سيماي بيابان‌زايي در ايران امروز

 

در ايران امروز و بركامه‌ي اقدامات اجرايي و پژوهشي چشمگير و شايان تحسين تلاشگران منابع طبيعي كشور، شتاب ناپايداري سرزمين به مرزهاي نگران‌كننده‌اي رسيده است كه نشان مي‌دهد عزم كنوني براي پاسداري از ثروت ناهمتاي طبيعي كشور ياراي برابري با آز و نابخردي و فشار حاكم بر زيست‌بوم‌هاي آن را ندارد.

كافي است بدانيم بر پايه­ی مطالعات مشترکی که در سال 2002 توسط دانشگاه کلمبیا و مؤسسه‌ي علمی پژوهشی مرسر لندن بر روی 142 کشور جهان به انجام رسید، وضعیت ایران بسيار بحرانی بود و با توجّه به شاخص­های پایداری محیط­زیست[1] (ESI)، زادبوم عزيز ما با کسب نمره‌ي 5/44 در رتبه‌ي یکصد و چهارم، یعنی پایین­تر از کشورهایی نظیر سودان، چاد، بنگلادش، آنگولا، قرقیزستان و در کنار بورکینافاسو ارزیابی شد. امّا بازخوردهاي آن گزارش تكان‌دهنده هم نتوانست به خانه‌تكاني برنامه‌هاي مديريتي كشور در حوزه‌ي محيط زيست و منابع‌طبيعي بيانجامد؛ به نحوي كه سه سال بعد، يعني در گزارش سال 2005 آن نهاد باز هم شاهد نزول 28 پله‌اي رتبه‌ي كشور بوديم و اينبار با کسب تنها 39/8 امتیاز  به جایگاه پرسش‌برانگيز 132 (از بین 146 کشور مورد بررسی) رسيديم[2] (يعنی حتا پايين­تر از بورکینافاسو). شایان توجه آنکه در گزارش مزبور به نقل از صندوق جهانی حيات وحش، سياهه‌اي از 21 کشور جهان که بيش از ۵۰ درصد مساحت آنها بيابانی و خشک است، ارايه شده[3] که ايران نيز به همراه کشورهايی همچون ناميبيا، قزاقستان، عمان، الجزاير، امارات متحده عربی و موريتانی در اين سياهه قرار داشته و در جايگاه پانزدهم رتبه‌بندي شده است. هرچند اين کشورها از نظر شاخص‌های پايداری محيط زيست باز هم در رتبه­هايی بالاتر از ايران قرار دارند؛ به طوری که ناميبيا در پله­ی ۳۲ جهان، قزاقستان ۷۸، الجزاير ۹۶ و امارات در رتبه­ی ۱۱۰ قرار دارند. البته نبايد از چنين روند قهقرايي حيرت كرد، وقتي كه مي‌دانيم سالانه ۲۰ ميليون تن فاضلاب تصفيه نشده به آب‌های داخلی، دريای خزر و خليج فارس سرازير می‌شود؛ روزانه بيش از ۴۵ هزار تن زباله در شهر‌های کشور توليد می‌شود که اين رقم به جز توليد زباله در روستاها و بخش صنعت است؛ در هر سال دست‌كم دو ميليون تن خاک دچار فرسايش می‌شود. هر سال حدود ۲/۱ ميليون بشکه نفت معادل ۱۶۰ هزار تن در آب‌های خليج فارس رها می‌شود و روزانه نيز حدود ۶/۲ ميليون بشکه آب مخلوط با نفت خام به دريا می‌ريزد. افزون بر آن ۵۰ درصد پستانداران و ۲۰ درصد پرندگان ايران در معرض تهديد و انقراض قرار دارند و جمعيت حيات وحش حتا در پارک‌های ملّی به شدت کاهش يافته است. همچنين حدود ۱۶۳ رودخانه آلوده در کشور شناسايی شده که درصد آلودگی 60 تا70 تای آنها به بالاترین میزان آلودگي ثبت شده در محيط‌هاي آبي جهان رسيده است[4].

                                                                                  ادامه دارد ...



[1] شاخص يا نمايه‌ي پايداری زيست­محيطی (Environmental Sustainability Index)، يک نمره‌ي کلی است که رتبه و وضعيت محيط­زيست يک کشور را بر اساس تعيين 20 شاخص فرعی نسبت به ديگر کشورها نشان می­دهد.

[2] البته بر پايه‌ي يك روش جديد، موسوم به شاخص عملكردي محيط زيست (Environmental Performance Indexكه نتايج آزمايشي آن براي نخستين بار در سال 2006 منتشر شد، ايران در بين 133 كشور مورد بررسي در رتبه‌ي 53 قرار گرفته است. دراين گزارش آمده است كه رتبه‌ي ايران در مقايسه با شاخص پايداري توسعه در سال 2004 ميلادي، از كشورهاي درحال توسعه مانند نيكاراگوئه، مكزيك، آفريقاي جنوبي، اندونزي، چين و هند كه شرايط اقتصادي مشابهي دارند، بهتر است. گفتني آنكه اين شاخص كه يك مؤلفه‌ي جديد براي ارزيابي عملكرد زيست‌محيطي دولت‌ها محسوب شده و توسط مركز تحقيقاتي مجمع جهاني اقتصاد و كميسيون اروپا تدوين يافته است، حاوي اطلاعات مهمي در خصوص رويكرد كشورهاي مختلف جهان در زمينه‌ي مسايل محيط زيست است و تفاوت اين شاخص با شاخص پايداري توسعه يا ESI در محدودتر بودن متغيرها و تاكيد بيشتر بر عملكرد در زمينه‌هاي محيط زيست است. دست آخر آنكه مطابق اين گزارش از ميان 133 كشور مورد بررسي زلاندنو حايز رتبه‌ي نخست شده و به دنبال او كشورهاي سوئد و فنلاند جاي گرفته‌اند. كمترين امتيازها هم در اين زمينه متعلق به نيجر، چاد و موريتارني بوده است.  

[3] از آنجا که کمبود منابع آب و بيابان­زايی يکی از مهم­ترين عوامل تهديد محيط‌زيست بوده و زمينه‌ساز بسياری از مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سياسی مبتلابه مي‌تواند باشد؛ قرار گرفتن كشور در رتبه‌‌‌هاي آخر از اين سياهه‌‌ي 21 عضوي، خود گوياي عمق ناپايداري سرزمين در ايران است.

[4] برگرفته از پورتال خبرگزاري آفتاب.