در ستایش درختی که در ایران نظیر ندارد!
چند بار تاکنون به سراغش رفتهام ... نه! درست ترش آن است که هربار گذرم به نوشهر میافتد، زیارتش میکنم! قصهی این شیدایی شاید برگردد به پاییز سال 1368، زمانی که به همراه شادروان دکتر کریم جوانشیر و همکلاسیهایم در دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران، راهی باغ گیاهشناسی نوشهر شدیم تا یک واحد عملی درخت شناسی را در حضور این آیههای زیبای خلقت که شمار تنوعشان در آن پردیس پرشکوه از 1400 گونه میگذشت، اصطلاحاً پاس کنیم ...
وقتی چشمم به جمالش افتاد، در فکر فرو رفتم ... به نظر یک پهن برگ بود، اما برخلاف دیگر همتایانش خبری از خزان در آن مشاهده نمیشد و برگهایش همچنان در آن باغ رنگی پاییزی، سبزِ سبز بود! چرا؟ کنجکاویام وقتی بیشتر شد که نزدیکش شدم و لمسش کردم! زیرا دریافتم که انگار اطراف درخت به جای پوست، با چوب پنبه محافظت شده است ...
این بود که به سراغ استاد عزیزم، جوانشیر دوستداشتنی رفتم که به دلیل سیمای ظاهری و نوع موهای انبوه و اغلب آشفتهاش به بتهوون دانشکده مشهور بود تا برایم از راز این درخت یگانه بگوید ... در ختی به نام بلوط چوب پنبه یا Quercus suber L.
یادداشت اخیرم در وبلاگ نخبگان خبرآن لاین با عنوان: چهار تصویر از درختی که در ایران همتا ندارد، شرح دانستگیهایم از درختی است که هنوز هم در ایران، همتایی ندارد و همچنان یگانه مانده است بی هیچ امید تکثیری! درست مثل درنای دوستداشتنی و تنهای سیبری که هفت سال است زمستانهایش را در تالاب فریدونکنار میگذراند و جفتی ندارد!
با این امید که یاد و نام بزرگانی چون کریم جوانشیر را همواره گرامی بداریم و یادمان نرود که مجموعههایی چون باغ گیاهشناسی نوشهر با خون دل فرزانگانی چون او دوام و قوام یافته است ...
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.