این درختان عزیز ایرانی از بچه دره بجنورد تا تنگ ماغر بهبهان!
برخی از ماندگاریها و متفاوتبودنها ناشی از استقرار در محلی است که تاب زندگی در آن بسیار دشوار و ادامهاش، یک جنگ واقعی است ... شاید در دنیای آدمها، نلسون ماندلا و سرگذشت دشواری که در سختترین و محدودکنندهترین رژیم آیارتاید جهان طی کرد، مصداقی از این معنا باشد و در دنیای درختان، شاید این دو نمونهی عزیز ایرانی! نمونههایی که جملگی به مرز جاودانگی و حرمتی واقعی در نزد تاریخ رسیده یا خواهند رسید ...
این که تکهای پارچهی رنگی را بگیرند و با آرزویی خوب به درختی بیاویزند، راز ماندگاری برخی درختان ما در پهنهی 165 میلیون هکتاری وطن در طول تاریخ پرفراز و نشیبش بوده است. زیرا آن رسم دیرین، نشان از آن دارد که مردم او را دوست دارند و ما باید به این دوستداشتن احترام نهیم، نه این که انکارش کرده و یا ریشههایش را بسوزانیم!

این درختان را باید دوست داشت، زیرا مردمی که در کنارشان زیست میکنند هم آنها را بسیار دوست داشته و احترام مینهند. آنها روایتگر نوع نگاه به طبیعت در زیستبومی هستند که گاه در موردشان کمتر میدانیم.

دشواری عجیب و باورنکردنی محل استقرار درختان در تصاویری که میبینید، شاید راز ماندگاری و مورد توجه قرار گرفتن آنها بوده باشد! نه؟

دو تصویر نخست، منطقه بچه دره، روستایی از توابع بخش رازوجر گلان شهرستان بجنورد در خراسان شمالی است و دو تصویر بعدی، کوهستان یا تنگ ماغر، واقع در جنوب استان کهکیلویه و بویراحمد در مرز استان خوزستان و نزدیکی شهرستان بهبهان را نشان میدهد.

دو تصویر دیگر از روستای بچه دره بجنورد و یکی از اهالی معصوم و نازنینش


در همین باره:
- هم آن بادام کوهی را در بافق و هم آن پای مصنوعی را در کامبوج جدی بگیرید!
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.