مهيبترين بلاي ناپيداي آبادبومها - 5
منفي بودن تراز 67 درصد آبخوانهاي كشور و عملكرد رو به نقصان ميزان تخليه از واحد چاه كه در فاصلهي سالهاي 1355 تا 1379 حدود 44 درصد كاهش را نشان ميدهد، از ديگر عوارض مشهود بيابانزايي به حساب ميآيد. نشست زمين نيز، يكي ديگر از اين شناسهها و نمودي بر كمبود آب و اٌفت سفرههای آب زيرزمينی است. تنها در مناطق كرمان، رفسنجان، سيرجان و زرند، در اثر برداشت بيرويه از سفرههاي آب زيرزميني و اُفت سطح آب که مقدار آن را در سطح استان 86 سانتيمتر در سال اعلام کردهاند، به طور متوسط سالي 10 سانتيمتر زمين نشست ميكند؛ در دشت مشهد اين رقم 20 سانتيمتر گزارش شده است. اُفت سالانهي سطح آب نيز در اين دشت، 8/1 متر و در دشت يزد يك متر گزارش شده است كه در واقع گواه ديگري بر علّت نشست زمين در اين مناطق به شمار ميروند. امّا اين نيز همهي ماجرا نيست؛ اگر ميشنويم در طول 20 سال گذشته (75-1355)، بيش از 65 درصد روستاهاي استان يزد، از سكنه خالي شده و از مجموع 3344 روستاي منطقه، 2193 روستا به حراج رفته است؛ اگر حدود هزار گونه از مجموع 1720 گونهي بومی گياهی کشور، در معرض انقراض و نابودی اعلام شده و 450 گونهي آن ديگر وجود خارجی هم ندارد؛ اگر حيات وحش جانوري ميرود تا به آخرين بازماندگان خود در زيستبومهاي ايراني برسد؛ اگر در طول 25 سال 1375-1350، از 209 رشته كاريز آبدار دشت مشهد، با 7/62 درصد كاهش، تنها 78 رشته باقيمانده است؛ اگر شمارِ کانونهای فرسايش بادی طی يک دورهي 30 ساله (79-1350) از 22 به بيش از 40 کانون افزايش يافته است؛ اگر در شهر كاشان در طول 22 سال (1377-1355)، سطح اراضي كشاورزي با 7/32 درصد كاهش، از 43583 هكتار به 29324 هكتار رسيده است؛ اگر فرآيندهاي تخريبي، درياچهي هامون را در معرض نيستي كامل قرار دادهاند؛ اگر ناباورانه از زبان مسئولين میشنويم: « نيمي از 15 هزار نقطهي زيستجمعيتي كشور در طول 20 سال گذشته(79-1360) از سكنه خالي شده است[1].» اگر درمیيابيم که 20 درصد از توليد سالانهي خويش را تنها در اثر فرسايش خاک از دست میدهيم و سرانجام اگر براي نخستين بار در استان آذربايجان غربي هم صحبت از تثبيت ناهمواريهاي ماسهاي شده و آثار فرسايش بادی در استانهای قزوين و همدان نيز مشاهده میشود و يا فروچالههايي حيرتانگيز در دشت قهاوند، يعني يكي از حاصلخيزترين اراضي كشاورزي ايران هويدا گشته و حتا امنيت كشاورزان را با خطراتي جدي مواجه ميسازد؛ نبايد تصور كنيم، بلايي يكباره نازل شده؛ چه، «بيابانزايي» خود مهيبترين بلاي ناپيداي آبادبومهاست.
ادامه دارد ...
۱ سيدعلي روحالامين، معاون عمران و صنايع روستايي وزارت جهاد كشاورزي (همشهري، ش 2524 مورخ 14/7/1380، ص 11). پيشتر نيز، غلامرضا انصاري،رئيس سازمان بهزيستي كشور، خبر داده بود: «در طول پنج دههي گذشته، بيش از 55 هزار آبادي از سكنه خالي شده است (همشهري، ش 2342 مورخ 27/11/79، ص 14).» اين در حالي است كه تعداد كل روستاهاي كشور در حال حاضر را بين 60 تا 65 هزار اعلام ميكنند.