مه لقا ملاح ؛ بانویی که به احترامش باید کلاه از سربرداشت
پنج شنبه گذشته - 21 دی ماه 1391 - روزنامه شرق، ویژهنامهای را به بزرگداشت مادر محیط زیست ایران، بانو مه لقا ملاح اختصاص داد که در آن ویژهنامه، نگارنده هم در کنار گروهی دیگر از مدعوین روزنامه شرق، یادداشتی را در نکوداشت این کهنسالترین فعال محیط زیست ایران به رشته تحریر درآورد که در ادامه میتوانید مطالعه فرمایید.
محیط زیست از آن رو اهمیت دارد که اگر نباشد، نشاط، بالندگی و انگیزهی حرکت در جامعه از بین میرود. از همین روست که 33 سال پیش، نویسندگان میثاقنامهی ملّی ایرانیان – قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران- در اصل پنجاهم آن، به صراحت «حفظ محیط زیست را لازمهی حیات اجتماعی روبه رشد مردم ایران» معرفی کرده و خواهان آن شدند تا با هر حرکتی که به آلودگی یا تخریب این سرمایه بیرقیب منجر شود، مقابله کنند.
چنین است که نگارنده همواره برای آن انسانهای سلحشوری که زندگی خود را در راه اعتلای کیفیت زندگی در ایران و پاسداری از مواهب طبیعیاش مصروف داشتهاند، احترام زیادی قایل بوده و بر این گمان است که داستان زندگی چنین زنان و مردانی باید به عزیزترین و جذابترین قصههایی بدل شود که کودکان و دانشآموزان ما در دوران دبستان میتوانند بخوانند. مردانی چون اسکندر فیروز که بیش از نیم قرن از زندگی 86 سالهی خود را وقف محیط زیست وطنی کرده است که دوستش دارد و با بنیانگذاری سازمان حفاظت محیط زیست در ایران، نامش را در تاریخ محیط زیست ایران بیشک جاودانه ساخت و زنانی چون مه لقا ملاح که 9 سال پیش از اسکندر به دنیا آمد (سال 1296) و کهنسالترین فعال محیط زیست در ایران است؛ زنی که به همهی ما یاد داد، پاسداری از محیطزیست، زمان نمیشناسد و خود از وقتی که راشل کارسون، با کتاب مشهورش، - بهار خاموش – توفانی فکری در جهان آفرید و اهالی زمین را متوجه آسیبپذیری یگانه کرهی قابل زیست در کهکشان راه شیری کرد، بنیاد زندگیش را تغییر داد و بیش از نیم قرن است که کسی ندیده از منزلش زبالهای تر را بیرون گذاشته شود و عملاً حجم پسماندهای خانگی را به صفر رسانده است . او که مدرک دکترای جامعهشناسی خود را در سالهای آغازین دههی چهل شمسی از دانشگاه سوربن فرانسه گرفته است، عملاً از زمانی فعالیت جدی خود را به عنوان یک فعال محیط زیست آغاز کرد که از مسئولیتهایش در دانشگاه تهران بازنشسته شد و در سال 1356 به گروهی مطالعاتی در سازمان بازرسی کل کشور پیوست که وظیفهشان بررسی اثر آلودگی هوای تهران بر کیفیت زندگی شهروندان بود؛ پژوهشی که در نهایت منجر به تأسیس جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست ایران در سال 1373 شد ؛ یعنی نخستین تشکل محیط زیستی ایران که نقش زنان در پیشانیاش آشکارا مشهود بود. با این وجود، این زن پیشرو که از او با عنوان مادر محیط زیست ایران هم یاد میکنند، همواره گفته دکتر تقی ابتکار را یادآوری میکند که به وی زنهار میداد: تو 25 سال دیر آمدی !
و این ویژگی همهی مردان و زنان سلحشوری است که برای آبادانی ملک و ملت خویش ارزشمندترین سالهای زندگیشان را مصروف داشتهاند و باز هم فکر میکنند که حجم کارهای نکردهشان بیشتر از کارهایی است که انجام دادهاند. آنها نه فقط هرگز خود را طلبکار مردم و مملکت نمیدانند، بلکه در این اندیشه هستند که چگونه میتوانند سزاوارانه تر، دینشان را به این آب و خاک و زیستمندانش بپردازند.
برای همین است که باور دارم، وزارت آموزش و پرورش باید داستان زندگی این بانوی 95 ساله وطن را وارد متون و کتابهای درسی کرده تا کودکان و نوجوانان این دیار بدانند که وقتی از قهرمان ملی سخن میگویند، فقط نباید یاد مردی بیافتند که قطاری را از حادثه رهانیده و جان چند ده مسافر آن را نجات داده است. زیرا هستند انسانهایی که چراغ خاموش حرکت کرده و بی هیچ ادعایی قطارهایی به مراتب بزرگتر با مسافرانی انبوهتر به بزرگی نام کشوری چون ایران را نجات دادهاند؛ انسانهای فرزانهای که کوشیدند تا با حفظ محیط زیست و ظرفیتسازی در این حوزه، چرخ حرکت اجتماعیی روبه رشد مردمشان را روانتر سازند.
باشد که حرمتشان را همواره پاس داریم.