريب، پيشكسوت گرانقدر اين حوزه نيز كه روي جلد آخرين شماره از ماهنامهي وزين «دهاتي» (شماره 36 - شهريور 1385) را به همين موضوع اختصاص دادهاند، صميمانه قدرداني ميكنم.