برای امیدی که رفت تا امیدمان زنده بماند ...
حرکت جوانمردانه امید عباسی، روز گذشته با اهدای کلیه و کبد از کالبد بی جانش، کامل شد تا اسطورهای به اسطورههای پرشمار وطن افزوده شده و از این که در این بوم و بر میزییم؛ در کنار چنین انسانهای شریفی، بیش از پیش به خود ببالیم و با افتخار ایرانی بودنمان را به رخ بکشیم.
امّا برای پاسداشت این سلوک ناهمتا و این رویهی ایثارگرانه چه باید کرد؟ هم ما و هم آنهایی که بر صندلی مدیریت در این سرزمین تکیه زدهاند؟
تازه ترین یادداشتم در خبرآنلاین، کوشیده است تا برای این پرسش پاسخی سزاوارانه و پیشنهادی عملی ارایه دهد. اگر شما هم با آن موافق هستید، لطفاً تکثیرش کنید.
پی نوشت (30 اردیبهشت 1392):
و سرانجام دیروز پیکر پاک امید به خاک وطن تحویل داده شد ... آن هم در میان شور و حال وصف ناشدنی همشهریانش در یک بدرقه تاریخی و سزاوارانه ...
و خوشبختانه پیشنهادم هم مورد توجه قرار گرفته و مقرر شده تا نام یکی از میادین شهر، به نام این آتشنشان فداکار تغییر یابد.
+ نوشته شده در جمعه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 16:4 توسط محمد درویش