یادداشت امروزم در شرق

    هرچند حفظ پایداری بوم‌شناختی (اکولوژیک) سرزمین در هر مملکتی در شمار وظایف و مسئولیت‌های حاکمیتی تلقی می‌شود؛ اما کمتر حکومت یا دولت دموکراتیکی را می‌توان در جهان آزاد امروز یافت که بدون جلب مشارکت گروه‌ها و طیف‌های متنوع و متکثر موجود در جامعه توانسته باشد زیستی پایدار و باکیفیت همراه با امنیت روانی و غذایی درخور برای همه‌ی زیستمندان ساکن در قلمرو سیاسی‌اش به ارمغان آورد.

    به دیگر سخن، به نظر می‌رسد در جهان مدرن امروز، جایگاه و اعتبار محیط زیست بیشتر از آنکه بر روی دوش دولت‌ها و حکومت‌ها به پیش رفته و نهادینه گردد، از تلاش آدم‌ها و ملت‌هاست که توانسته اعتبار کسب کند و گرایه‌هایش حتا به صحن عالی‌ترین مذاکرات نمایندگان مردم در پارلمان یا مجالس قانونگذاری هم برسد.

    بنابراین، اگر می‌خواهیم در ایران عزیزمان هم، شاهد شکوفایی یک نهضت محیط زیستی قدرتمند باشیم؛ اگر خواهان به کارگیری مدیرانی کارآمدتر، متخصص‌تر، شجاع‌تر و عاشق‌تر در مشاغل و مسئولیت‌های مرتبط با منابع طبیعی و محیط زیست هستیم؛ اگر داشتن یک رسانه قدرتمند و خالص محیط زیستی را حق خود می‌دانیم؛ اگر مایلیم تا زیباترین و جذاب‌ترین پویانمایی‌ها با محوریت موضوعات محیط زیستی برای کودکان‌مان ساخته شود؛ اگر آرزوی‌مان این است که در سیاهه‌ی 10 کتاب یا 10 فیلم پرخواننده و پربیننده کشور، چند عنوان محیط زیستی هم وجود داشته باشد؛ اگر گنجاندن مفاهیم و آموزش‌های محیط زیستی در مقاطع پیش دبستان و دبستان را یک ضرورت می‌دانیم؛ اگر دوست داریم تا هیچ نماینده‌ای از ما به صحن بهارستان یا ساختمان پاستور راه نیابد، مگر آن که بخشی پررنگ از برنامه‌ها و شعارهای انتخاباتی‌اش در حول محور محیط زیست باشد؛ اگر دوست نداریم تا پرندگان مهاجر در تالاب‌های وطن بی‌غذا بمانند؛ اگر تاب شنیدن خبر خودکشی کل‌ها و بزها از بی‌غذایی و سرمای شدید در کوهستان‌ها را نداریم ... و اگر دل‌مان می‌گیرد، وقتی می‌شنویم یک محیط‌بان یا یک جنگلبان به دلیل عدم استطاعت مالی، مجبور است سال‌های ارزشمند جوانی‌‌ا‌ش را بابت ناتوانی‌ در پرداخت دیه جراحت عضو به شکارچیان و متجاوزان به محدوده‌های چهارگانه، در زندان سپری کند؛ باید همتی کرده، دستی بجنبانیم و بکوشیم تا برای تحقق آرمان‌های بلند خویش، گرانیگاهی اقتصادی و درخور بیافرینیم. صندوقی که بی‌منت، بتواند آنجا که لازم است، سخاوتمندانه و با سرعت به پشتیبانی و دلگرمی مردم سرزمینش، برای کاهش آلام طبیعت و سلحشورانش گام بردارد.

    چنین است که پس از تجربه موفق سال گذشته در جلب همراهی و حمایت کم‌سابقه مردم در داخل و خارج از کشور برای تأمین بخشی از دیه‌ی باقر زارع ، همیار محیط بان در استان هرمزگان و اشاره و تشویق و پیشنهاد برخی از هموطنان عزیزم برای پیگیری چنین ظرفیتی و تحقق عینی آن، ضرورت دارد تا نخستین و در عین حال، استوارترین گام‌ها را برای آغاز به کار صندوق حامی طبیعت ایران به سرعت برداریم. صندوقی که هر چه شمار اعضایی که به آن داوطلبانه کمک می‌کنند (با رقم‌هایی ولو بسیار ناچیز)، بیشتر باشد، سرمایه اجتماعی نهفته در آن به عنوان پشتوانه‌ای ارزشمند برای اعتلای محیط زیست ایران رساتر خود را نشان می‌دهد.

    امید که با مشورت، تعامل و هم‌افزایی دوستان و هموطنان عزیزم، هر چه زودتر بتوانیم، رونمایی از سبزترین صندوق اقتصادی/ محیط زیستی ایران را جشن بگیریم و گامی عملی در راستای تضمین حرکت اجتماعی مردم، یعنی تبلور آموزه نهفته در اصل 50 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برداریم.

 پی نوشت:

این یادداشت، امروز در ستون نگاه سبز شرق هم منتشر شد.

دیگر یادداشت‌های نگارنده در شرق

درج نظر