به سوي بيارجمند - محور ميامي به بيارجمند - 7/2/1385

 

بيارجمند، غريب‌ترين سكونت‌گاه قرار گرفته در حاشيه‌ي شمال شرقي دشت كوير و نزديك‌ترين همسايه به اندوخته‌گاه ارزشمند خارتوران، هدف چهاردهمين بخش از سفرنامه‌ي كويري «تارنماي مهار بيابان‌زايي» است.

 

كوچه هاي بيارجمند در يكي از معدود روزهاي باراني شهر

 

بيارجمند، تا امروز يكي از تأمل‌برانگيزترين سكونت‌گاه‌هايي است كه در پهن دشت ايران ديده‌ام. سكونتگاهي كه اگر از سمت شمال (محور ميامي) واردش شوي، آن را شهري شبيه اغلب شهرهاي كشور مي‌يابي با ميدان‌ها و جدول‌هاي رنگ و رورفته و آسفالت پر چاله چوله و كوچه‌هاي خاك گرفته و فضاهاي خالي بسيار در درون محله‌ها و كوچه پس كوچه‌هاي شهر.

 

 

 

امّا هنگامي كه از سمت شرق وارد شهر شوي و به سمت مركز شهر نزديك گردي؛ با روستايي خاموش و فرسوده مواجه مي‌شوي كه به نظر مي‌رسد مدتهاست كسي غبارش را نگرفته و دستي به سر و رويش نكشيده است!

 

                    ميدان اصلي و ورودي شهر

 

شهري كه عجيب مرا ياد يكي از تصويرسازي‌هاي زنده‌ ياد، دكتر علي شريعتي از روستايي در مزينان مي‌اندازد ... انگار اينجا نيز زمان متوقف شده يا تنبل‌تر از آني است كه عقربه‌ها را بچرخاند!

 

بخش شمالي شهر

 

جالب اينكه وقتي كه به زحمت توانستيم سرانجام چند بطري آب معدني براي ادامه‌ي سفر در اصلي‌ترين مغازه‌ي شهر تهيه كنيم؛ متوجه شديم كه مدتها از تاريخ مصرف دوساله‌ي بطري هم گذشته است! بي دليل نيست كه از مجموع 128 پارچه آبادي موجود در بخش بيارجمند، تنها 48 آبادي هنوز نفس كشيده و داراي سكنه است. شناسه‌اي گويا كه تأييدي است بر اُفت كارايي سرزمين و شتاب بيابان‌زايي در منطقه.

 

 

اين در حالي است كه بيارجمند در كنار يكي از پرجاذبه‌ترين و بكرترين پارك‌هاي ملّي كشور، يعني خارتوران قرار گرفته؛ يگانه پاركي كه هنوز هيچ يك از زيستمندان گياهي و جانوري پرارزشش را از دست نداده و از تنوّعي كم‌نظير برخوردار است. سرزميني كه براي بسياري از بوم‌شناسان و جهانگرداني كه از آن ديدن كرده‌اند؛ يادآور زيستگاه‌هاي نارام و وحشي آفريقا است؛ زيستگاهي كه كماكان در آن گورخر منحصربه‌فرد آسيايي مي‌خرامد و يوزپلنگ تيزپاي مغرور جولان مي‌دهد.

 

 

با اين وجود، شوربختانه به جاي اولويت دادن به آفرينش تمهيداتي كه بتواند اين استعداد و مزيت بزرگ را سامان بخشيده و به افزايش درآمد سرانه‌ي مردمان فقير منطقه كمك كند؛ باز نيز گويا هيچ گزينه‌اي را بهتر از راه‌اندازي يك كارخانه‌ي سيمان نيافته‌اند؛ كارخانه‌اي كه هنوز تأسيس نشده و به راه نيافتاده، نگراني عميق دوستداران و مسئولين محيط زيست و ميراث فرهنگي منطقه را به دنبال داشته است[1].

 

چشم‌اندازي زيبا از خارتوران[2] (بين قلعه‌بالا و دستجرد در 10 كيلومتري غرب كال شور سبزوار) با پوشش گياهي نسبتاً مطلوبي از دم روباه، كاروانكش، افدرا، شور، سيف، گز، قيچ، اسپند، تاغ، جارو، گون، درمنه، كما، فرفيون، چوبك، اسكنبيل، خارشتر و نيز آتري‌پلكس و تاغزارهاي دست‌كاشت[3]؛ از معدود زيستگاه‌هايي كه هنوز مي‌توان در آن چند گورخر آسيايي را سراغ گرفت. چنين است كه در برخي منابع خارتوران را بعد از «سرنگتي» آفريقا واقع در كشور تانزانيا، دوّمين منطقه‌ي راهبردي جهان  از منظر اندوخته‌گاه زيست سپهر به شمار مي‌آورند[4].

 

 

يكي از عمارت هاي مسكوني بيارجمند! 

 

يكي از منازل مسكوني بيارجمند كه هم‌اينك در آن زندگي مي‌كنند!

 

 

يخدان يا يخچالي متروكه در بيارجمند كه در اثر فرساش آبي، منظري منحصربه‌فرد يافته است

 

همان يخچال از زاويه اي نزديك تر



[1] عباس كاشيان، مديركل ميراث فرهنگي و گردشگري استان سمنان، با انتقاد از ارايه‌ي طرح احداث كارخانه سيمان بيارجمند، تأكيد كرد: احداث اين كارخانه، زيست كره كمياب منطقه‌ي خارتوران را نابود مي‌كند.

[2] اندوخته‌گاه توران كه در فاصله‌ي ۱۴۰ كيلومتري جنوب شرقي شهر شاهرود و در 28 كيلومتري جنوب شرقي مركز بخش بيارجمند قرار گرفته، از معدود مناطق حفاظت‌شده‌ي جهان است که به رغم همه‌ي تهديدها و تحديدهاي تحميل‌شده بر آن، توانسته است تقريباً همه‌ي گونه‌هاي گياهي و جانوري خود را در چند دهه‌ي اخير حفظ کند.

[3] در تشريح ارزش‌هاي بي‌نظير خارتوران، همان بس كه بدانيم تاكنون متجاوز از 48 خانواده و 375 گونه از گياهان آوندي در اين سرزمين شناسايي شده‌اند.