فرصتی نمونده ای عشق!
شهيد شاه كوه محلي خطاب به بازپرس شعبه 1 دادگاه بندر ترکمن: شما هر كه هستيد، باشيد!
او را ناجي ميانكاله ناميدهاند؛ محيط بان عاشقي كه در دفاع از مواهب طبيعي آشوراده، اينگونه ميايستد و در برابر هيچ تهديدي پا پس نميكشد ... 87 امضاء تاكنون پاي نامهاي را امضاء كرده است كه از عاليترين مقام مسئول در حوزهي محيط زيست كشور، يك درخواست دارد: كاري كنيد كه ديگر هيچ متجاوز به طبيعتي به خود اجازه ندهد تا اينگونه آسان پاسداران گمنام و مظلومش را هدف آماج گلولههاي آتشين انتقام خويش قرار دهد يا به جان و مال عزيزترين كسانش تهديدي روا دارد. آیا این انتظار زیادی است؟
خانم دكتر واعظ جوادي:
زيستبوم ناهمتاي وطن تنها آن هنگام از حرمتي درخور بهرهمند خواهد شد، كه متولّياني عاشق چون شاهكوه محلي و ناصر پيروي و ... داشته باشد؛ آيا به گونهاي عمل كرده و ميكنيد تا بر شمار اين عاشقان سينهچاك و جان بركف طبيعت افزوده شود؟! عاشقان آزادهاي كه صف مردمي كه براي تشييع پيكرشان آمدهاند، از پانصد متر تجاوز ميكند؛ مردماني كه شوربختانه در بين آنان هيچيك از رؤساي عالي مقام سازمان متبوع محیط زیست ديده نميشود!
بار ديگر ضمن سپاس از همهي دوستاني كه از اين لينك حمايت كرده و پايش را امضاء نمودهاند، تمنّا دارم براي يكبار هم كه شده بياييد نشان دهيم كه ايرانيان ميتوانند فارغ از صفبنديهاي رايج عقيدتي و قوميتي و صنفي، در پاي حراست از طبيعت؛ اين ميراث ارزشمند پدران و امانت فرزندان معصوممان، همهي ملاحظات و سليقهها را به كنار نهاده و ديگر اجازه نخواهند داد كه خون از دماغ هيچ عاشق طبيعتي سرازير شود، چه رسد به اينكه خاموش بنشينند و ببينند كه پيكر پاك شهداي عاشق طبيعت را اجازه نميدهند تا در كنار ديگر شهيدان عاشق وطن به خاك سپارند.
فرصتي نمونده اي عشق!
اين صدا صداي مرگه.
آخرين فصل جوانه،
فصل جون دادن برگه .
از تو قصهها طلوع كن تا غروب من بميره.
زير خاكستر سردم، شعلهي تو جون بگيره ...
لطفاً لوگوي لینک اعتراض را در تارنماهاي ارزشمند خود تكثير سازيد: