صفحه زيست محيطي شماره صفر روزنامه آينده نو

    مژگان جمشيدي، دبير صفحه‌ي محيط زيست «آينده نو»، در شماره‌ي صفر اين روزنامه به تلخي مي‌پرسد:  ... چرا بايد سالانه بيش از 20 ميليون تن فاضلاب تصفيه نشده و 45 هزار تن زباله را به خاك و آب ايران‌زمين تزريق كنيم؟ و چرا تنها خسارت ناشي از آلودگي هوا در تهران بايد از مرز 400 ميليارد تومان در سال ( يعني بيش از 40 برابر بودجه‌ي سالانه‌ي بزرگترين نهاد متولّي پژوهش در حوزه‌ي منابع طبيعي كشور) عبور كند؟ چرا 50 درصد پستانداران و 20 درصد پرندگان و 1700 گونه‌ي گياهي كشور بايد در معرض نيستي كامل قرار داشته باشند ... و سرانجام چرا بايد سيل گلستان، نه براي يك سال، كه براي همه‌ي سال‌ها، تراژدي كابوس‌وار و پايدار زندگي در تنگراه باشد؟! ... وي مي‌گويد «آينده‌ نو» در شرايطي پا به عرصه‌ي حيات ژورناليستي و اطلاع‌رساني در حوزه‌ي محيط زيست ايران و جهان مي‌نهد كه: «تعداد خبرنگاران و روزنامه‌نگاران متخصص محيط زيست در كشور هنوز به تعداد انگشتان يك دست هم نمي‌رسد. هيچ سايت خبري در اين حوزه وجود ندارد و به جز خبرگزاري ايسنا، هيچ يك از خبرگزاري‌ها بخش ويژه‌اي براي اخبار محيط زيست اختصاص نداده‌اند ...»

     خوانندگان گرامي مهار بيابان‌زايي!
     راست آن است كه محيط زيست، هيچگاه در سبد ملاحظات راهبردي اين بوم و بر، رتبه‌اي بهتر از اوّل، منتها از آخر نداشته است! و تا وقتي كه هر ملاحظه‌اي را در اين كشور (اعم از سياسي، اقتصادي، اجتماعي، نظامي و ...) بر مصلحت‌هاي محيط زيستي ترجيح داده و از تشكيلات محيط زيست، به جز يك ويترين جذاب و فريبنده! انتظار ديگري نداشته باشيم، نبايد اميدوار به بهبود شاخص‌هاي پايداري در ايران داشته باشيم.
     چنين است كه اهميت رسانه‌اي اطلاع‌رساني در اين حوزه بيش از پيش آشكار مي‌شود؛ چرا كه به گمان نگارنده، يگانه راه تقويت وزن ملاحظات و گرايه‌هاي زيست‌محيطي در قلمرو ايران، ارتقاء آگاهي‌هاي عمومي و افزايش ضريب تحريك مردم نسبت به مؤلفه‌هاي مرتبط با محيط زيست است. تا ديگر هيچ مسئولي به خود اجازه ندهد تا دغدغه‌هاي زيست‌محيطي را در ايران به هيبت كاذب برژنف تشبيه كرده و يا با تمسخر، محيط‌بانان مظلوم وطن را مورد عتاب و سرزنش قرار دهد كه شما چرا براي دفاع از يك حيوان يا گياه، در برابر متخلفين و شكارچيان ايستاده‌اي و به آنها آسيب رسانده‌اي!! و ديگر هيچ دولتمرد يا زني نتواند اين جرأت را بيابد كه با استهزاء طرفداران محيط زيست، بر تفكر ايجاد مناطق حفاظت‌شده و گسترش مرز آن تا حد آستانه‌ي استاندارد جهاني‌اش، خط بطلان كشيده و با گستاخي بگويد: چرا بايد براي حفظ چند حيوان يا گياه وحشي، كشاورزي و صنعت را با محدوديت مواجه ساخت و مردم را به زحمت انداخت؟! و آب هم از آب تكان نخورد ...
      آرماني كه انتشار «آينده نو» مي‌تواند چشم‌انداز حصول به آن را ملموس‌تر و دست‌يافتني‌تر سازد.

انشا‌الله