به طور كلي آن دسته از ويژگي‌های ضروری که هر شاخص انتخابی برای ارزيابي بيابان‌زايی بايد دارا باشند را مي‌توان در سياهه‌ي زير خلاصه كرد:

• کمی‌گرا بودن (Desirably quantitative)؛
• حساسيت بالا نسبت به تغييرات محيطی؛
• داراي پراکنش گسترده و قابليت دسترسي آسان Widely applicable))؛
• نسبتاً مستقل؛
• سهولت اندازه‌گيری و مقرون به صرفه‌بودن؛
• معرف وضع موجود باشند؛
• توانايی نمايش سرعت بيابان‌زايي؛
• تفاوت بين تغييرات ناشي از چرخه‌های طبيعی و فشارهای انسانی را نشان دهند؛
• وابسته به پديده‌های مهم بوم‌شناختی؛
• متناسب با شرايط منطقه‌ي مورد مطالعه.

    فرازناي سخن آنكه فرآيند دشوار و زمان‌برِ ارزيابی جريان بيابان‌زايي، هنگامی به واقعيت نزديک‌تر بوده و مقابله با بيابان‌زايي را کوتاه‌تر، ارزان‌تر، کاراتر و پايدارتر خواهد ساخت که معيارها و شاخص‌هاي در نظر گرفته شده براي آن واجد شش ويژگي زير باشد:

1. معيارهايی واقعی، مشخص و حتی‌الامکان ساده برای بررسی ابعاد گوناگون جريان بيابان‌زايي در نظر گرفته شود که معرفی گويا و بومی برای آن به حساب آيند؛
2. امکان ارزيابی معيارهای انتخابی در جنبه‌های چهارگانه‌ي وضع موجود، سرعت، استعداد طبيعی و خطر بيابان‌زايي وجود داشته باشد؛
3. ساده‌ترين، ارزان‌ترين و کاراترين شاخص‌های ممکن با توجه به ويژگي‌های منطقه‌ای برای اندازه‌گيری و تحليل معيارهای مربوطه برگزيده شود؛
4. معيارها و شاخص‌هاي تعيين‌شده، در بردارنده‌ي انحصاري ويژگي‌هاي عام زيست‌‌اقليم‌هاي خشك، نيمه‌خشك و خشك نيمه‌مرطوب و اختصاصات بومي آنها در زيست‌محيطِ ايران باشند؛
5. معيارهاي منتخب بايد به عامل بوجودآورنده‌ي بيابان‌زايي وزن بيشتري اختصاص دهند تا معلول آن؛
6. امکان پايش مستمر و واسنجی شاخص‌های مورد نظر، به هدف تکامل آنها وجود داشته باشد.