حاج محمود شکری، عصبانی شده و ظاهراً با نواختن چند سیلی و ضرباتی ناهماهنگ به همراه ادبیاتی غیربهداشتی بر رحمت‌اله رحمانی، رحمت واقعی را نشانش داده است!


چرا سیلی؟!

    این خلاصه‌ی ماجرا را البته می‌دانم که اغلب ما بسیار پرتکرار تاکنون در زندگی‌مان دیده و در معابر عمومی به تماشا نشسته‌ایم. چرا که یکی از عقوبت‌های گیر کردن مردم در چهارراه‌های تو در تو و کلاف‌های سردرگم زندگی پرازدحام امروز، همین کاهش طاقت، عدم مهارت در استفاده از گلخانه‌ی فکر (دهان و زبان!) و روی آوردن به گلاویز شدن و درگیری فیزیکی است.

    منتها این بار داستان اندکی متفاوت است، چرا که حاج محمود، نماینده مردم تالش در مجلس شورای اسلامی و رحمت‌الله هم مدیرکل منابع طبیعی استان گیلان است! موضوع دعوا هم زیاده‌خواهی سهم برای درخت افکنان بوده است!

    اصل و حواشی گاه پر رنگ تر از متن این ماجرای شرم‌آور را امروز در خبرآن لاین شرح داده‌ام با این عنوان:

    پیام سیلی نواخته شده در گوش یک مدیرکل برای طبیعت ایران!

    لطفاً آن را بخوانید و اگر دوست داشتید، برایم بگویید: چه می‌توان کرد تا از تکرار چنین رخدادهای تلخی در آینده ممانعت شود؟

درج نظر