آنها كه در تشييع پيكر پاك «شاهكوه محلي» هم ديده نشدند!

يحيي – معروف به ناجي ميانكاله - تنها 43 سال از پروردگار عمر گرفت كه تقريباً نيمي از آن را در خدمت سازمان حفاظت محيط زيست بود. وي از جمله مديرانى بود كه كار در سازمان را با محيطبانى شروع كرد و پيشينهي درخشانى را از خود در منطقهي خوشييلاق شاهرود و منطقهي جهاننما در استان گلستان به جا گذاشت. با اين وجود، به گزارش روزنامهي شرق همواره از سوى سازمان محيط زيست با بىمهرى مواجه مىشد، به طورى كه هشت سال قبل از استان سمنان به نوعى تبعيد و به مازندران منتقل شد و در حالى كه آخرين پست وى مديريت منطقهي خوشييلاق بود، به عنوان محيطبان در پناهگاه حيات وحش ميانكاله مشغول به كار شد. امّا بعد از مدت كوتاهى با حسن نظر مدير كل محيطزيست استان مازندران، وى به شايستگى رياست ادارهي محيط زيست بهشهر را در اختيار گرفت كه پناهگاه حيات وحش ميانكاله از مهمترين مناطق حوزهي استحفاظى وى محسوب مىشد. روزنامهي شرق در گزارشى با عنوان «حاميان طبيعت» در تاريخ دوّم آذرماه 1382 دربارهي او نوشت: «يحيى شاهكومحله يكى از همان معدود مديران دلسوز سازمان محيط زيست است كه براى نجات ميانكاله از تخريب و دفاع از حقوق محيطبانان سالهاست كه در تلاش است. نزديكى و همدلى او با محيطبانان منطقه در شرايطى كه ميانكاله از هر سو آماج طرحهاى مخرب و هجوم صيادان و شكارچيان غيرمجاز و زمينخواران قرار دارد، تنها چيزى است كه باعث شده محيطبانان تمامى ناملايمات و كمى و كاستىهاى موجود را تحمّل كنند و تا سرحد توان به حفاظت از منطقه بپردازند.»

او در هفت سال حضور خود در استان مازندران بيشترين مقاومتها را در برابر هجوم صنايع نفتى و گردشگرى كه ميانكاله را در محاصره خود قرار داده بودند، كرد. امّا دو ماه قبل در عين ناباورى درحالى كه به تازگى با احداث جادهاى در تالاب بينالمللى زاغمرز و ميانكاله به مخالفت برخاسته بود، به استان خراسان شمالى منتقل شد.
يكى از مسئولان استان گلستان كه حاضر به ذكر نامش نيست، مىگويد: «از يك ماه قبل براى ما كاملاً مشخص بود كه بالاخره وى كشته مىشود. شاهكومحله مديرى توانمند و بسيار جدى بود و همين براى بسيارى از متخلفان و قانونشكنان قابل هضم نبود.»

شهيد يحيي شاهكوهمحلي سال ۱۳۳۸ در دامنههاي جنوبي البرز، روستاي زيارت گرگان چشم به جهان گشود. زيباييها و چشماندازهاي محيط طبيعي زادگاهش او را عاشق محيطزيست ساخت. ۲۳ سال در مناطق شمال كشور اما به دور از زادگاهش با عشق و شجاعت براي دفاع از محيط هاي طبيعي و بهبود وضعيت محيط زيست تلاش كرد كه همواره خار چشم نااهلان و بدخواهان محيط زيست بوده و چندين بار با ناملايمت و بي مهري در دوران خدمت مواجه شد، اما با بردباري و عشق به محيط زيست، اين بي مهريها را به جان خريد و فراز و نشيب ها را پشت سر گذاشت. هرگز ناملايمات و سختيها و پيامدهاي ناروا در روح بزرگ و مبارز و فداكارش خللي ايجاد نكرد. او مرد واقعي و خستگي ناپذير عرصههاي تالاب ميانكاله و جنگلهاي شمال و كوههاي سر به فلك كشيده و صعبالعبور بود كه همگي او را به مقاومت، تلاش و پشتكار و صداقت در دفاع از حيات وحش ميشناختند.
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.